جلسه ششم از دور هفتم کارگاه آموزشی خصوص همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی الوند قزوین به استادی راهنما همسفر سکینه، نگهبانی همسفر عذرا و دبیری همسفر زینب با دستور جلسه «بنیان کنگره ۶۰» روز دوشنبه ۱۷ آذر ساعت 15:00 آغازبه کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:
خدای خودم را شاکر هستم که به من فرصتی عطا کرد تا خدمت شما باشم و چهره زیبای شمارا از نزدیک ببینم از خانم نوشین ایجنت شعبه سپاسگزارم و از مرزبانان محترم بینهایت تشکر میکنم که بنده را لایق دانستند که در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم از خانم عذرا نگهبان جلسه و دبیر خانم زینب تشکر میکنم امیدوارم در یک روز پاییزی شکرگزار این روز باشیم و جلسه خوب و پرباری در کنار هم رقم بزنیم. اولازهمه هفته بنیان را به همه عزیزان تبریک میگویم و از استادم خانم ناهید تشکر میکنم که برای بنده خیلی زحمت کشیدند و با آموزشهای ناب ایشان باعث شدند من در کنگره ماندگار شوم و بتوانم تمام سختیها را تبدیل به احسنت کنم و بتوانم در این جایگاه باشم و در کنگره حضورداشته باشم و بتوانم به آن حال خوش و تعادل نزدیک شوم جا دارد اینجا ازایشان تشکر کنم انشا الله هر جا هستند موفق وموعید باشند در مورد دستور جلسه صحبت کنم این هفته ارزشمند و باشکوه را به جناب مهندس عزیز و خانواده پر از عشق محبت ایشان تبریک میگویم که با فداکاری آنها است که ما الآن روی صندلی میتوانیم بنشینیم.
واقعاً نهایت تشکر رادارم و به همهی عزیزان تبریک میگویم و به خانواده بزرگ کنگره ۶۰ مخصوصاً نمایندگی الوند تبریک میگویم واقعاً این جشنها یادآور این است که به من سکینه بگوید که شما کجا بودی والان کجا هستی قطعاً همه مامی دانیم که روزی وارد کنگره شدیم پر از ناامیدی پر از منیت ها پر از حسهای منفی بودیم و در اثر مواد مخدری که در زندگی ما بود واقعاً آسیبدیده بودیم که در طوفان اعتیاد بودیم برای بنده که خود سونامی اعتیاد بوده چون من خودم سه تا مصرفکننده داشتم از اولین کسانی بودم که وارد کنگره ۶۰ قزوین شدم و تأسیس کنگره ۶۰ را خودم به عینه دیدم واقعاً اعتیاد برای من یک سونامی بود خدا را شکر که آمدم کنگره و توانستم این رهاییها را از نزدیک ببینم آقای مهندس واقعاً پیامبر زمان هستند که توانستند این آتش اعتیاد را تبدیل به گلستان علم و دانش کنند ما درجهانی زندگی میکنیم که قطعاً پر از اطلاعات و پر از متخصصین درجهیک که در حیطه درمان فعالیت میکنند حرفی برای گفتن ندارند و هنوز هم به نقطه صفر درمان اعتیاد نرسیدهاند ولی در عصر خودمان آقای مهندس دست بلند کردند و شهامتی که از خودشان داشتند. گفتند: که اعتیاد درمان دارد و در کنفرانسهای بینالمللی اعلام کردند من خود درد هستم من خود درمان هستم و خود اعتیاد هستم و اینجا بود که حس انسان دوستانه آقای مهندس اشک در چشمهایش حلقه زد واقعاً این خیلی باارزش است که ما بتوانیم به یک انسان کمک کنیم آقای مهندس واقعاً الگوی بینقص هستند برای ما انسانها که خودمان را پیدا کنیم در جهان هستی نقش خودمان را پیدا کنیم و آن نقش مأموریتی که بر گردن ماست آن را ایفا کنیم من سکینه در کنگره به این نتیجه رسیدم و خودم را پیدا کردم خدا را شکر میکنیم که در کنگره هستیم و با آموزشهای ناب آقای مهندس که در جهان حرف اول رامی زند کامل میشویم.
