English Version
This Site Is Available In English

خداوند فرصت‌های جدیدی به من داد که هرگز فکرش را هم نمی‌کردم

خداوند فرصت‌های جدیدی به من داد که هرگز فکرش را هم نمی‌کردم

یکمین جلسه از دوره یکم سری کارگاه های آموزشی خصوصی ویژه مسافران کنگره۶۰ (جشن گلریزان) نمایندگی چالوس با استادی راهنمای محترم مسافر محمد، نگهبانی مسافر مجتبی و دبیری مسافر بهزاد با دستور جلسه "جشن گلریزان" روز یک شنبه هجدهم آبان ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان، محمد هستم، یک مسافر. از نگهبان جلسه تشکر می‌کنم که این جایگاه را به من دادند تا آموزش بگیرم. خدمت دبیر محترم خدا قوت عرض می‌کنم. جلسه امروز یکی از دستور جلساتی است که من خیلی دوست دارم؛ جلسات دلی. به همین دلیل با اینکه تقریباً یک هفته است می‌دانستم استاد جلسه هستم، نتوانستم به سایت یا سخن بزرگان کنگره مراجعه کنم تا از روی آن‌ها الگو برداری کنم. حقیقتاً نمی‌خواستم چهار جمله کلیشه‌ای بگویم و جلسه را به پایان برسانم. خواستم جلسه‌ای باشد که خودم دلی صحبت کنم و آنچه را که با فهم اندکی از این دستور جلسه و این لژیون دریافت کرده‌ام، به اشتراک بگذارم. امیدوارم حرف‌هایی که از دل می‌زنم به دل شما نیز بنشیند.

ما در کنگره آمده‌ایم که در همه ابعاد، هم در صحبت آشکار و هم در صور پنهان، درمانی داشته باشیم. روش DST با برنامه‌ریزی دقیق، خسارت‌هایی را که به جسم وارد کرده‌ایم، جبران می‌کنند. یکی از این خسارت‌ها، مصرف و مشکلات ریوی ناشی از نشستن‌ها و عدم تمایل به ورزش است. بنیان محترم کنگره با درایت خاصی، ورزش را در کنار درمان قرار داده است تا بتوانیم این آسیب‌ها را جبران کنیم.

برای روان‌مان نیز کلاس‌ها و نوشتن سی‌دی‌ها در نظر گرفته شده است تا بتوانیم آسیب‌هایی که به دیگران زده‌ایم، جبران کنیم و تکرار نکنیم. درختکاری نیز به عنوان وظیفه‌ای مخصوصاً برای سفر دومی‌ها مشخص شده است تا آسیب‌هایی که به طبیعت زده‌ایم، جبران شود. من در دوران تخریبم به اطرافیانم آسیب‌هایی زدم و مطمئناً در طول درمان یا بعد از آن، این فرصت را دارم که از عزیزانم حلالیت بطلبم. اما متأسفانه، آسیب‌هایی نیز به افرادی زدم که نمی‌شناختم. بار گناهان آن‌ها، به عنوان حق‌الناس، همیشه به گردن من خواهد بود و تا زمانی که این حق‌الناس به گردن من است، نمی‌توانم انتظار داشته باشم که حال خوب و انرژی مثبت دریافت کنم.

یادم می‌آید که در منطقه‌ای که می‌رفتم، برای تفریح خارج از چالوس می‌نشستم. در این مسیر، با سرعت ۱۰ تا ۲۰ کیلومتر، هیچ‌کس را به مسیرم راه نمی‌دادم و این می‌توانست اتفاقات بدی را رقم بزند. الان پیدا کردن آن شخص و حلالیت گرفتن از او شاید برای من غیرممکن باشد. هیچ جایی بهتر از لژیون سردار نیست که من بتوانم با ثواب کار خیری که انجام می‌دهم، بار گناهانم را جبران کنم.

لژیون سردار، علاوه بر کمک به جبران خسارت‌ها، در بحث اعتماد به نفس و خودشناسی نیز به ما کمک می‌کند. من که به عنوان مصرف‌کننده تا دیروز جرات نداشتم که بخواهم در جمع صحبت کنم، اکنون می‌توانم به دیگران خدمت کنم. این اعتماد به نفس به من این امکان را می‌دهد که نه تنها به خودم، بلکه به اطرافیانم و حتی به جامعه کمک کنم.

ما در روز گل‌ریزان، با پولی که به لژیون سردار می‌دهیم، برای ساخت دانشگاه‌ها و شعبه‌های جدید و تحقیقات، نقشی داریم. این باعث می‌شود که من نیز احساس کنم در این قضیه نقشی دارم و این به من اعتماد به نفس می‌دهد.

لژیون سردار همچنین به من یاد می‌دهد که باید نسبت به جایی که مرا به حال خوب و شأن انسانیت رسانده، شکرگزار باشم. این شکرگزاری به من کمک می‌کند تا چراغی روشن باشد که دیگران هم از آن بهره‌مند شوند.

من خودم به شخصه تجربه‌های خوبی از لژیون سردار دارم و هر بار که به آن فکر می‌کنم، انرژی می‌گیرم. اگر شما با نیت پاک و هدف انسانی وارد این لژیون شوید، برداشت‌هایی خواهید کرد که قابل وصف نیست. خداوند به بنده‌اش که از نور الهی خود، عشق و محبت را به دیگران می‌دهد، بیشتر عطا می‌کند.

من تجربه کرده‌ام که در روزهایی که مشکلات مالی داشتم، با ورود به لژیون سردار، معجزاتی در زندگی‌ام رخ داده است. در روز گل‌ریزان سالی که تصمیم به شرکت نگرفتم، به اصرار همسرم آمدم و تمام سرمایه‌ام را برای کمک به دیگران دادم. در عوض، خداوند فرصت‌های جدیدی به من داد که هرگز فکرش را هم نمی‌کردم.

امیدوارم شما نیز با نیت پاک و هدف الهی وارد لژیون سردار شوید و به درجاتی برسید که هیچ‌گاه تصورش را نمی‌کردید. از اینکه به صحبت‌های من گوش دادید، سپاسگزارم و آرزوی سلامتی و شادی برای همه شما دارم.

تهیه: مسافر رحیم
تایپ، تنظیم و ارسال: مسافر سینا
مسافران نمایندگی چالوس

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .