اولین جلسه از دوره سوم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی طارم به استادی راهنما همسفر سهیلا، نگهبانی راهنما همسفر زری و دبیری همسفر سمیه با دستور جلسه «وادی دهم (صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری است.) و تأثیر آن روی من» روز دوشنبه ۱۰ آذرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
به خدمتگزاران این نمایندگی، ایجنت، مرزبانان، راهنمایان، اعضاء لژیون سردار، نگهبان و دبیر جلسه و هر عزیزی که دست یاری میرساند تا یک تازه وارد بیاید و به حال خوش برسد خداقوت میگویم. امیدوارم که خیر و برکتش در زندگیشان جاری باشد. دستور جلسه این هفته وادی دهم است هر کدام از این دستور جلسات و وادیها یک راهی را به من نشان میدهد و کمک میکند تا راه حلی بیابم و یکی از گرههای وجودی خودم را باز کنم. امروز دستور جلسه «وادی دهم صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری است.» ما در کنگره با مثلثهای زیادی آشنا شدیم؛ برای مثال مثلث درمان اعتیاد، جسم، روان و جهانبینی یا مثلث دانایی تفکر، تجربه و آموزش مثلث آفرینش یا همان مثلث هستی نور، صوت و حس.
هر موجود زندهای دارای یک موج گیرنده و فرستنده است که به آن حس میگویند که ما در کنگره با آن آشنا شدهایم. انسان موجودی است که میتواند صفت خودش را تغییر بدهد صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون به انسان اختیار داده شده است. چرا به انسان این اختیار را دادند؟ چرا بقیه موجودات نمیتوانند صفت خودشان را تغییر بدهند؟ چرا یک شیر نمیتواند درندگی خودش را تغییر بدهد؟ چهطور خداوند اعتماد کرد که به انسان صفت اختیار را بدهد؟ چون خداوند میداند که چه چیزی را آفریده است؛ چون انسان قدرت تفکر و تعقل و جایگاه خیلی بالایی دارد که خداوند آن را اشرف مخلوقاتش نامیده است.
در پیام وادی یک قسمت میگوید: آنانی که مجذوب رحمت خداوند میشوند به ارتقاء میرسند و کسانی که به سورچرانی مشغول هستند نصیبی ندارند. من چه کار کنم رحمت خداوند شامل حال من هم شود؟ آقای مهندس در صحبتهایشان جواب من را میدهد میگوید: قضاوت نکن، تهمت نزن، دشمنی نکن، دنبال کینه و انتقام نباش؛ اگر کسی از تو بالاتر است به جای اینکه او را حذف کنی سعی کن از او الگو بگیری با انسانها مهربان باش و دست گیرنده داشته باش.
خیلی از قوانین الهی که دیروز هم در سیدی نقاش گوش کردیم تکرار مداوم است چرا؟ چون انسان یک ویژگی دارد که فراموشکار است. من سهیلا فراموش میکنم که از کجا به کجا رسیدهام؛ اگر میخواهم رحمت خداوند شامل حال من هم شود باید دست بندگان خداوند را بگیرم چه کسانی به سورچرانی مشغول هستند؟ مسافری که بعد از رهایی پشت میکند به خانواده و میرود به دنبال خوشگذرانی خود و یک نفر میآید در کنگره به رهایی میرسد، خدمت میکند آنقدر خدمت میکند که به جایگاه دیدهبانی میرسد؛ حالا چه کسی نصیبی ندارد؟ چه کسی به ارتقاء میرسد؟
خوشیهای دنیا خیلی زودگذر است شاید چند صباحی خوش باشد؛ ولی باید پاسخگوی اموالش باشد. خداوند میگوید من در زمین برای شما همه چیز را قرار دادم. دنبال هر چیزی که رفتید باید بهای آن را بپردازید؛ همهچیز در زمین وجود دارد مادیات، حوریهای زمینی رفتید تاوانش را باید بدهید حالا من چهکار کنم؟ میگوید آموزش بگیر از آموزش دور نباش، تجربههای مفید کسب کن، غصه گذشته را نخور که دیروز چرا این کار اشتباه را کردم؛ چرا حرف اشتباه را زدم یک حرف اشتباهی زدم غم و غصه نخور درس بگیر برای فردایت؛ امروز من با دیروز من فرق دارد، من از دیروز تا به الان خیلی آموزش گرفتم، سیدی گوش کردم تجربه کسب کردم، من سهیلا آدم دیروز نیستم؛ باید هر ازگاهی گذشتهام را نگاه کنم که بدانم از کجابهکجا رسیدهام؛ ولی افسوس گذشته را نمیخورم، نگاهم به آینده است. من میتوانم زندگی خوبی برای خودم بسازم و بهترین باشم.