من که وقتی وارد کنگره شدم اصلاً اینگونه نبود آقای مهندس فرمودند از پیشکسوتان استفاده کنید تا بتوانند توضیح لازم را بدهند واقعاً آقای مهندس این مسیر را هموار کردند با چالشهای که در مسیر درمان اعتیاد پیدا کردند و با آن روبرو شدن و استقامت به خرج دادند و ازخودگذشتگی به خرج دادند که ما بتوانیم بهراحتی روی صندلیها بنشینیم و همهچیز رایگان در اختیار ما قرار بگیرد و من هستم که باید به واقعیت موضوع پی ببرم و درک کنم و بدانم که جایگاه خودم در کنگره چی است و خدمتگزار کنگره باشم به نظر من کنگره الآن دارد فرارتر از ایران میرود. قبلاً کنگره مثل جاده بود والان کنگره مثل اتوبان عمل میکند و ما الآن دیدهبان بینالمللی داریم که خارج از کشور دارند فعالیت میکند ویکی از افتخارات است که آقای مهندس نصیب همهی ما کردند. از خودم بگوییم که قبل کنگره من یک روزی که درمانده بودم و هیچ راهی پیدا نمیکردم برای درمان اعتیاد به هرجایی چنگ میزدم تا درمان مسافرم را پیدا کنم واقعاً مسافرهای من خیلی تخریب فراوانی داشتند یکمرده متحرکی بودم.صفت گذشته در انسان صادق نیست که آقای مهندس میفرمایند: مرده را از درون یک زنده بیرون میکشم و این معجزه کنگره است و من این را با اطمینان دیدم لحظهای روی صندلی نشستم.از یک مکان ۳۰ متری شروع کردیم واصلا امکانات ما صفر بود ولی خدا را شکر با چالشهای فراوان روبرو شدیم و ازآنجا نقلمکان کردیم آمدیم شعبه کاسپین مادر آنجا هم به ما خیلی سخت میگذشت بهجایی رسیدیم که حتی ما پذیرش نداشتیم ثبتنام میکردم بعد از دو هفته دوباره بیایند و خودشان را معرفی کنند ازدحام جمعیت پشت در بود و درکاملا بستهشده بود و خدا را شکر کسانی آمدند دستبهدست هم دادند و تلاش کردند و کوشش کردند و پشتکار به خرج دادند و آمدند.
همهی اینها از دل این شعبه دهخدا و کاسپین شعبه تاکستان و نمایندگی الوند والان هم نمایندگی بوئینزهرا که فرزند کوچک این خانواده است شکل گرفت انشا الله خدمتگزاران بیایند آنجا هم خدمت کنند خیلی حس و حال خوبی دارد من خودم شعبه کاسپین بودم به ما گفتند شما هجرت کن که خیلی چیزها در هجرت نهفته است خدا را شکر من رفتم بوئینزهرا و یک سال است که در آنجا خدمت میکنم واقعاً حس و حال خوبی دارم و تولدی دوباره در من رخداده است واقعاً بابت این موضوع خدا را شکر میکنم و کلام آخر اینکه، این دستور جلسات اهمیت بالایی دارد به من سکینه میگوید شکرگزار باش و به خودت بگو کجا بودی و به کجا رسیدی و واقعاً مهندس ازخودگذشتگی به خرج دادند و این همان میشود رسیدن به قدرت مطلق انشا الله که ما بتوانیم از آقای مهندس الگوبرداری کنیم و به آن آموزش و خدمتی که درراه کنگره است قدم برداریم و بتوانیم آن را احیا کنیم.

مرزبان کشیک همسفر ثریا، مسافر عبدالله
تایپیست: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر فیروزه (لژیون اول)
عکاس: راهنمای تازه واردین همسفر معصومه
ارسال: همسفر زینب رهجوی همسفر سکینه (لژیون سوم) خدمتگزار سایت
همسفران نمایندگی الوند قزوین
- تعداد بازدید از این مطلب :
158