English Version
This Site Is Available In English

مسئولیت انسان در خلق واقعیت

مسئولیت انسان در خلق واقعیت

برداشت از سی‌دی «نقاش»

انسان؛ نقاشِ زندگی خویش
ابتدا هفته‌ی بنیان را خدمت مهندس دژاکام، خانواده‌ی محترم ایشان و تمامی اعضای کنگره ۶۰ تبریک عرض می‌نمایم. کنگره ۶۰ با بنیان‌گذاری مهندس حسین دژاکام، نظامی آموزشی، فرهنگی و درمانی را پایه‌گذاری کرده است که اساس آن بر شناخت انسان از خود، هستی و نقش درونی او در ساخت واقعیت قرار دارد. در فرایند درمان اعتیاد و بازسازی انسان، انتقال مفاهیم عمیق جهان‌بینی اهمیت ویژه‌ای دارد؛ زیرا بدون تغییر جهان‌بینی، رهایی پایدار ممکن نیست. یکی از مهم‌ترین منابع این آموزش‌ها، سی‌دی‌های جهان‌بینی هستند که هرکدام چون درسی معنایی و تربیتی عمل می‌کنند. سی‌دی «نقاش» از جمله آموزه‌هایی است که به زبانی ساده و گویا، مفهوم آفرینش و مسئولیت فردی را به تصویر می‌کشد. استاد سردار با بیانی حکیمانه، انسان را موجودی دوگانه و متشکل از جسم و جان معرفی می‌کنند. ایشان بر این نکته تأکید دارند که جسم قفسی است که جان به‌طور موقت در آن مهمان است؛ اما همین قفس می‌تواند وسیله‌ی رشد و تعالی باشد، اگر تحت فرمان روح قرار گیرد. سخنان ایشان دعوتی است به آگاهی، تعمق و عبور از محدوده‌های دنیوی، تا انسان بتواند به جایگاه حقیقی انسانی دست یابد. همچنین درسی بزرگ درباره‌ی مسئولیت فردی، ارزش عمل صالح و درک طبیعی حقیقت از راه تجربه و تفکر ارائه می‌دهد.

در بخش پایانی، پیوندی میان این سخنان و مسیر معرفت در کنگره ۶۰ بررسی شده است؛ جایی که انسان با درک جسم، نفس و روح، به رشد درونی و فهم مقصد حقیقی می‌رسد. در این سی‌دی، مهندس دژاکام با مثالی قابل‌فهم می‌گویند هر انسان مانند یک نقاش است که بر بوم زندگی خویش قلم می‌زند. رنگ‌ها، قلم‌مو، طرح و زمینه، همه همان عناصر درونی انسان هستند: رنگ‌ها: احساسات و هیجانات فرد (شادی، غم، خشم، عشق). این‌ها مواد خام احساسی ما هستند که کیفیت زندگی‌مان را مشخص می‌کنند. قلم‌مو: افکار و گفتار. قلم‌مو ابزاری است که با آن احساسات را روی بوم پیاده می‌کنیم؛ یعنی افکار ما تعیین می‌کنند چگونه احساساتمان را بروز دهیم و کلام ما نمود بیرونی این پردازش‌های درونی است. طرح اولیه: هدف و باورهای زندگی. این همان نقشه‌ی اولیه‌ای است که نقاش (انسان) برای زندگی خود ترسیم می‌کند و مبتنی بر جهان‌بینی اوست. اگر نقاش نداند چگونه از رنگ‌ها استفاده کند، نتیجه‌ی کار سردرگم می‌شود؛ همان‌گونه که انسان ناآگاه نسبت به تفکر و احساس خود، زندگی‌اش را با آشفتگی و رنج پر می‌کند.

در اعتیاد، مواد مخدر اغلب به‌عنوان یک «رنگ کدر و نامرغوب» عمل می‌کند که طرح زیبا را با لایه‌ای از تیرگی می‌پوشاند. در جهان‌بینی کنگره گفته می‌شود که انسان در سه بخش اصلی رشد می‌کند: جسم، روان و جهان‌بینی. سی‌دی «نقاش» بیشتر بر ضلع سوم تأکید دارد. جهانبینی، یعنی زاویه‌ی دید انسان به هستی. جهان‌بینی اساساً نقشه‌ی راهی است که ما با آن هستی را تفسیر می‌کنیم. تاریکی اعتیاد؛ نقاشی آلوده وقتی فرد مواد مخدر مصرف می‌کند، دیدگاهش نسبت به جهان تار و محدود می‌شود؛ در چنین وضعیتی، نقاش با رنگ‌های آلوده و ابزار شکسته (فکر و رفتار ناسالم) در حال کشیدن طرح زندگی است. انرژی‌های حیاتی او صرف حفظ این وضعیت شده و خلاقیتش سرکوب می‌گردد. اما با درمان جسم (که زمینه را فراهم می‌کند) و تصحیح جهان‌بینی (که موجب می‌شود نقاش ابزار سالم در دست گیرد)، رنگ‌ها دوباره روشن می‌شوند؛ نقاش می‌آموزد خطوط اضطراب را پاک کند و جای آن را با آرامش، ایمان و عشق پر کند. این «روشن شدن رنگ‌ها» همان بازگشت به تعادل مواد درون‌زا و پالایش افکار است. جهان‌بینی کنگره ۶۰ به انسان می‌آموزد که این دیدگاه اوست که رنگ‌ها را انتخاب می‌کند.

