هفته و جشن گلریزان را به همه کنگرهاییها تبریک میگویم. قبل از ورودم به کنگره اصلاً دوست نداشتم از مالم به کسی بدهم و فقط جمع میکردم؛ حتی اگر خودم چیزی دوست داشتم نمیخریدم، کوچکترین چیزی که میخواستم توقع داشتم مسافرم آن را برایم بخرد و اگر هم به من میگفت خودت داری، بگیر، دیگر قید آن چیز را میزدم.
ولی زمانی که به کنگره آمدم و آموزش گرفتم از راهنمای خودم همسفر سمیه یاد گرفتم که برای خودم ارزش قائل باشم. گاهی برای دل خودم و برای خودم خرید کنم. کمکم که بیشتر گذشت و من آموزش بیشتری گرفتم بخشیدن و از خود کندن را یاد گرفتم.
دیدم جشن گلریزان رسیده است؛ همسفران خندان، با لباسهای نو میروند و اعلام میکنند که عضو لژیون سردار شدهاند. من آن زمان حسهای خوب دریافت کردم و تصمیم گرفتم هر سال در این جشن شرکت کنم.
جشن از خود کندن واقعاً برایم لذتبخش است. خداوند را شاکرم که کنگره سر راه زندگی من قرار گرفت. من خانه ندارم؛ ولی حسها، لحظههای شیرین و آرامشی را تجربه کردهام که راضی هستم، شکر شکر شکر.
با حس جمع کردنی که من داشتم ممکن بود تا الآن خانه داشته باشم؛ ولی آن آرامش و حس خوب را نداشته باشم. من یاد گرفتهام که من حتی صاحب اسم خودم هم نیستم. برای چندمین بار است که عضو لژیون سردار هستم، با عشق.
مسافر من بار دوم است که دنور میشود. شنیدهام افرادی که دنور هستند میروند و انگشتر دنوری از مهندس دریافت میکنند؛ گفتم چرا نمیروی انگشتر دنوریات را دریافت کنی؟ گفت نمیخواهم با این مبلغ ناچیز اسمی از من باشد، ما هر چه به کنگره بدهیم نمیتوانیم چیزی که به ما آموخت را جبران کنیم. از خدا میخواهم آن قدر به ما ببخشد که بتوانیم با افتخار اعلام پهلوانی یا بینشانی کنیم.
نویسنده: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم)
عکاس: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون اول)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ارگ کرمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
72