English Version
This Site Is Available In English

یادگیری توازن نور است

یادگیری توازن نور است

سلام دوستان فاطمه هستم همسفر

عمیقاً شاکر خداوند هستم که در کنگره حضور دارم تا بتوانم با آموزش‌های ناب و بی‌نظیر آقای مهندس و راهنمایان عزیز، مسیر تزکیه و پالایش خود را طی کنم. اصول زندگی بر مبنای یادگیری خلق شده است. یادگیری برای من دیگر نوشتن صرف سی‌دی‌ها به عنوان یک تکلیف نیست؛ بلکه آموختن علم زندگی و کاربردی کردن آن است تا بتوانم به اصل و مبدأ خود نزدیک‌تر شوم و مشکلاتم را بشناسم و حل کنم. ما مانند دوچرخه‌ای هستیم که اگر مدام رکاب نزند، سقوط می‌کند. کنگره محل این پویایی مستمر است؛ باید مداوم سی‌دی‌ها را گوش کنیم، بنویسیم و به کار ببندیم. کاربردی کردن این آموزش‌هاست که می‌تواند فرهنگ کنگره را متحول سازد، تأثیر چشمگیری در رهایی بگذارد و درگیری‌های خانوادگی را کاهش دهد.

قبل از کنگره، حال خرابی داشتم و در تاریکی فرو می‌رفتم، اما اکنون با کاربردی کردن آموزش‌ها، روز به روز حالم بهتر می‌شود. نکته مهم دیگر در زندگی این است که بیاموزم برای هر چیزی معرکه‌گیری نکنم و به جای شکرگزاری، شروع به نق و غر زدن نکنم. این رفتار، یعنی نق‌زدن و سرزنش کردن دیگران (راهنما یا اطرافیان)، اغلب تلاشی برای پنهان کردن خطای خود و کاهش عذاب وجدان ناشی از پنهان‌کاری یا مصرف است. کسی که اشتباهی کرده و آن را پنهان می‌کند، برای توجیه خود دست به سرزنش می‌زند. این الگو در هر سیستمی، از خانواده تا اداره، قابل مشاهده است. وظیفه ما این است که وقتی چنین رفتاری را مشاهده کردیم، درک کنیم که آن فرد در حال تلاش برای توجیه پنهان‌کاری‌اش است. در مقابل، ما باید همواره شکرگزار خداوند باشیم.

سلام دوستان هما هستم همسفر

یادگیری حقیقی در نقطه مقابل «معرکه‌گیری» قرار دارد. برای من روشن شد که تا زمانی که رهجو، نقص‌های اساسی خود شامل حسادت، خودخواهی، غرور و منیت را نشناسد، هرگز قادر به فراگیری و آموزش نخواهد بود. در گذشته، پیش از ورود به کنگره، من فردی بسیار «معرکه گیر» بودم. گرفتار غرور کاذب بودم و ادعا می‌کردم که عقل کل هستم و دیگران دانشی بهتر از من ندارند. همواره راه خودم را می‌رفتم، و نتیجه‌اش جز ناامیدی و بی‌فایده بودن نبود. نقطه عطف آنجا بود که تسلیم شدم و به کنگره قدم گذاشتم. آنجا بود که اعلام کردم: «من چیزی بلد نیستم و آمده‌ام تا بیاموزم.» با این تسلیم، موفق شدم این جنگ و جدل و خودخواهی را از وجودم دور کنم. به این ترتیب، توانستم آموزش بپذیرم و فرمانبردار خوبی باشم. با چشم گفتن به دانایی کسانی که راهنما شده بودند، روی خودم کار کردم و در نهایت، دیگران را با عشق به خداوند سپردم. اکنون تا حدودی به صلح و آرامش رسیده‌ام و همه را با عشق پذیرفته‌ام. با توکل به خدا، به راهم ادامه می‌دهم تا به هدفی که خداوند برای انسان‌ها مقرر کرده است، یعنی نفس مطمئنه برسم. برای تمام همدردهایم دعا می‌کنم که ایشان نیز با کسب آموزش‌ها به این مقطع از آرامش و صلح دست یابند.

سلام دوستان سمیه هستم همسفر

معرکه گیری به معنای صرفاً پهن کردن بساط و جمع کردن عده‌ای دور خود نیست، هرچند که امروزه این شکل سنتی آن کمتر دیده می‌شود. هنگامی که فردی وارد این معرکه می‌شود، در واقع از محدودیت‌های روزمره فاصله می‌گیرد. این کنگره ماهیتی تحقیقاتی دارد که هدف آن رهایی و درمان است؛ اما هر فردی که خواهان رهایی است، پیش از هر چیز باید خواسته و نیتی روشن داشته باشد.