اگر جهان را میدان ستیز ببیند، رنگ‌های خشم و تهاجم را برمی‌گزیند؛ اگر آن را میدان آموزش و رشد بداند، رنگ‌های صبر و پذیرش را انتخاب می‌کند. هیچ نیرو یا فرد دیگری نمی‌تواند به‌جای او نقاشی زندگی‌اش را کامل کند. همه‌چیز در نهایت به خود فرد بازمی‌گردد. این مسئولیت‌پذیری مطلق، سنگ‌بنای هرگونه تغییر ماندگار در کنگره ۶۰ است. کسی که رنگ زندگی خود را تیره کشیده، می‌تواند آن را روشن کند؛ به شرط آنکه بداند رنگ روشن از کجا می‌آید و چگونه باید آن را به کار برد. این آموزه انسان را از جایگاه قربانی‌بودن بیرون آورده و در جایگاه خالق و مسئول قرار می‌دهد؛ نقطه‌ی تحولی که در درمان واقعی رخ می‌دهد—جایی که فرد از شاکی‌بودن به سازنده‌بودن منتقل می‌شود. برای روشن شدن رنگ‌ها، نقاش باید سه چیز را تغییر دهد: کیفیت رنگ‌ها (منابع انرژی): مواد مخدر باید با داروی درست (اُتی) جایگزین شود تا سیستم عصبی بتواند «رنگ‌های اصلی» را تولید کند. نحوه‌ی ترکیب (افکار): فرد باید بیاموزد چگونه احساسات خام خود را با تفکر سالم ترکیب کند.
چیدمان بوم (نظم زندگی): خواب، تغذیه، ورزش و حضور منظم در جلسات، مانند ایجاد خط افق و پرسپکتیو در نقاشی است که به طرح کلی معنا می‌دهد. مراحل در روش DST مرحله‌ی اول: پذیرش خرابی بوم (شناخت اعتیاد) فرد احساس می‌کند تابلو زندگی‌اش خراب و غیرقابل اصلاح است؛ مرحله‌ی مصرف سنگین. مرحله‌ی دوم: برداشتن لایه‌های اضافی (شروع DST) نقاش لایه‌های زشت و رنگ‌های فاسد را می‌زداید. جسم در حال درمان، این لایه‌های سمی را دفع می‌کند. مرحله‌ی سوم: لایه‌گذاری جدید (پیشرفت و مشارکت فعال) با آگاهی و تمرین، فرد طرح را بازسازی می‌کند؛ همچون نقاشی که با صبر، روی اشتباهات لایه‌گذاری می‌کند. این همان اصلاح تفکر، تغییر رفتار و رشد ایمان است. مرحله‌ی چهارم: امضای نقاشی (رهایی و خدمت) با کامل شدن طرح، نقاش اثر را امضا می‌کند.

رهایی و خدمت، مهر تأیید خلق یک اثر ماندگار است. هیچ‌کس جز خود انسان رنگ‌ها را بر بوم زندگی او نپاشیده است؛ نه والدین، نه جامعه، نه گذشته. هر انتخاب، رنگی تازه است. شرایط محیطی اثرگذار است، اما ترکیب نهایی رنگ‌ها در اختیار فرد است. حتی اگر کسی در محیطی پر از «رنگ سیاه» بزرگ شده باشد، انتخاب افزودن سفید، طلایی یا ادامه‌ی سیاهی، تصمیم نقاش است. وقتی انسان بفهمد واقعیت بیرونی از درون او سرچشمه می‌گیرد، کنترل زندگی را به‌دست می‌گیرد و انرژی تخریب را به سازندگی بدل می‌کند. این درک، اساس کار با نیروهای درونی است؛ نیروهایی که کنگره آن‌ها را «اهریمنی» (تخریب) و «الهی» (سازندگی) می‌نامد. همان‌گونه که در طبیعت، هر رنگی معنای خاص دارد، زندگی انسان نیز با تضادها معنا پیدا می‌کند؛ بدون تاریکی، روشنایی معنایی ندارد. سی‌دی «نقاش» می‌آموزد که حتی تجربیات تلخ گذشته (رنگ‌های تیره) می‌توانند تضادی باشند برای برجسته‌سازی زیبایی‌های امروز. این همان تبدیل «تجربه» به «دانش» است. فهم انسان از خود، همان شناخت ابزار و انگیزه‌هاست. وقتی بداند با چه ابزار و چه نیتی در حال خلق زندگی است، دیگر منفعل نخواهد بود؛ بلکه آگاهانه طرح خود را می‌سازد. این نشان می‌دهد که اعتیاد یا رهایی، واکنشی به بیرون نیست؛ بلکه حاصل ترکیب عواملی در بوم زندگی است که انتخاب آن‌ها بر عهده‌ی نقاش است.

سی‌دی «نقاش» دعوتی است به خالق بودن، نه مصرف‌کننده یا قربانی بودن. مهندس دژاکام با زبانی ساده و عمیق، انسان را متوجه مسئولیتش در ساخت زیبایی‌ها و زشتی‌های زندگی می‌کند. این درس، اگر درست فهمیده شود، نه‌تنها برای رهایی از اعتیاد، بلکه در تمام سطوح زندگی از روابط خانوادگی تا رشد روحی و معنوی کاربرد دارد. در کنگره ۶۰ هدف این است که نقاش، ابزارهای مخدوش خود را کنار بگذارد و ابزارهای سالم (تفکر، گفتار و پندار سالم) را جایگزین کند تا بتواند تابلویی خلق کند که نه‌تنها برای خودش، بلکه برای بینندگان (جامعه و هستی) ارزشمند باشد. این تغییر نیازمند آموزش مداوم و تمرین عملی است. در پایان، پیام اصلی این سی‌دی چنین است: اگر می‌خواهی دنیای زیباتری ببینی، قلم را در دست بگیر و نقاشی خویش را از نو آغاز کن.

 

نوشتار: راهنمای محترم لژیون پنجم مسافر بیژن
تنظیم و ارسال: مرزبان خبری مسافر ابوالقاسم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .