به نام قدرت مطلق « الله »
چهاردهمین جلسه از دوره شصت و دوم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ در نمایندگی پرستار ویژه مسافران با استادی: مسافر محمد علی، نگهبانی: مسافر جعفر و دبیری: مسافر عباس با دستور جلسه «وادی دهم: صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است » در روز دوشنبه دهم آذر ماه 1404 رأس ساعت 17:00 برگزار گردید.
خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان، محمد علی هستم یک مسافر.
خدا را شاکرم که در اینجا هستم و در ابتدا میخواستم از راهنمای عزیزم تشکر کنم که این فرصت را در اختیار من قرار داد تا در خدمت شما باشم و آموزش بگیرم.
حقیقتاً آدم در این جایگاه که قرار میگیرد استرس میگیرد، دوستانی که برای اولین بار تجربه کردهاند میدانند. پیشاپیش بابت اشتباهات کلامی عذر خواهی میکنم.
باید عرض کنم که دستور جلسه مهمی است. اینکه صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون انسان جاری است. موضوع این است که استفاده از ضمیر گذشته در صحبتهای محاورهای ما، به شخصه خود من، خیلی معمول است که: فلانی فلان جور بود، فلان آدم فلان کاری است، نمیدانم، دوستم چنین اخلاقی داشت. اینها همه، در واقع احساس میکنم یک زندانی است که ما برای آن شخص میسازیم و شخص را در آن صفت زندانی میکنیم.
من با دو انتخاب مواجهم: اینکه با یک قاب عکس میبینم یا یک رودخانه. شما یک قاب عکس را که نگاه میکنید، بعد از سالها همه چیز آن قاب عکس همان است. یعنی اگر درختی آنجا باشد، درخت همان شکل است. آدمهایی که در آن قاب هستند، همان ژست و همان فیگور و همان لباس. سنگی باشد همان سنگ. ولی رود، رودخانه یک لحظه هم در آن شکل ظاهری خودش باقی نمیماند، دائم در حال تلاطم است.
انسان مانند یک رودخانه است، همانگونه که در آموزشها هم هست: چشمههای جوشان، رودهای خروشان. من میتوانم با انتخابهای حال حاضر، برای از الان به بعدم این رودخانه را بخشکانم و دیگر نه خبری از تلاطم باشد، نه حرکت به سمت دریا و در طرف دیگر میتوانم جاری باشم و پرتلاطم باشم و به دریا بروم.
در واقع، من وقتی خود را با آن افعال گذشته خودم تعریف میکنم، این برچسب برای من یک زندان میسازد. من در گذشته مصرف کننده بودم. این برای من یک بار ذهنی سنگینی دارد و افعالی را در من به وجود میآورد؛ یعنی حرکت مرا بر مبنای آن برداشت گذشتهام قرار میدهد.
ولی اگر بگویم خب: حالا من یک مصرف کنندهای بودم در گذشته. رفتارهای اشتباه دیگری هم داشتم یکی از آنها نیز مصرف بود. از حالا به بعد، اگر قرار باشد من در آن افعال گذشته بمانم، این باعث میشود که هیچ وقت از آنجایی که بودم فاصله نگیرم و این برای من مثل یک زندان است و در نهایت هیچ تغییری در من ایجاد نمیکند.
زمانی که من مصرف کننده نبودم فکر میکردم سلامتی من تا همیشه ماندگار است ولی با سهل انگاری آن را از دست دادم. این یعنی صفات خوب گذشته هم بدون مراقبت از بین میرود.
در روابطمان نیز همینطور: من وقتی با دوستم، با خانوادهام یا با اطرافیانم و با کسانی که در محل کارم هستند، اگر این نسبتهای گذشته را در آنان ثابت بدانم، هیچ وقت نمیتوانم باعث تعالی آنان بشوم یا هیچ وقت نمیتوانم چیزی از آنها بیاموزم.
در بحث روانشناسی نیز هست که انسان اول موارد منفی را میبیند، بعد موارد مثبت. و این خیلی بیشتر در ذهن انسان است. اگر آن افعال گذشته را در خودمان برای همیشه صادق ندانیم، فرصت تغییر را دوباره میتوانیم به خودمان بدهیم
اینجاست که انسان باید به مسیری که خدا نیز برای ما باز کرده، یک بار دیگر بیاندیشیم که درب توبه و بازگشت به این دلیل است که من قرار نیست در گذشته خودم بمانم. اینکه بتوانم یک توقفی داشته و با یک تفکری از آن راه اشتباهی که میرفتم، بازگردم.
شاید بشود از این زاویه هم به کنگره نگاه کرد که اصلاً خداوند به آقای مهندس این لطف و عنایت را کرد که کنگره ۶۰ را تأسیس کنند، به این شکل ادامه پیدا کند، پای همه سختیهایش بایستند، شب و روزشان را بگذارند، ریاضتها بکشند، که یک باب جدیدی برای منی که گذشته تلخی و اشتباهات زیادی داشتم باز شود که من نیز بازگردم.
و به نظر من این یک فرصت است برای ما که از این دستور جلسات و از این آموزشها استفاده کنیم. چه کسانی که داخل کنگره هستند، چه کسانی که بیرون از کنگره هستند و اصلاً با کنگره آشنا نیستند، از آموزشها میتوانند استفاده لازم را ببرند.
ممنونم که به صحبتهای من توجه فرمودید.
بارگذاری، تایپ و ویرایش: مسافر محمد علی از لژیون نهم
عکس: مسافر علی از لژیون ششم
وبلاگ نمایندگی پرستار
- تعداد بازدید از این مطلب :
90