سلام دوستان رژا هستم همسفر

در این مسیر که قدم گذاشتم به وضوح فهمیدم که یادگیری و معرکه‌گیری، دقیقاً دو مسیر کاملاً متفاوت هستند. در معرکه‌گیری، ذهن من قفل می‌شود؛ احساسات بیرون می‌ریزند و هیچ فهمی اتفاق نمی‌افتد. نتیجه‌ آن هم همیشه یک چیز است: آشفتگی و دور شدن از حل مسئله؛ اما وقتی برای یادگیری حرکت می‌کنم، ذهن من به سمت سؤال کردن، فکر کردن و پیدا کردن راه درست حرکت می‌کند. من به عنوان همسفر فهمیدم که اگر بخواهم در کنار مسافرم مؤثر باشم، باید رفتارم آرام، متعالی و آگاهانه باشد. این روزها هر بار مسئله‌ای پیش می‌آید، از خودم می‌پرسم: «الان دارم یاد می‌گیرم یا دارم معرکه می‌گیرم؟» و همین سؤال ساده، جهت زندگی‌ام را تغییر داده است.

سلام دوستان عاطفه هستم یک همسفر

اگر بخواهم مفهوم معرکه‌گیری را بیان کنم، دقیقاً می‌شود گفت: معرکه‌گیری نقطه مقابل یادگیری است و ریشه آن به جهل و ناآگاهی انسان برمی‌گردد. همه دستور جلسات خیلی مهم هستند و مسئله یادگیری و معرکه‌گیری هم یکی از دستورات مهم می‌باشد. هم‌چنین این‌که بتوانیم دو موضوع متفاوت را در مقابل هم پیدا کنیم نیز مهم است؛ باید یاد بگیریم که معرکه‌گیری یک حرکت نمایشی است که توسط شخص صورت می‌گیرد؛ هدفش یا القاء چیزی است یا می‌خواهد ما را از هدف اصلی‌مان دور کند.

سلام دوستان افروز هستم یک همسفر

دستور جلسه امروز رابطه حیاتی یادگیری و معرکه‌گیری است. طبق آموزه‌های ارزشمند کنگره، یادگیری مسیری است که ما را از طریق تفکر، تجربه و آموزش به تعادل می‌رساند. یادگیری صرفاً شنیدن نیست؛ یادگیری یعنی تبدیل دانشی که در کنگره کسب می‌کنیم به عمل، یعنی پیاده کردن آن در رفتار و کردار روزمره. من در چهار ماه سفرم به وضوح دیدم که ماندن در گذشته، غرق شدن در مشکلات و اندوه‌های پیشین، تنها راهی برای ورود به افسردگی و نابودی است. اگر دانشی که آموخته‌ام را به کار نگیرم، در همان نقطه خواهم ایستاد. تنها زمانی دانش من به دانایی مؤثر تبدیل می‌شود که در زندگی جاری شود. کسی که در مسیر یادگیری است، آرام است؛ زیرا می‌داند هر چیزی جایگاهی دارد و او مسئول تنظیم جایگاه‌هاست. در تقابل کامل با این مسیر، معرکه‌گیری قرار دارد.

معرکه‌گیری اوج نادانی و فرار از مسئولیت است. در این حالت، ما توانایی پذیرش اشتباه خود را نداریم و انگشت اتهام را به سمت بیرون نشانه می‌رویم؛ حتی سرزنش دیگران یا قدرت مطلق! «چرا این مشکلات فقط برای من پیش می‌آید؟» این همان شروع ایرادگیری و ناله است که ما را از مسیر اصلی دور می‌کند و چیزی جز ناآرامی به همراه ندارد. معرکه‌گیری نشانه‌ی نادانی و پافشاری بر تاریکی است؛ اما یادگیری، نشانه‌ آگاهی و نور است. فردی که در راه یادگیری است، آرام است چون می‌خواهد خودش را تغییر دهد؛ اما کسی که در دام معرکه‌گیری گرفتار است، همیشه ناآرام است، چون کورکورانه تلاش می‌کند تا جهان اطرافش را به میل خود تغییر دهد، در حالی که کلید آرامش در درون اوست.

سلام دوستان راضیه هستم همسفر

موضوع یادگیری، گستره‌ای بی‌کران دارد. ما انسان‌ها از لحظه‌ای که قدم به این جهان می‌گذاریم، بی‌وقفه در حال یادگیری هستیم. با آموزش دیدن در هر زمینه‌ای درکمان عمیق‌تر و بهتر می‌شود؛ چراکه برای عبور از مراحل زندگی به آموزش و یادگیری نیاز داریم تا بتوانیم راه‌حل مشکلات را بیابیم، آن‌ها را حل کنیم و از پستی و بلندی‌های زندگی با آرامش و آسودگی گذر نماییم. در نقطه مقابل یادگیری، «معرکه‌گیری» قرار دارد. انسانی که در برابر هر چیز و هر کس معرکه می‌گیرد از آموزش بهره‌ای نبرده است و در هر لحظه، حال خودش و دیگران را خراب می‌کند. پیش از ورود به کنگره۶۰ و آغاز آموزش‌هایم، زمانی که مشکلی پیش می‌آمد، در مقابل دیگران معرکه می‌گرفتم و با بی‌خبری و ناآگاهی، بی‌مسئولیتی خود را به گردن بقیه می‌انداختم؛ همین موضوع باعث می‌شد که آرامش نداشته باشم. اما اکنون شکرگزار خداوند هستم بابت آموزش‌های ناب کنگره۶۰ که مسیر زندگی‌ام را تغییر داد.

رابط خبری: همسفر فریبا رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون اول)
تصویرگر، ویرایش و ارسال: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی وحید

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .