English Version
This Site Is Available In English

ریشه‌ای قوی

ریشه‌ای قوی


همسفر فاطمه 
ابتدا این هفته گران‌قدر را به آقای مهندس دژاکام و خانواده محترم و تمامی خدمتگزاران کنگره۶۰، تبریک و شادباش عرض می‌کنم؛ آقای مهندس کنگره را به درختی تشبیه کردند که ریشه آن بنیان کنگره است و تنه، برگ و ساقه درخت از ریشه تغذیه می شوند. استاد امین بسیار زیبا در سی‌دی درخت فرمودند: اگر به درخت زیاد آب بدهیم، به علت این‌که ریشه برای پیدا کردن آب به عمق زمین نمی‌رود و همیشه آب در دسترس است، ریشه‌ای قوی پیدا نمی‌کند، به همین علت توانایی در مقابل باد وطوفان را ندارد و با کوچک‌ترین بادی سقوط می‌کند.  حال ریشه درخت کنگره۶۰، به علت مشکلاتی که در سر راه آقای مهندس قرار گرفت، روز به روز قوی و قوی‌تر شد و هرچقدر ریشه قوی‌تر باشد، شاخه، برگ و تنه درخت هم در آرامش بیشتری قرار دارند. از آقای مهندس ممنون و سپاسگزارم که با تمام توان خود بر سر راه مشکلات قد علم کردند و روز به روز کنگره را پربارتر کردند تا من فاطمه بتوانم از آموزش‌های ناب کنگره بدون هیچ تنشی استفاده کنم و در زندگی  آرامش را پیدا کنم؛ چیزی که قبل از کنگره برای من ناممکن بود. خداوند را شاکر و سپاسگزارم که کنگره۶۰، را در این بعد از زندگی سر راه من قرار داد تا به رشد و تعالی برسم، از خداوند منان خواستار بهترین‌ها برای آقای مهندس و خانواده گرامی ایشان هستم.

 همسفر اکرم
آقای مهندس، مردی که وجودش ریشه‌ای قوی و محکم در مجموعه مقدس و امن کنگره۶۰، می‌باشد، مردی خدایی که لفظ "بنیان" را جایگزین "بنیان گذار" می‌کند، چرا که درخت هر چه پربارتر سربه‌زیرتر است.بزرگ‌مردی که با عزمی راسخ، قدم در راه پرپیچ‌و‌خم درمان اعتیاد می‌گذارد و با سلاح آگاهی، تفکر، اندیشه، عشق و محبت به پیش می‌رود؛ البته خدای مهربانی‌ها اساتیدی را از قبل برای او در نظر می‌گیرد تا این راه سندی باشد برای بهبود بیماری‌های بشر که دردهای بشر به علت دانش‌های کشف نشده است. با تفکر سالم ساختاری را بنیان می‌نهد تا در آن انسان‌هایی را پرورش دهد که از بیهودگی رها شوند و به خویشتن خویش فکر کنند تا بار مسئولیت زندگی خود را به کسی جز خود نسپارند و بدانند که دیگر وقت حرکت است، حرکتی توأم با برکات الهی؛ حال باید از پیامبر درونی خود به عنوان فرمانده وجود کمک بگیرند و راه زندگی را بجویند، راهی را پیدا کنند تا بتوانند از آن ثمره و برداشت نیکو داشته باشند حال که راه صحیح را یافتند، شروع به حرکت کنند چرا که با حرکت راه نمایان می‌شود. در ادامه به انسان‌ها گفتید: در این راه هر چه پیش بروید، به نقطه تحمل بالاتری دست خواهید یافت، نترس پیش برو این راه راهی سخت و در عین حال سهل است. گفتید حال دیگر نگران گذشته ویرانت نباش، چرا که صفت گذشته در انسان صادق نیست بلکه جاری است، ببین چگونه چشمه‌ای جوشان و رودی خروشان شده‌ای!
قطعاً به سمت اقیانوس ایمان و عمل سالم جاری می‌شوی و به آن بحر عظیم الهی که قطره‌ای از آن هستی جاری می‌شوی، پس خوشحال باش که در آخر امر، امر اول اجرا می‌شود، چرا که به انشعاب اصلی خود پیوسته‌ای. به من آموختی تا این مرحله فقط یک خط بود که از یک نقطه شروع کردی، گفتی زندگی پر از خطوط کوچک و‌ بزرگ است حال که راه و رسم زندگی را یاد گرفتی، بدان که پایان هر نقطه سر آغاز خط دیگری است. در آخر پیمانه مرا پر کردی با "عشق و محبت" دانستم تا آن را باور نکنم پیمانه‌ام پر نمی‌شود.
حال مانده‌ام چگونه شکر گویم پروردگارم را به خاطر وجود چنین اسطوره‌ای، مهندسی که چنین اعتیاد را هندسه می‌کند، مثلث‌هایی می‌سازد و زوایای آن را می‌شکافد تا معادلات درمان همه صحیح از آب درآیند؛ در این راه رنج‌ها می‌کشد و استخوان می‌ترکاند، اما بی صدا و همه را تجربه می‌انگارد و بدون هیچ چشم داشتی در اختیار من و تو قرار می دهد؛ وقتی از آرزویش می‌پرسی پی به دل دریایی او می‌بری، آرزویی به نام "جهانی شدن روش درمان DST " پایدار باشید و مستدام مرد خدا.

 همسفر مهسا 
جناب مهندس عزیز، نمی‌دانم از کجا شروع کنم؛ از روزی‌که وارد کنگره۶۰، شدم، قلبم پر از تاریکی و ناامیدی بود، یا از روزی‌که برای نخستین بار صدای آرام ولی استوار شما را که از امید و ایمان می‌گفتید شنیدم . شما نوری را در وجود من روشن کردید، نوری که سال‌ها خاموش بود، در روزگاری که باور نداشتم دوباره می‌شود «زندگی» کرد، کنگره۶۰، با تفکر شما دست من را گرفت و به من آموخت که رهایی فقط ترک ماده نیست، بلکه بازگشت به انسانیت، محبت و باور است. آقای مهندس شما فقط یک بنیان‌گذار نیستید؛ شما پدر معنوی هزاران انسانی هستید که رنج را به آرامش و تاریکی را به روشنایی تبدیل کرده‌اند، راهی که بنا نهادید از جنس عشق است؛ از همان عشقی که خسته‌ترین دل‌ها را زنده می‌کند. هر روز که وارد کنگره می‌شوم، حس می‌کنم در مسیری قدم می‌زنم که با ایمان شما سنگ‌چینی شده است، هر جمله از شما برای من درسی در زندگی، مسئولیت و عشق به خدمت است.  سپاسگزارم که راه را نشان دادید، آقای مهندس اگر امروز در مسیر تعادل و آرامش هستم، اگر دوباره در چشم‌هایم امید موج می‌زند، به‌ واسطه عشق و اندیشه شما است،  خدا را شاکرم که با شما، این مکان مقدس، این خانواده بزرگ آشنا شدم. 

همسفر فاطمه، همسفر اکرم، همسفر مهسا، رهجوهای راهنما همسفر شفیعه (لژیون چهارم)
رابط‌خبری: همسفر محبوبه رهجوی راهنما همسفر شفیعه (لژیون چهارم)
ویرایش: همسفر سارا رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون هفتم) دبیر سایت
ارسال: همسفر سعیده رهجوی راهنما همسفر شفیعه (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شفا مشهد

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .