در سیدی تغییر آقای مهندس راجع به حرکت و تفکر صحبت میکنند. «با تفکر ساختارها آغاز میشود، بدون تفکر آنچه هست روبهزوال میرود» و در وادی هشتم میگوید: «با حرکت راه نمایان میشود». این دو قانون زیبا در همه مراحل زندگی کاربرد دارد. اگر یک رودخانه به هر دلیلی در طبیعت یک جا بایستد و ساکن شود این رود به باتلاق و لجنزار تبدیل میشود و انواع پشه و حشرات موذی در اطراف آن جمع میشوند.
حال خوب و آرامش در حرکتکردن پدیدار میشود. نقطه مقابل ناامیدی حرکت است. برای مثال اگر من بخواهم دانههای ریز را از دانههای درشتتر جدا کنم باید با حرکتدادن صافی این کار را انجام بدهم. این کار مصداق کار جهان هستی با انسانها است! انسانی که حرکت و تلاش میکند خودش خودبهخود از بقیه جدا میشود و این خود عدالت است. هیچگاه فردی که راحت در خانه استراحت میکند با کسی که تلاش میکند، مساوی نیست و شرایط خوب برایش فراهم نمیشود.
زمانی که یک مصرفکننده بخواهد از دام اعتیاد خارج شود و جایگاه خود را تغییر دهد، باید مثل همان دانههایی که از صافی رد شده، از یک حرکت شروع کند، ابتدا راهش را با یک تفکر درست پیدا کند و بعد مبدأ و مقصد خود را مشخص کند و این را بداند که تغییر همراه با درد است. آموزشهای ناب کنگره۶۰ و عملیکردن آنها موجب میشود که مسافر آرامآرام از افراد و محیطی که در زمان مصرف با آنها ارتباط داشته دور شود و با تغییراتی که در خود ایجاد میکند تبدیل به یک انسان نسبتاً متعادل میشود.
در کنگره۶۰ همیشه از طبیعت الگوبرداری میکنند و آقای مهندس دژاکام گیاهان را مثال میزنند که چگونه تغییر در آنها صورت میگیرد. وقتی من در زندگی با مشکلی برخورد میکنم، اگر صبح تا شب و شب تا صبح سر سجاده بنشینم و دعا کنم، آن مشکل حل نمیشود. دعا همراه با حرکت و تلاش تأثیر دارد. بارها شنیدهایم که از تو حرکت از خدا برکت؛ پس باید از همین جمله کوتاه دریافت که حرکتکردن تا چه حد مهم و کاربردی است.
فرازوفرود همیشه در زندگی همه انسانها وجود دارد، همانند خوبی و بدی و رنج و پیروزی که در کنار هم هستند. من با آموزش و تفکر و حرکت درست، میتوانم به این رنجها و سختیها غلبه کنم. به فرموده آقای مهندس هیچکس تضمین نکرده و نمیکند که همه چیز در زندگی سر جای خودش باشد. تا سختیها نباشد موفقیتها لذتی ندارد.
برای اینکه بتوانم زندگی خود را تغییر بدهم باید نگاه من به زندگی تغییر کند و این با آموزش جهانبینی در کنگره۶۰ ممکن است. قبل از ورود به کنگره مشکلات را بسیار بزرگ میکردم و کلاً خودم و افراد خانواده را درگیر این مشکل میکردم. در اکثر سیدیها آقای مهندس میفرمایند: «آب افتاد تو خونه مورچه، مورچه گفت دنیا را آب برد!» هر زمان این فرمایش آقای مهندس را بهخاطر میآورم باعث میشود که مشکلی که با آن مواجه شدهام، در نظرم بزرگ نباشد و در برای آن تلاش کنم. در پایان سیدی تغییر، آقای مهندس به خواسته و ارزش آن اشاره میکنند که اگر خواسته چیزی را داشته و آن را دوست بداریم، بهراحتی در دست ما گذاشته میشود.
منابع: سیدی «تغییر» و فرمایشات آقای مهندس
نویسنده و رابط خبری: همسفر طیبه، رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون دوم)
عکاس: همسفر اکرم، رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون یکم)
ارسال: راهنما همسفر افسون، نگهبان سایت
همسفران نمایندگی نائین
- تعداد بازدید از این مطلب :
74