گذرگاه در نگاه مهندس دژاکام فقط یک مسیر نیست یک تغییر عمیق درونی است. انسان برای رسیدن به تعادل باید از تاریکی عبور کند، زیرا بدون لمس تاریکی هیچکس معنای روشنایی را درک نخواهد کرد. گذرگاه فاصله میان آن چیزی که بودهای و آن چیزی که باید بشوی است. در این مسیر نیروهای تاریکی و روشنایی هر دو نقش دارند و اگر سختی وجود نداشته باشد قدرتی هم ساخته نمیشود. مهندس دژاکام تأکید میکنند که انسان باید هر دو نیرو را ببیند و بپذیرد. گذرگاه میتواند اعتیاد باشد یا یک عادت کوچک، اما تا زمانی که انسان نپذیرد و آن را نبیند در همان نقطه میماند و عبوری رخ نمیدهد. حرکت در گذرگاه باید آگاهانه باشد با تفکر و نه با عجله و میانبُر. بسیاری میخواهند سریع و بدون تلاش عبور کنند، اما این افراد بیشتر در تاریکی گرفتار میشوند. در طبیعت نیز همین قانون برقرار است. اگر خطر نباشد، زندگی از بین میرود. تضادها برای رشد انسان طراحی شدهاند و عبور از گذرگاه یعنی رهایی از بردگی؛ بردگیِ مواد، بردگی دروغ و بردگی ترس. آزادی واقعی زمانی اتفاق میافتد که انسان از این بندها عبور کند. در این میان، ظاهر مهم نیست آنچه ارزش دارد تغییر درونی است. ادعاها بیفایدهاند زیرا نتیجه است که در نهایت سخن میگوید. اگر حرکتت درست باشد جهان خودش شهادت میدهد.
در گذرگاه مهمترین چیز صداقت با خویشتن است. انسان باید با ترسها، ضعفها و آن بخشهایی که سالها پنهان کرده روبهرو شود. این مسیر را هیچکس جز خود انسان نمیتواند طی کند. راهنما چراغ است، اما قدمها از آنِ شخصی است که در گذرگاه قرار دارد. تغییر یک انتخاب نیست یک ضرورت است و تا زمانی که نیاز واقعی به تغییر درونی شکل نگیرد، حرکتی اتفاق نمیافتد. گذرگاه شبیه زایشی دوباره است. درد دارد، اما آرامش پس از آن ارزشمند است. هرقدر این عبور سختتر باشد، نتیجه آن عمیقتر و شخصیت انسان کاملتر خواهد بود. این مسیر تنها رهایی از مواد نیست، بلکه رهایی از تمام چیزهایی است که انسان را کوچک، بیتعادل و فروپاشیده میکند. گذرگاه سفری به درون است نه بیرون. در این سفر هر قدم پردهای از ناآگاهی را کنار میزند. شکست پایان مسیر نیست بخشی از آن است. تاریکی دشمن نیست راهنمای نور است. در گذرگاه انسان با "منِ واقعی" روبهرو میشود. با قدرتها و ضعفهایی که سالها نادیده گرفته شدهاند. هیچ تغییری بدون پذیرش مسئولیت اتفاق نمیافتد و انسان درمییابد که هیچکس قرار نیست او را نجات دهد جز خودش. گذرگاه درس تواضع میدهد اینکه هرکس مسیر خاص خودش را دارد. در این عبور، صبر ارزش پیدا میکند و انسان یاد میگیرد عجله فقط آشفتگی میآورد، اما آهستگی و نظم میتواند معجزه بیافریند.
رها کردن عادتها سخت است، اما ماندن در آنها سختتر است. شجاعتِ برداشتنِ قدم اول بزرگترین پیروزی است و پس از آن هر قدم یک برد کوچک محسوب میشود. ارزش واقعی در نتیجه نیست؛ در "شدن" است. نگاه انسان در این مسیر تغییر میکند؛ احساسات، روابط و حتی خواستهها دگرگون میشوند. گذرگاه مانند آینهای است که حقیقت را بیپرده نشان میدهد؛ نه برای سرزنش، بلکه برای بیداری. پس از روبهرو شدن با حقیقت، انسان بهانهها را کنار میگذارد و دیگر نیازی به پنهانکاری نمیبیند. زیرا میفهمد پایه تمام رهاییها صداقت است. گذرگاه به انسان جسارت میدهد که مسئولیت حال، گذشته و آینده خود را بپذیرد و همین پذیرش، آغاز تغییر واقعی است. در این نقطه، تاریکی تبدیل به معلم میشود؛ معلمی که انسان را به سوی نور هدایت میکند. انگیزه حرکت بیشتر میشود و آرامش کمکم جای ترس را میگیرد. گذرگاه دیگر مسیر سخت و ترسناک نیست؛ تبدیل به مسیر شناخت، مسیر آگاهی و مسیر زندگی واقعی میشود. و در نهایت انسان درمییابد که عبور از گذرگاه در حقیقت عبور از یک مسیر بیرونی نبود بلکه عبور از نسخه قدیمی و ناکارآمد خودش بود، تا به انسانی تازه، آگاه و رها دست پیدا کند.
منبع: سیدی گذرگاه
نویسنده: همسفر ماهرخ رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون یکم)
رابط خبری: همسفر ماهرخ رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون یکم)
ارسال: همسفر ملک رهجوی راهنما همسفر مبینا (لژیون سوم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی پردیس
- تعداد بازدید از این مطلب :
88