وادی دهم به ما می گوید صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون جاری است، در اینجا این نکته مطرح می شود که عبارت "چون جاری است" هم در مورد انسان صدق می کند و هم هستی و طبیعت.
اگر گفته می شد صفت گذشته در انسان صادق نیست چون انسان جاری است، مسئله جاری بودن در مورد انسان می بود اما گفته شده جاری است، در نتیجه همه جاری هستند، هم انسان و هم طبیعت و هستی، هیچ چیزی در هستی در حالت سکون قرار ندارد.
یک وقتی یکسری کارها را ما انجام می دهیم که صفتمان تغییر می کند یک وقتی یکسری کارها را هستی انجام می دهد که صفتمان تغییر می کند. برای مثال شخص ثروتمندی در کار دلار و طلا می باشد یکمرتبه اتفاقی می افتد که قیمت دلار و طلا نصف می شود و آن شخص ثروتمند ورشکسته می شود و بدهکار هم می شود و یا کشاورزی که تولیدات بسیار وسیعی دارد و بسیار خوب به محصولاتش رسیدگی می کند یکمرتبه سرما میزند و همه محصولاتش از دست می رود این مسئله بخاطر کوتاهی آنان نبوده٬ بخاطر جاری بودن طبیعت این اتفاق برایشان افتاده و این جاری بودن هم در مسائل منفی است هم مسائل مثبت
به طور کلی در این وادی به ما گفته می شود که اگر امروزه ما دارای صفت ثروتمندی هستیم ممکن است در آینده آن را از دست بدهیم یا اگر در گذشته بیمار بوده ایم ممکن است امروز حالمان بهبود پیدا کرده باشد، ممکن است در حال حاضر مسئولیت و مقام مهمی داشته باشیم و فردا دیگر آن پست و مقام را نداشته باشیم.
حتی ممکن است در گذشته موجود بسیار گنهکاری بوده و امروز دیگر به آن شکل نباشیم، اگر انسان تغییر نکند آن گاه رحمت خدا چه می شود، کسی که در گذشته های دور مرتکب گناه و اشتباهی شده است و امروزه از آن عمل خود پشیمان است و آن را جبران کرده، دیگر نباید به چشم گذشته به او نگاه کرد.انسان ممکن است در گذشته مرتکب خطا و اشتباهی شده باشد ولی انسان جاری است و ثابت نیست، ممکن است ده سال پیش گنهکار بوده باشد و امروز دیگر نباشد.
برعکس این مطلب نیز می تواند باشد که در قبل انسانی صالح بوده و اکنون گنهکار شده است، یک فرد مصرف کننده مواد نیز دلیلی ندارد که تا ابد مصرف کننده مواد باشد، نمی توان گفت انسانی که خطایی کرده تا آخر عمر باید به همین شکل بماند و این داغ ننگ بر پیشانی او باشد، اصلاً به این شکل نیست زیرا انسان جاری است، انسان در حرکت است و در هر نقطه ای از تاریکی قرارداشته باشد می تواند از آن خارج شود.
خداوند می گوید شما را از ظلمت خارج کرده و به سوی نور می بریم پس نمی توان گفت که دیروز چون مرتکب این گناه شده امروزه نیز به همان شکل است و حتی به آیات خداوند نیز اعتقادی نداشت و گفت هیچ خروجی از ظلمت صورت نمی گیرد و هر که در ظلمت است در آن می ماند و هر که در بهشت است در آن.به هیچ عنوان به این شکل نمی باشد، ممکن است شما در قسمت نورانی باشید و با ارتکاب خطا و گناه از آن بالا به پائین بیایید.
در این وادی گفته می شود که هم سقوط وجود دارد و هم صعود، هم انسان را می تواند به بالا رود و هم می تواند سقوط کرده و به پائین ترین درجات برسد.
هر انسانی در هر نقطه ای از ظلمت قرار گرفته باشد می تواند حرکت کند و از ظلمت خارج شده و رحمت خداوند شامل او خواهد شد بنابراین نمی توان انسان هایی را که روزی خطایی انجام داده اند یا گناهی کرده اند تا آخر عمر مورد سرزنش قرار دهیم و اعتمادی به آنها نداشته باشیم.
انسان تا زمانی که در حال دوچرخه سواری است و رکاب می زند، در حال حرکت است اگر رکاب نزند، نمی ایستد، سقوط می کند. اگر انسان در جایگاههای ارزشی قرار داشته باشد و تلاشی نکند و از جایگاه خود مراقبت نکند ممکن است به اعماق جهنم سقوط کنم
سلام دوستان بتول هستم همسفر محمد رضا
دستور جلسه وادی دهم. وادی دهم به انسان می آموزد که پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگر ی است هیچ انسان مجبور نیست تا ابد صفات خود را حفظ کند یا در جهنم بماند هر کس در نقطه میتواند صفات خود را تغییر دهد شیطان به زیباترین شکل وارد افکار واندیشه انسان می شودتاگوهر وجودی انسان را برباد دهد مسیر تکامل انسان تغییر و تبدیل و ترخیص است.
نویسندگان :همسفران نمایندگی معدن فیروزه (لژیون سوم)
ارسال مطالب همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون سوم)
نمایندگی همسفران معدن فیروزه
- تعداد بازدید از این مطلب :
36