من وقتی وارد کنگره ۶۰ شدم نکتهای که برایم بسیار جالب بود این بود که هنگام اعلام سفر، برخی اعضا میگفتند، مثلا من مرضیه هستم همسفر مسافر نیکوتین؛ همچنین برایم سوال بود مسافر نیکوتین یعنی چه؟ از راهنمایم پرسیدم و ایشان فرمودند: کسانی که سیگار، قلیان و موارد مشابه را مصرف میکنند سفر نیکوتین میکنند. گفتم یعنی وضعیت آنها تا این حد نامناسب است که نمیتوانند بر رفتار خود مسلط باشند و باید سفر کنند؟ چقدر سخت!
من نیز قلیان مصرف میکردم اما نه همیشه، تنها در دورهمیها آن هم زمانی که تمایل داشتم و تصور میکردم کاملا قابل کنترل است. راهنمایم میگفت باید سفر کنی؛ امّا من نیازی برای این کار احساس نمیکردم و فکر میکردم که میتوانم مصرف قلیانم را کنترل کنم. برای نرفتن به لژیون ویلیام بسیار اصرار داشتم و تصور میکردم راهنما نمیداند و من تخریبی ندارم، در حالی که بودن در دورهمیها بدون قلیان برایم بیمعنی بود، رفتن با دوستان به سفرهخانه و نکشیدن قلیان را تلف کردن پول میدانستم و نمیتوانستم تصور کنم به سفرهخانه بروم و قلیان مصرف نکنم، مثل زمانی که دیدم راهنمایم با تاکید فراوان میگوید وارد لژیون شو و با خود میگفتم چرا صحبتهای مرا درک نمیکند؟ من توضیح دادهام نیازی نیست، چرا اینقدر اصرار دارد وارد لژیون بشوم؟
سرانجام با اصرار راهنما وارد لژیون ویلیام وایت شدم و سفر من آغاز شد. در ابتدای شروع سفرم نیروهای اهریمنی به گونههای مختلف از جمله کابوسهای شبانه و... من را مورد هجوم قرار دادند و تلاش میکردند سفر مرا خراب کنند؛ اما در کنار همه این ناراحتیها آرامشی عمیق وجود داشت که منشأ آن را نمیدانستم اما اجازه نمیداد سفرم آسیب ببیند، گرههای کوری داشتم که در طول سفر برایم باز شد، اوایل سفر بسیار سخت بود و دوره سازگاری دشواری را گذراندم؛ اما حضور در لژیون، وجود راهنما و آموزشهای ناب جهانبینی بسیار ارزشمند بود و کمک میکردند که محکم و استوار ادامه دهم؛ چون من یک هدف داشتم و آن هم درمان نیکوتین بود.
اکنون که شش ماه از سفرم گذشته است، منی که عاشق بوی تنباکو بودم، اکنون با استشمام آن دچار سردرد میشوم و هنوز باورم نمیشود که بتوانم به سفرهخانه بروم و قلیان مصرف نکنم. سفر نیکوتین تاثیر عمیقی بر جسم، روان و جهانبینی من گذاشته است؛ همچنین اکنون متوجه میشوم چه تخریبهایی داشتهام و با این سفر هر روز حالم بهتر میشود، تلاش میکنم در این مسیر ثابتقدم بمانم و فرمانبردار باشم؛ چون راهنماها قبل از ما این مسیر را پیمودهاند و در این مورد و خیلی موارد دیگر به آگاهی و دانایی رسیدهاند و هر توصیهای که میکنند قطعا به نفع ما خواهد بود.
سفر نیکوتین علاوه بر سلامت جسم و روان، سرشار از خیر و برکت است و گرهها یکی پس از دیگری بهراحتی باز میشوند؛ همچنین شاید در طول سفر نیروهای اهریمنی آزار دهند، اما با کمک راهنما این سفر سهل و آسان میشود. درست در همین نقطه بود که معنای وادی دهم را بهطور کامل لمس کردم؛ چون وادی دهم میگوید صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون انسان جاری است و من بهعینه دیدم کسی که روزی بدون قلیان نمیتوانست لحظهای بماند، امروز میتواند در همان شرایط باشد و هیچ تمایلی نداشته باشد؛ این یعنی جاری بودن، یعنی تغییر ممکن است و انسان هیچگاه در صفتهای گذشتهاش ثابت نمیماند.
نویسنده: همسفر و مسافر نیکوتین راضیه رهجوی راهنما همسفر و مسافر نیکوتین ساحل
رابط خبری و ویراستار: راهنما همسفر و مسافر نیکوتین ساحل
ارسال: راهنمای تازهواردین همسفر محدثه
همسفران شعبه شمس
- تعداد بازدید از این مطلب :
63