ما انسانها خود تعیین میکنیم که دیگران چگونه به ما بنگرند و تا چه حد برایمان احترام قائل شوند. درک این نکته که چگونه باید رفتار کنیم تا مورد احترام قرار بگیریم، بسیار حیاتی است. این مهم شامل سه اصل بنیادین است: نظم، انضباط و احترام. نظم به طور کلی زندگی انسان را بسیار تسهیل میکند و بستری برای برنامهریزی مؤثر فراهم میآورد. یکی از مهمترین مزایای نماز خواندن، آموزش همین نظم به ماست. در تعاملات اجتماعی، انتخاب واژگان و رعایت آداب خاص ضروری است. به عنوان مثال در گفتگوی یک خانم با آقا، استفاده از عباراتی مانند «جانم» یا «قربانت بروم» باید با در نظر گرفتن جایگاه و مناسبت خاص خود باشد. همچنین هنگام ورود به فضایی مانند اتاق اداره نباید بیاجازه روی صندلی نشست. رعایت این آداب، نشانه احترام است و عدم رعایت آن، خاطرهای ناخوشایند در ذهن مخاطب ایجاد میکند.
نوع برخورد ما تعیینکننده میزان احترامی است که دریافت میکنیم؛ برخورد نیکو احترام میآفریند و برخورد نامناسب، به کارمان لطمه میزند. احترام، یعنی یادگیری واژگانی چون «لطفاً»، «ببخشید» و «عذرخواهی». گاهی اوقات برخورد ما با نزدیکان، چه همسر و چه فرزند، طلبکارانه است و این به معنای بیاحترامی است. ما اجازه تجسس در امور دیگران یا دخالت در کارشان را نداریم. در واقع این رفتار ماست که به دیگران اجازه میدهد در کار ما دخالت کنند یا خیر. این اصول، قوانین و نظمی هستند که باید آموخته شوند. تربیت واقعی، تجسس نیست. هر عملی که با نیت سوء انجام شود، دیر یا زود با عکسالعمل مواجه خواهد شد. بزرگترین حیله، صداقت است؛ هیچ فریب و دروغی به اندازه صداقت مؤثر و کارآمد نیست. هر قدر هم دروغ بگوییم به ارزش حقیقی نمیرسیم. راستی و صداقت به ویژه در رعایت نظم و انضباط، بسیار مهم است و نحوه تعامل راهنمایان با رهجویانشان را نیز تحتالشعاع قرار میدهد.
جناب آقای مهندس فرمودند: «من مردم را مجبور میکنم که به من احترام بگذارند.» چگونه؟ با رفتار، کردار و گفتارمان. اگر این سه رکن درست نباشند، کسی به ما احترام نخواهد گذاشت. نظم است که زندگی ما را آسان میکند. با استقرار نظم و انضباط، همه آسوده خاطر میشوند. در برخی مواقع باید احساسات را کنار گذاشت و عاقلانه رفتار کرد. این وظیفه ماست که نظم را آموزش دهیم، وگرنه دیگران آن را یاد نخواهند گرفت. در کنگره، افراد بیسواد جایی ندارند و همانطور که مشاهده میکنید، اعضاء چقدر باسواد شدهاند؛ این نتیجه نظم است. جسم، روان و جهانبینی، نیازمند نگارش سیدی و OTهستند که خود، بخشی از نظم است. اگر نظم در تمام سطوح جاری شود، مانند یک بیماری واگیردار سرایت میکند؛ بینظمی نیز همینطور است. بستگی به فرد دارد که این اصول را اجرا کند یا خیر. نظمی که در کنگره حاکم است، همچون سنگ آسیابی عظیم، گندمها را آرد میکند و حتی یک ریگ کوچک را نیز در خود له میکند.
