به نام قدرت مطلق الله
هفتمین جلسه از دوره شانزدهم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، روزهای سهشنبه، نمایندگی قائمشهر، با استادی مسافر عباس، نگهبانی مسافر دانیال و دبیری مسافر رضا با دستور جلسه وادی دهم و تأثیر آن روی من سهشنبه 11 آذرماه ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان عباس هستم مسافر: یکبار دیگر این توفیق نصیبم شد این جایگاه را تجربه کنم و آموزش بگیرم از راهنمای خوبم آقا اسحاق علی کمال تشکر رادارم، از ایجنت و مرزبانها سپاسگزارم که برای ما زحمت میکشند و همچنین از شما بچهها تشکر میکنم که در این جلسه حضور دارید و آموزش میگیرید.
وادی دهم، صفات گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است، هیچکس نمیتواند بگوید که من در مواد مخدر غرق شدم، دیگر خوب نمیشوم، از من گذشته است و راه نجاتی نیست. راه نجات همیشه هست به خاطر همین این وادی میگوید، صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون انسان جاری است.
امروز در حال آمدن به کنگره فکر میکردم زمانی که مواد مصرف میکردم، چه بودم، کجا بودم و چه شخصیتی داشتم والان در چه جایگاهی قرار دارم؟ آموزشهای آقای مهندس باعث شد خودم را پیدا کنم و بتوانم صفتهای گذشته خودم را تغییر بدهم. درگذشته مسئولیت کارهای زندگی خودم را بهدرستی انجام نمیدادم مثلاً درزمانی که میخواستیم به مسافرت برویم من میخوابیدم و همسفرم رانندگی میکرد.
راهنما در کنگره یک الگو است ما به الگوها نگاه میکنیم، رهجو، راهنمای خودش را الگو قرار میدهد وقتیکه الگوها توانستند تغییر پیدا کنند رهجو هم میتواند تغیر کند.
در ابتدای ورودم به کنگره فکر میکردم کسانی که به تازه واردین مشاوره میدهند، پزشک هستند، نمیدانستم آنها خودشان هم درگذشته یک مصرفکننده بودند و به کمک کنگره به درمان رسیدهاند.
باید قدر این جایگاه را بدانیم و قهرمان زندگی خودمان باشیم، از همسفرم تشکر میکنم که بارها مرا حمایت و تشویق کرد تا در مسیر کنگره ثابتقدم بمانم و بتوانم به کمک آموزشها و متد کنگره به درمان و رهایی برسم، چون بارها نیروهای منفی باعث شده بودند که من دیگر به کنگره نیایم و خودم راکم کنم.
اگر امروز فرزند من در دستم سیگار ببیند، قطعاً در آینده یک فرد سیگاری خواهد شد. من خودم را تغییر دادم، صفت انسان تغییر میکند. تصمیم گرفتم که در امتحانات راهنمایی شرکت کنم تا بتوانم راهنما شوم و به دیگر مصرفکنندگانی که خواهان درمان هستند، کمک کنم تا به آرامش برسند.
خدا را شکر میکنم که ازنظر پوشیدن لباس، قیافه و حرف زدن تغیر پیدا کردم. در کنگره راهنمای ما برای آموزش دادن به ما زحمت کشیدند. انشاالله که همه بچهها بتوانند از این وادی، از این مکانی که هستند استفاده کنند. از جناب مهندس صمیمانه سپاسگزارم و هرروز برایشان دعا میکنم که این بستر را برای ما فراهم کرده است تا امثال من در اینجا بتوانند به درمان، رهایی، آرامش و آسایش برسند.
از اینکه با سکوتتان به صحبتهای من گوش کردید، سپاسگزارم.
عکس و صوت: مسافر علیرضا لژیون یکم
تایپ ویراستاری: مسافر محمد لژیون پنجم
ویرایش و ارسال: مسافر جعفر لژیون پنجم
- تعداد بازدید از این مطلب :
114