به نام قدرت مطلق الله
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر،

آخرین انتی ایکس مصرفی شربت تریاک و متادون، ۶ ماه و ۱۳ روز دارم سفر می کنم به روش dst با شربتِ OT زیر نظر راهنمای گرانقدر اقا محمد در لژیونِ پنجم تی دی اسِ مصرفی ۱ سی سی
ورزش در کنگره والیبال و شنا
سالها فکر میکردم زندگی من همان چیزی است که در تاریکی مصرف فرو رفته بود؛ فکر میکردم همان آدم شکستخورده، همان خطاکار بیراه و همان انسانی هستم که هیچکس حتی خودم دیگر به او امیدی ندارد.
گذشته، مثل زنجیری سنگین به دست و پایم بسته بود و هر بار که میخواستم قدمی بردارم، صدایش در ذهنم میپیچید: «تو نمیتوانی، تو همان آدم دیروزی هستی».
تا روزی که وادی دهم به زندگیام آمد. نه با فریاد، نه با معجزهای بزرگ؛ بلکه مثل نوری آرام که از لای پرده میتابد. وادی دهم به من گفت: «صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون انسان جاری است».
آن روز فهمیدم من، همان گذشتهای که از آن فرار میکردم نیستم. من میتوانم تغییر کنم، میتوانم حرکت کنم، میتوانم جاری شوم. مصرف، اشتباهاتم و شکستهایم هیچکدام نمیتوانستند حقیقت امروز من باشند، مگر اینکه خودم انتخاب میکردم در آنها بمانم.
در کنگره۶۰ یاد گرفتم که انسان مثل رودخانه است؛ اگر جاری شود، مسیرش را پیدا میکند، سنگها را کنار میزند و حتی از دل تاریکیها راه خود را به روشنایی باز میکند. امروز میدانم که من هم میتوانم از گذشته عبور کنم، بیآنکه آن را انکار کنم؛ چون گذشته فقط معلم من است، نه نام و هویت من.
اکنون که قدم در سفر گذاشتهام، هر روز بیشتر میفهمم که خداوند منتظر حرکت من بود. منتظر اینکه بخواهم، برخیزم و قدم بردارم. وقتی خواستم، راه باز شد. وقتی حرکت کردم، نیرو آمد و وقتی جاری شدم، زندگی آرامآرام شکل دیگری گرفت.
امروز، من دیگر آن مسافر بیامید دیروز نیستم. من انسانی هستم در مسیر تغییر، در جریان رهایی، در حرکت به سمت نور.
وادی دهم حقیقتی را به من برگرداند: من زندهام، من جاریام، و گذشته نمیتواند آیندهام را بنویسد.
ممنون از لطفتون که به مشارکت من توجه نمودید
وبلاگ نمایندگی پرستار
- تعداد بازدید از این مطلب :
90