سومین جلسه از دوره سی و پنجم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی شفا مشهد به استادی همسفرالهه، نگهبانی همسفر مهناز و دبیری همسفر مبینا با دستور جلسه: «بنیان کنگره60» روز دوشنبه آذر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
خدا را هزاران بار شکر میکنم در این جایگاه قرار دارم، قدردان و سپاسگزار راهنما، ایجنت و مرزبانان هستم که اجازه دادند این جایگاه را تجربه کنم تا از شما آموزش بگیرم؛ ابتدا این هفته را در رأس به آقای مهندس و خانوادهی محترم، همچنین به همهی اعضای کنگره۶۰، تبریک میگویم.
آقای مهندس در ۱۹ آذر ۱۳۷۵ در ماه مبارک رمضان، تصمیم به نظم و اندازهگیری مواد خود میگیرند، طی همین نظم دادن توانستند به درمان اعتیاد دست پیدا کنند؛ ایشان با برنامهریزی و اندازهگیری شربت تریاک توانستند به روش DST، دست پیدا کنند.
درمان در کنگره۶۰، به صورت پلههای ۲۱ روزه با دوز مصرفی یکپنجم رو به کاهش و در مدت ۱۰ الی ۱۱ ماه طول میکشد، پس از گذشت ۲ سال مهندس با گرفتن مجوز از وزارت کشور، جمعیت احیای انسانی را به نام کنگره۶۰، تاسیس کردند، این مجوز نتیجه تلاشها و سختیهای زیادی بود و امروز بیستوهشتمین سالگرد تاسیس کنگره۶۰، است.
در حال حاضر بیش از ۲۳۰ هزار نفر به درمان قطعی رسیدند و ۱۰۰ هزار نفر هم رهجو هستند، همچنین ۱۵۰ شعبه در سرتاسر کشور داریم؛ برای این که تفاوت بنیان و بنیانگزار را بهتر درک کنید، مثالی ساده میزنم: یک کشاورز را فرض میکنیم که نهالی را بکارد، در اینجا کشاورز بنیانگذار آن نهال است؛ اما بنیان همان ریشهی نهال است، این بن و ریشه مهندس هستند که این ریشه را با سختیهای زیادی برپا کردند، تمام این درختی که حالا تنومند شده است، برگ و شاخه داده، نتیجهی تلاش و زحمات ایشان است.
آقای مهندس گفتند: تنهی این درخت، دیدهبانها و نگهبانان هستند، شاخههای درخت راهنمایان و میوهی درخت زندگیهایی که نجات یافتند، همان انسانهایی که از درد و رنج رها شدند.
من و شما که اینجا نشستیمایم، باید تأمل و بیشتر از هرچیز قدردانی کنیم؛ بابت این که قبل از ورود به کنگره چه حال و روزی داشتیم. چه هستیم تأمل کنیم، الههای که روز اول وارد کنگره۶۰، شدم، با چه حس و حالی آمدم، چه انسانی، با چه تفکری بودم؛ حال چه هستم، چطور پشت این میز نشستم و با اعتماد به نفس جلوی ۲۰۰ نفر صحبت میکنم؟
به نظر من روی این صندلیها نشستن بسیار ارزشمند است و ما باید قدردان اینها باشیم؛ قدردان این باشیم که زندگیهای ما چگونه از تاریکی نجات پیدا کرده است.
من که بارها در سختیهای اعتیاد همسرم، گوشهای از خانه زانوی غم بغل گرفتم، حالا باید شکرگزار باشم، امروز این حال خوش را به دیگران منتقل کنم. چقدر خوب است به عنوان یک رهجوی خوب، الگوی مناسب، بتوانم داستان کنگره۶۰، را روایت کنم؛ شاید خیلیها مانند من باشند و نتوانند از گرفتاریهای اعتیاد صحبت کنند.
در شرایط بسیار سختی بودیم و حال خداراشکر میکنم که میتوانم در خانهام را به روی میهمان باز کنم، بدون ترس از اینکه بویی در خانهی من باشد و خجالتزده شوم، این جای قدردانی دارد و ما باید متعهد شویم؛ باید مسئولیتپذیری خود را به دیگران نشان دهیم که من باید پیامرسان کنگره۶۰، باشم.
این درخت تنومند از کجا میخواهد میوهی بیشتر دهد؟ از آن جاییکه من الگو شوم و راه را به دیگران نشان دهم، در اینجا کارهای بسیاری داریم؛ تا خدمت نکنیم، حس و حال خوب را به دست نمیآوریم؛ تا خدمت نکنیم، متوجه نخواهیم شد و در نهایت نمیتوانیم آن را به دیگران منتقل کنیم.
خیلی ممنونم که به صحبتهای من گوش دادید.
اهدای لوح قهرمانی مقام اول بدمینتون
.jpg)
اهدای لوح قهرمانی مقام اول تنیس روی میز
.jpg)
اهدای لوح قهرمانی مقام دوم والیبال
- تعداد بازدید از این مطلب :
3