اینجا همه «در شکارگاه گرگ هستند؛ اما در بیشه آرام»، یعنی بیرون از کنگره ممکن است فعالیتهای مختلفی داشته باشند؛ اما در کنگره با احترام و آرامش رفتار میکنند، زیرا نظم سرایت کرده است. یکی از عوامل اصلی این تحول، همین نظم و انضباط است. اگر یک اصل در سراسر کنگره ارائه شود، همه آن را رعایت میکنند؛ چراکه نظم و انضباط را پذیرفتهاند. متوسط عمر کنگره، ۱۰-۱۵ یا حتی ۲۰ سال بیشتر از محیط بیرون است و این در آینده اثبات خواهد شد. زیرا اعضاء ابتدا مصرف مواد را به طور کامل کنار گذاشته و به سلامتی بازگشتهاند. سیگار را ترک کردهاند و از آن استفاده نمیکنند. اضافه وزن ندارند؛ چراکه هر کیلوگرم اضافه وزن یک سال از عمر انسان میکاهد. مواد مخدر و قرصهای غیرضروری را کنار گذاشتهاند و از مصرف مشروبات الکلی پرهیز میکنند. تلاش کردهاند غذایشان متعادل باشد، مانند کاهو، تخممرغ و غذاهای حسابشده. ورزش میکنند و همگی دارای فعالیت بدنی و رشته ورزشی هستند.
جهانبینی آنها تغییر کرده است؛ از تقلب، دروغگویی، حقه بازی و احتکار دوری میکنند. نکته اساسی این است که رعایت نظم، انضباط و احترام، رابطهای مستقیم با افزایش طول عمر و بهبود کیفیت زندگی ما دارد. این اصول نه تنها یک چارچوب اخلاقی؛ بلکه یک ضرورت بیولوژیکی و اجتماعی هستند. وقتی فردی منظم است: او سالم است، به بهداشت فردی اهمیت میدهد و لباس تمیز و مرتب میپوشد؛ این توجه به ظاهر و نظم درونی، خود یک کار ارزشی محسوب میشود که نتیجه انضباط است. بینظمی در سطح فردی، مستقیماً بر سلامت تأثیر منفی میگذارد و روند فرسایش بدن را تسریع میبخشد. اضافه وزن: به وضوح نشاندهنده بینظمی در بیولوژی بدن است. مصرف سیگار: نمادی از بینظمی در سیستم گوارش و ریهها است. مصرف مواد مخدر: عامل ایجاد بینظمی گسترده در بیولوژی و عملکرد کلی بدن است.
بنابراین هر گام در جهت نظم، به معنای برداشتن قدمی در مسیر افزایش سلامت و طول عمر است و باعث میشود عمر ذرهذره بالا برود. رعایت نظم در اجتماع مستلزم یادگیری و بهکارگیری آداب معاشرت است. این آداب باید در هر مکانی و با هر فردی متفاوت باشد: نظم ایجاب میکند که راهنما سر وقت در کنگره حضور داشته باشد. آقایان باید طرز صحبت کردنشان با خانمها (و بالعکس) را کنترل کنند و به کلمات خود دقت نمایند؛ این خود نشاندهنده انضباط در گفتار است. ما نمیتوانیم با همه افراد به یک شکل صحبت کنیم؛ طرز صحبت کردن با هر فرد باید متناسب با او باشد. اصل محوری که باید همواره به یاد داشته باشیم این است: «هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد.» این اصل را باید بیاموزیم و در زندگی خود به کار ببریم. ما موظفیم که این اصول مهم نظم، انضباط و احترام را بیاموزیم و با جدیت در زندگی خود پیادهسازی کنیم. این یادگیری و بهکارگیری، ضامن افزایش احترام، سلامت پایدار و در نهایت، افزایش طول عمر ما خواهد بود. امیدواریم بتوانیم نظم و انضباط را به عنوان یک ارزش بنیادین درونی کنیم.
منبع: سیدی «نظم و احترام»
رابط خبری و نویسنده: همسفر فریبا رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون اول)
عکاس: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر ندا (لژیون پنجم)
ویرایش و ارسال: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی وحید
- تعداد بازدید از این مطلب :
73