جلسه دهم از دوره ششم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶٠ نمایندگی رضوی مشهد به استادی راهنما همسفر لیلا، نگهبانی همسفر عادله و دبیری همسفر فاطمه با دستور جلسه «بنیان کنگره۶۰» روز یکشنبه ۱۶ آذرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
از ایجنت و لژیون مرزبانی و همچنین نگهبان جلسه که به من اجازه خدمت در این جایگاه دادند، تشکر میکنم. من خوشحالم که در جشن گلریزان و در جشن بنیاد، استاد جلسه قسمت همسفران هستم؛ خیلی باعث افتخار است. 15آذر یک روز خیلی بزرگی است و به نام روز بنیان کنگره۶۰ نامگذاری شده است. من خودم چون کوچک هستم؛ شاید نتوانم این بزرگی و عظمت را درک کنم؛ ولی هر چقدر بیشتر به کنگره میآیم و خدمت میکنم بیشتر ارزش کنگره۶۰ را متوجه میشوم.
دستور جلسه بنیان است. این جشن را ابتدا به آقای مهندس و سپس به تمام خدمتگزاران و مسافران و همسفران تبریک میگویم. امروز میخواهم جشن خیلی خوبی را در کنار همدیگر داشته باشیم. صحبتهای آقای مهندس را که گوش میدهیم، میگویند که کنگره شرایط خیلی سختی را پشت سر گذاشته و خدا را شکر که به ثمر نشسته و باعث شده است انسانهایی که راه خود را گم کرده بودند راه برایشان نمایان شود. آقای مهندس میفرمایند: از زمانی که انسان خلق شد، مواد مخدر هم با انسان بوده، یعنی برابری میکند. در همان زمان هم نمیتوانستند برای درمان راهی پیدا کنند.
این سؤال پیش میآید که چرا همیشه مواد مخدر در کنار انسان بوده است؟ زیرا همیشه انسان دوست دارد از خود بیخود شود و حالی فراتر از حال خود پیدا کند و همیشه برای رسیدن به این راه به مواد مخدر روی می آوردند و گفتند که خیلیها دعا میکنند که کاش مواد مخدر نبود و کاش ریشهکن شود. آقای مهندس در ادامه میفرمایند: اصلاً چنین اتفاقی رخ نمیدهد. به خاطر اینکه خداوند به بعضی از انسانها فرمان میدهد که معتاد بمانند. چرا؟ به دلیل اینکه خلق از دست آنها راحت باشند.
به نظر من خدا فرمان میدهد که یک شخصی مصرفکننده باشد که آرام بماند و خانواده و جامعه همه از دست او راحت باشند. زمان باید طی شود و خداوند فرمان میدهد که آن شخص از تاریکی و مصرف مواد و از آن زندگی سخت خارج شود. آن اتفاقی که ما دعا میکنیم هیچ مصرفکنندهای نباشد امکانپذیر نیست. زیرا ما در کنگره متوجه شدیم که اپیوم چه ماده باارزشی است و چقدر در داروسازی و عملهای جراحی مؤثر است و نمیشود ازبین برود. آقای مهندس در کنگره روی جسم، روان و جهانبینی کار کردند.
ما میدانیم شخصی که مصرفکننده است جسم، روان و جهانبینی او آسیب میبیند و همچنین همسفر و خانواده آنها تحتتأثیر قرار میگیرند. نکته مهمی که آقای مهندس میگفتند این بود که تمام قسمتهای زندگی یک مصرفکننده حتی قسمت زناشویی، ترس، ناامیدی، مالی و تمام اینها به مشکل میخورد. چه بسا که اگر این قسمت حب بقا باشد. حب بقا در انسان چیز خیر و نعمتی است که خداوند به انسان داده و اعتیاد دقیقاً روی این قسمت دست میگذارد و اگر درمان اعتیاد نبود شاید نسل انسان منقرض میشد.
به این فکر کنید که به کجاها کشیده میشد. کمکم اعتیاد در زندگیها باعث چه اتفاقهایی میشد. خدا را شکر درمان اعتیاد روی تمام جنبههای زندگی یک فرد مصرفکننده تأثیر گذاشته و روی آن قسمتها کار میکند. برای مثال قسمت خواب، وسوسه، افسردگی، بحرانها و مشکلات دیگر را تحت شعاع قرار میدهد. آقای مهندس فرمودند: زمانی که شروع به بنیان کنگره۶۰ کردیم، مثل الان راحت نبود. یک طرح را پیاده کرده بودند که طی آن با مصرف کنندهها و قاچاقچیها مبارزه میشد، در این میان قاچاقچیها اعدام میشدند و معتادان هم به مشکل و بحران میخوردند و اتفاقهای خیلی بدی برایشان رخ میداد.
آقای مهندس از این بحرانها به دور نبودند و در این مسیر به ایشان تهمت زدند و اتفاقهای بدی برایشان رقم خورد. خیلی جالب است در یکی از سیدیها میگفتند که شهرداری تهران نمیتواند با موشها مبارزه کند، اما ما به همه مصرفکنندهها آموزش میدهیم. به آنها نظم را یاد دادیم. آقای مهندس از کجا، با چه علمی و با چه تفکری کنگره را به اینجا رسانده و چه زحمتی پشت این آموزشها و پشت این درمان است که این نظم به این زیبایی اجرا میشود.
آقای مهندس عرض کردند: شربت OT اوایل نبوده و تریاک را تکهتکه و درمان را شروع میکردند. راهنماها چهارماه، پنجماه که میشد رهایی میدادند. همیشه برای من سؤال بود که چرا آقای مهندس خودشان رهایی میدهند؟ به دلیل اینکه آن زمانِ دهماه حتی یک روز اضافه یا کم نشود. این نظم در تکتک جایگاههای مختلف کنگره اجرا میشود و این قسمت برایم خیلی جالب بود.
صحبتهای استاد امین را که گوش میدادم میگفتند که چقدر ما در خانواده خود مشکل داشتیم و اوایل آقای مهندس مصرفکننده بوده و این پدر تحت آموزشها و درمانی که قرار گرفته و تبدیل به یک شخص دیگری شده است. حالا ما باید با این پدر جدید کنار بیاییم؛ اما در این میان ما آسیبدیده بودیم و خیلی با یکدیگر مشکل داشتیم. در سیدی، استاد امین میفرمایند که بعد از چند سال، دو مرتبه توانستیم رابطه را با پدر درست کنیم و اینکه چه سختیهایی کشیدند و دوباره آن کانون خانواده درست شده است.
بنیان را تشبیه کردند به یک ریشه که آقای مهندس ریشه کنگره هستند و تکتک کسانی که به درمان میرسند انگار تکثیر پیدا میکنند. تمام اشخاصی که در کنگره هستند، در حال تکثیر از آن ریشه هستند. ریشه مواد غذایی را از خاک میگیرد و به ساقه و شاخهها میرساند. دقیقاً همین اتفاق در کنگره۶۰ افتاده است. آقای مهندس هر هفته این مواد غذایی را به ما میرسانند. کسانی که سیدی مینویسند میبینید که روزبهروز در حال تغذیه هستند و هر روز حالشان بهتر میشود. کسانی که کنگره را دستکم میگیرند، به نظر من خودشان را اذیت میکنند.
وقتی چنین شرایطی برای من درست شده وظیفه من این است که درست خدمت کنم، سیدی بنویسم، کمکهای مالی داشته باشم، خانوادهام را حمایت کنم؛ خانوادهای که بهخاطر سختیهایی که کشیدم ممکن است خیلی از من کینه داشته باشند. استاد امین میگویند: بزرگترین کاری که یک همسفر باید انجام دهد بخشش است. باید بگذریم، باید از کینهها و سختیها عبور کنیم و مسافرمان را ببخشیم و اگر نبخشیم همیشه حالمان بد خواهد بود و واقعاً نمیتوانیم از ریشه تغذیه کنیم. اگر دستمان پر از کینه، ناامیدی، نفرت و ترس باشد، هیچوقت نمیتوانیم رشد کنیم.
خدا را شکر که این آموزشها به ما یاد میدهد که به خانواده آسیبدیده خود کمک کنیم؛ مسافرمان را در درجه اول ببخشیم، خودمان را ببخشیم و در این راه درست قدم بگذاریم؛ سیدی بنویسیم، بهموقع بیاییم، در لژیون سردار شرکت کنیم. انشاءالله که همه بتوانیم در لژیون سردار شرکت کنیم. معجزاتی که در لژیون سردار میبینیم واقعاً عجیب و غریب است و شاید هیچجای دنیا این اتفاق نیفتد که شما هرچقدر بدهید بیشتر دریافت کنید.
یک همسفر اینجا یاد میگیرد که باید تمام نیروها و توانمندیهایش را بیرون بکشد و رشد کند و نباید در آن سطح بماند؛ زیرا در اینجا بهترین شرایط را برای ما درست کردهاند تا رشد کنیم و به همدیگر محبت کنیم. خیلی جالب است استاد امین میگفتند این مهم نیست که فقط در کنگره به هم محبت کنیم؛ باید این محبت را بیرون از کنگره ببریم. این جشن بر همه ما مبارک باشد. امیدوارم روزبهروز حالمان بهتر شود و بتوانیم خدمتگزارهای خوبی باشیم.

مرزبانان کشیک: همسفر طاهره و مسافر امیر
تایپیست: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر ملیحه (لژیون پنجم)
عکاس: همسفر راحیل رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون یک)
ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی رضوی مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
147