وقتی از نور صحبت میکند میگوید: «اللّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الأَرْضِ» خداوند نور آسمانها و زمین است. ما انوار الهیمان فقط مثبت نیستند انوار الهی مثبت و منفی دارند، نیروهای منفی هم نیروهای الهی هستند چهطور وارد ذهن من میشود. ذهن من که در ندارد قفل کنم، درست است ذهن انسان در ندارد، درش را سه قفله کند، بگوید افکار منفی نیایند سراغم! من نیاز به آموزش دارم نیاز به دانایی دارم؛ باید معرفت کسب کنم. درست است که میگوید در مسیر درست باشی، از ضد ارزشها دور باشی قدمبهقدم به آن چیزی که میخواهی میرسی انسان چیزی نیست جز سعی و تلاش خودش.
میگوید «كُلُّ نَفۡسِۭ بِمَا كَسَبَتۡ رَهِينَةٌ» انسان چیزی نیست جز آنچه خودش بهدست آورده، دستآوردهای خودش؛ اگر امروز در تاریکترین نقطه هستی خودت مقصری؛ ولی امید میدهد. وادی دهم هم امید میدهد هم هشدار میدهد؛ میگوید میتوانی با سعی و تلاش خودت زندگی خودت را به بهترین تبدیل کنی و خداوند فقط سعی و تلاش تو را میبیند به بقیهاش اصلاً کاری نداشته باش، تو فقط تلاش کن، خداوند تلاش تو را میبیند از یک جهت هم هشدار میدهد میگوید قدر آنچیزی را که بهدست آوردی بدان، کافی است یک لحظه غفلت کنی سقوط میکنی؛ اگر یک لحظه منیت بیاید سراغ من که بله من به یک جایی رسیدم باید تاوانش را پس بدهم.
اولیای خدا با کوچکترین خطایی به درگاه خداوند میرفتند، حضرت علی (ع) با چاه صحبت میکردند، کوچکترین خطاهای خودشان را یک خطای بزرگ میدیدند، میرفتند سر چاه و با آن دردودل میکردند، ایشان هم انسان بودند انسانها هم همینطوری مرحله به مرحله تغییر میکنند و تغییر ذرهذره شکل میگیرد؛ بعد تبدیل میشود و بعد ترخیص میشود. پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است. حرف برای گفتن در وادی دهم خیلی زیاد است امیدوارم که تفکراتمان را درست کنیم از تفکر سالم تفکر به تنهایی کافی نیست به ایمان سالم برسیم ایمان هم فقط حرف است؛ اگر عمل نباشد میگوید: «إِلَّا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّـٰلِحَٰتِ وَتَوَاصَوۡاْ بِٱلۡحَقِّ وَتَوَاصَوۡاْ بِٱلصَّبۡر»، یعنی ایمان به تنهایی فایدهای ندارد کنار ایمانت باید عملت نشان بدهد.
هرچه قدر من سهیلا حرف بزنم به حرفم نیست که به عمل من هست و باید در عملم نشان بدهم که چه هستم؛ خودم باید صبور باشم تا دیگران را به صبر توصیه کنم و با اعضاء و بندگان خداوند مهربان باشم. مقربترین و پرهیزکارترین انسانها نزدیکترین انسانها به خداوند هستند و جای دیگری میگوید خدمتگزارترین انسانها هستند؛ بعد از اینکه تفکر من سالم شد، ایمان من سالم شد، عمل من سالم شد، حس من سالم شد، عقل من درست فرمان میدهد و بعد از آن میرسم به مرحله عشق سالم، عشق سالم وقتی در من به وجود آمد دیگر همه را دوست دارم.
تقدیر و تشکر نگهبان و دبیر جدید از نگهبان و دبیر دوره قبل کارگاه آموزشی خصوصی


.jpg)
مرزبانان کشیک: همسفر زیبا و مسافر محسن
عکاس: همسفر مرضیه رهجوی همسفر پروانه ( لژیون دوم)
تایپیست: همسفر نفیسه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون اول)
ویرایش و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی طارم
- تعداد بازدید از این مطلب :
180