چهاردهمین جلسه از دوره شصت و دوم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ در نمایندگی پرستار ویژه مسافران و همسفران با استادی: ایجنت محترم مسافر محمد نگهبانی: مسافر محسن و دبیری: مسافر عبدالرضا با دستور جلسه «بنیان کنگره 60 » در روز شنبه پانزدهم آذر ماه 1404 رأس ساعت 17 برگزار گردید.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، محمد هستم، یک مسافر

خدا را شکر میکنم که یکبار دیگر فرصت خدمت در این جایگاه را پیدا کردم و در حضور شما عزیزان صحبت میکنم. این جایگاه و تکتک شما دوستان برای من سراسر آموزش است.پیش از آنکه وارد بحث اصلی شوم، لازم میدانم از موضوعی تشکر کنم. همه در جریان هستید که روز گذشته مراسم درختکاری کنگره برگزار شد. امسال درختکاری کمی متفاوتتر از سالهای قبل انجام شد و تلاش شد گیاهانی کاشته شوند که نیاز آبیاری کمتری داشته باشند تا ماندگاریشان بیشتر باشد.
قرار بر این بود که پذیرایی و صبحانه افراد شرکتکننده در درختکاری، در شعبه پرستار آماده شود. برای این منظور باید هزار بسته صبحانه آماده میشد که کار بسیار سنگین و دشواری بود. اما جمعی از دوستان عزیز از لژیونهای مختلف زحمت کشیدند و این کار را انجام دادند. از جناب آقای رضای صبایی، راهنمای محترم، نیز که تلاش فراوانی داشتند قدردانی میکنم. همچنین از ایجنت محترم، جناب همسفر محمود، و سایر عزیزانی که در دوره قبل زحمات بسیاری کشیدند. من خودم در تهران نبودم اما تصاویر را دیدم؛ واقعاً کار بزرگی بود. وظیفه خود میدانم از همه دوستانی که آمدند و وقت گذاشتند و کمک کردند صمیمانه تشکر کنم.این هفته، هفته بنیان است و امروز پانزدهم آذرماه، سالروز رهایی جناب آقای مهندس. من این هفته و این روز بزرگ را خدمت جناب آقای مهندس، خانواده محترمشان، دیدهبانان گرامی و همه اعضای کنگره تبریک عرض میکنم.رهایی آقای مهندس در حقیقت رهایی تکتک ماست. اگر آن رهایی و تلاشها و جدیتهای پس از آن نبود، هیچکدام از ما به درمان و رهایی نمیرسیدیم. واقعاً معلوم نیست امروز وضعیت زندگی ما چگونه بود، اما قطعاً اینطور نبود که بتوانیم با حال خوش دور هم جمع شویم و از آرامش امروز بهرهمند باشیم.
در این چند روز فکر میکردم که چرا دستور جلسه «بنیان» هر سال در تقویم هفتگی کنگره قرار میگیرد. شاید در نگاه اول به نظر برسد که در این هفته هر کسی میکروفن را بگیرد و تبریک و تشکر کند. البته این هم هست؛ به هر حال هر کسی که وارد کنگره میشود، بر سر سفره آن مینشیند، از نعمتهایش بهره میبرد و به درمان و آرامش میرسد، وظیفه دارد سپاسگزار باشد و از بنیانگذار این سیستم یاد کند.اما بهنظر من هدف مهمتری نیز وجود دارد. با شناختی که از آقای مهندس داریم، میدانیم که ایشان بارها گفتهاند زیاد درباره خودشان یا خانوادهشان صحبت نشود و در فضای مجازی برای ایشان کلیپ و شعر و… ساخته نشود، چون هرچه از هیاهو دورتر باشند، بهتر میتوانند خدمت کنند. پس چنین انسانی دستور جلسهای را تعیین نمیکند که یک هفته تمام در سراسر کنگره فقط به تقدیر و تشکر از او بگذرد.برداشت من این است که انسانها وقتی چیزی را حاضر و آماده دریافت میکنند، معمولاً عمق زحمات انجامشده را نمیبینند و برای نگهداری و حفظ آن نیز تلاش کمتری میکنند. اما کسی که برای چیزی زحمت کشیده، ارزش آن را بهتر میداند.
مثلاً فردی که خانهای را کاملاً ساخته و برای آن از گرفتن مجوزها تا پیریزی، اسکلت، برقکشی، لولهکشی و… زحمت کشیده، قدر خانهاش را بسیار بیشتر میداند. در مقابل، کسی که خانهای آماده تحویل میگیرد، شاید هر روز از امکانات آن استفاده کند بدون اینکه بداند چه تلاشهایی پشت آن بوده است.حال پدری را تصور کنید که داستانهای ساخت خانه را برای فرزندانش تعریف میکند. او نمیخواهد پولی از بچههایش بگیرد؛
صرفاً میخواهد آنها بدانند این خانه چطور ساخته شده و چقدر برایش زحمت کشیده شده است تا آنها قدرش را بدانند.آقای مهندس هم در کنگره همان پدر دلسوز، دانا و مهربانی است که روزی کنگره را از هیچ بنا کرد. زمانی که هیچ امکاناتی نبود و انواع موانع و مشکلات وجود داشت، ایشان با زحمت فراوان یکبهیک این موانع را برطرف کردند؛ سختی کشیدند، هزینه کردند و ایستادگی کردند تا کنگره امروز به این نقطه رسیده است.وقتی ایشان دستور جلسه «بنیان» را تعیین میکنند و تأکید دارند که اعضا در این هفته خاطرات گذشته را بازگو کنند، هدف سرگرمی نیست. هدف این است که تازهوارد بداند کنگره از ابتدا اینگونه نبود. بداند که خون دلهای زیادی خورده شده و زحمات فراوانی کشیده شده تا امروز راه سفر به این اندازه هموار باشد.اگر یک سفر اولی بداند چه مسیری طی شده، دیگر نامه OT برایش فقط یک تکه کاغذ نیست؛ میفهمد که پشت همین کاغذ چه تلاشها و چه تاریخچهای بوده است. سفر دومی نیز وقتی بداند دهها هزار نفر زحمت کشیدهاند تا امروز کنگره مانند یک جاده چهاربانده نورانی و هموار باشد، وظیفه خود میداند در کنار تبریک و تشکر، در عمل نیز خدمتی ارائه کند تا افراد بعدی آسانتر مسیر را طی کنند.
از اینکه به صحبتهای من توجه کردید، سپاسگزارم.
تایپ و ویراست و عکاسی: مسافر علی لژیون ششم
بارگزاری: مسافر مهدی لژیون دهم
وبلاگ نمایندگی پرستار
- تعداد بازدید از این مطلب :
221