English Version
This Site Is Available In English

وادی دهم؛ تغییر، جاری بودن و نقاشی دوباره‌ی خویشتن

وادی دهم؛ تغییر، جاری بودن و نقاشی دوباره‌ی خویشتن

یازدهمین جلسه از دوره نهم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی مسافران و همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی سیرجان؛ با دستور جلسه: «وادی دهم و تاثیر آن روی من» با استادی: مرزبان مسافر منصور، نگهبانی: مسافر سعید و دبیری موقت: مسافر حسین در روز پنجشنبه مورخ ۱۴۰۴/۰۹/۱۳ راس ساعت۱۶.۰۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

در آغاز، هفته بنیان را به آقای مهندس، خانواده محترم ایشان و تمامی اعضای کنگره ۶۰، به‌ویژه اعضای نمایندگی سیرجان تبریک عرض می‌کنم.

دستور جلسه این هفته وادی دهم: «صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون جاری است» می‌باشد؛ یعنی انسان دائماً در حرکت است و می‌تواند تغییر کند. در این وادی به سه موضوع مهم نور، صوت و حس اشاره شده است. انسان می‌تواند به‌مرور خصوصیات اخلاقی خود را دگرگون کند، اما برای این تغییر باید مراقب محیط، کلام و رفتار خود باشد. چرا که «از کلام بر تو حکم می‌شود».

وقتی انسان وارد کنگره می‌شود، باید مراقب باشد هر چیزی را نشنود، هر چیزی را نبیند و با هر کسی نشست‌وبرخاست نکند. زیرا انسان به‌تدریج شبیه آن چیزی می‌شود که با آن معاشرت دارد؛ درست همچون حکایت گلی که از همنشینی با گل دیگر خوشبو شده بود.

در سی‌دی اخیر که آقای مهندس فرمودند، به مثال «نقاش» اشاره شده است و این دقیقاً مرتبط با این موضوع است که ما خود نقاش وجودمان هستیم. اختیار داریم و می‌توانیم شخصیت، ظاهر و باطن خود را تغییر دهیم. وقتی خصوصیات ما تغییر می‌کند، طبیعی است که افرادی که در نزدیک‌ترین فاصله با ما هستند نیز تحت تأثیر قرار بگیرند و آن‌ها هم تغییر کنند.

ما باید آلیاژ درونی خود را خالص کنیم؛ وقتی درون درست شد، دنیای اطراف ما نیز تغییر خواهد کرد. همان‌طور که یک آهن‌ربا فقط فلزاتی را جذب می‌کند که «آهن» درونشان است؛ هرگز نمی‌تواند مس یا نیکل را جذب کند.

در ابتدای وادی پیام مهمی آمده است:

«شهر به یکباره به طغیان دچار می‌شود، اما نسیم آرام الله پس از چندی در تمامی آبادی‌ها حاکم می‌شود و عظمت و سلامتی باز می‌آید و شما از آن بهره بیشتری می‌برید.»

این پیام دقیقاً وصف حال منِ گرفتار در اعتیاد بود. تمام سیستم وجودی‌ام به‌هم ریخته بود؛ اعصابم ضعیف شده بود و با کوچک‌ترین تلنگری فرو می‌ریختم. این همان «شهر وجودی» من بود که در طغیان قرار داشت و من هم نمی‌دانستم از کجا ضربه می‌خورم، چون فکر می‌کردم تمام دنیا همین است.

اما وقتی وارد مسیر کنگره شدم، آرام‌آرام صفات من تغییر کرد.

کنگره ۶۰ یک کارخانه انسان‌سازی است؛ جایی که انسان در «کوره‌ی تزکیه و پالایش» قرار می‌گیرد و پخته می‌شود. همان خشت خام که در ابتدا بی‌قوام بود، تبدیل می‌شود به آجر پخته و محکم.

در این وادی به بزرگ‌ترین معجزه نیز اشاره شده است: خودِ حیات. اگر انسان درست متوجه مفهوم زندگی شود، مسیرش دگرگون می‌شود.

در کنگره، ما علم زندگی کردن را می‌آموزیم تا بتوانیم برای خود و خانواده‌مان زندگی بهتر و سالم‌تری بسازیم.

خیلی ممنونم که به صحبت‌های من گوش کردید.

ارسال: مسافر سعید

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .