آقای مهندس در سیدی «مثال» میگویند: حال وقتی به روزهای ابتدایی مینگرید و درباره آنها تفکر مینمایید، میبینید چقدر تغییر حاصل نمودهاید. از اولین تفکرات تا بدین لحظه بسیار عوض شدهاید. عهد ما محکمتر میشود؛ گفتیم همه میتوانیم نگاه کنیم به خودمان، از روز اولی که آمدهایم تا به امروز چه تغییراتی کردهایم؛ حال وقتی به روزهای ابتدایی مینگریم و درباره آنها تفکر میکنیم میبینیم که آیا ما از روز اول که وارد شدهایم چه تغییراتی کردهایم؛ اگر تغییرات مثبت بوده است؛ پس ما در جهت خوبی در جهت تکاملمان در جهت تزکیه، در جهت پالایش قدم برداشتهایم؛ این قدمها خیلی حائز اهمیت است و باید خوشحال باشیم. باعث انرژی برای ما میشود، باعث سلامتی میشود؛ در ادامه خواهیم گفت اثرات بسیار مثبتی دارد. بعضیها هستند که اگر خودشان هم یک کار خوبی انجام میدهند دوست ندارند؛ صبح میروند کلانتری از دست خودشان شکایت میکنند که مثلاً من مشکل دارم.
این است که انسان اگر یک کار مثبتی انجام میدهد مثلاً کلاس ۵ بوده است ولی به کلاس ۶ رفته است یا کلاس ۱۱ بوده و دیپلمش را گرفته است و وارد دانشگاه شده است، لیسانس میگیرد، فوق لیسانس میگیرد؛ هر قدم مثبتی که برمیدارد باید مثبت نگاه کند؛ اگر مثبت نگاه بکند باعث پیشرفت او، طول عمرش و کمبود بیماریهایش میشود. این دنیا هر روز برای خودش میچرخد و هر روز میلیونها نفر به دنیا میآیند و میلیونها نفر از دنیا میروند. دنیا برای غم و ماتم ما وقتش را صرف نمیکند، برایش مهم نیست؛ پس این خود ما هستیم که باید ببینیم آیا میخواهیم یک زندگی خوب داشته باشیم؟ طول عمر خوبی داشته باشیم؟ از زندگی خوبی برخوردار باشیم؟ پس اگر قدم مثبتی برمیداریم شکرگزار باشیمدو از خودمان راضی باشیم.
اما بحث امروز ما و اما دوست عزیز ما، شما هم در کار خود یک قاضی هستید تا درباره آنچه به انجام میرسانید نقاط خوب را افزونتر بسازید تا در آینده بتوانید افرادی که نیازمند به مطالبی میباشند و برای یافتن بعضی از نقطههایی که برایشان مجهول و در علوم جاری یک جا گنجانده نشده است کمک نمایید و در دنیای خود بتوانید مشکلات خود را به سهولت حل نمایید و به آنان هم رسیدگی شود در کل سیستم جاری در زندگی، بعضی از انسانها به راحتی به خودکشی دست میبرند، بنیان و ریشهای مهیا نمایید و این اولین قدم در راهی میشود که مشکلات را خود را نیز بیابید و در حل آن کوشش نمایید؛ همچون ما که به مطالبی میرسیم که با تفاوت بسیار کوچک اما با یک عکسالعمل بزرگ روبهرو میشویم. شما هم در کار خود یک قاضی هستید؛ الان نه، هر کدام از شما در مطالبی که به صورت خاص گفته میشود؛ ولی به صورت عامه وقتی در قرآن میگوید: «قُل هُوَ اللهُ اَحَد» «بگو خداوند یکی است.» به رسول خدا که نمیگوید؛ به همه میگوید و مخصوص یک نفر نیست. یا «قُل اَعوذُ بِرَّبِ الفَلَق» «بگو پیامی میبرم به رب فلق.» یعنی تو بگو، به همه میگوید که این کار را انجام بدهید.
اینجا ما میتوانیم در کار خودمان یک قاضی باشیم و حالا نگاه کنیم ببینیم آیا تغییرات مثبت کردهایم یا نه؟ آیا آدم قرصی و منگی بودهایم؛ آمدهایم و درست شدهایم؟ حشیشی و بنگی بودهایم، آمدهایم و حالمان خوب شده است؟ تریاکی و هروئینی بودهایم یا روزی مقدار زیادی قرص میخوردیم و شیشه و کراک مصرف میکردیم و حالا آیا خوب شدهایم؟ یا زندگی ما یکپارچه دعوا و مرافعه و از صبح تا شب درگیری بود و الآن درگیری نیست؟ اینها را میتوانیم قضاوت بکنیم؛ نقاط خوبش را پیدا بکنیم و نقاط منفی را کم کنیم و بعد برای یافتن بعضی نقطههایی که مجهول و در علوم جاری یکجا گنجانده نشده است کمک کنیم؛ البته به این صورت خاص، ولی بهصورت عام میشود کاربردی استفاده کرد. در دنیای خود بتوانید مشکلات خود را به سهولت حل نمایید. اول مشکلات خودتان را باید حل کنید. مهمترین مسئله انسان این است که باید اول مشکلات خودش را حل بکند. اول از خودش و بعد به مراحل دیگر میآید. اگر ما نتوانیم خودمان مسئله خودمان را حل بکنیم کسی نمیتواند حل کند.
خودمان نمیتوانیم یک روز گرسنگی بکشیم و به دیگری میگوییم تو یک ماه گرسنگی بکش. ما هر کاری میخواهیم بکنیم اول باید از خودمان شروع کنیم. برای چه حرفهای راهنمای کنگره۶۰ اثر خوب روی شاگردانش دارد؟ چون خودشان انجام دادهاند. اگر ما هر چیزی را خودمان اجرا کنیم میتوانیم انتقال بدهیم. سیگاری هستیم، اول باید خودمان درمان شویم، اضافه وزن داریم، اول باید خودمان درمان شویم. من در شورای دیدهبانان مطرح کردم که هر کسی اضافهوزن دارد و خدمتگزار است در ظرف ۳ ماه خودش را سازگار کند و نشان دهد که دارد کاهش وزن پیدا میکند و اگر این کار را انجام ندهد خدمت از او گرفته میشود. ما که در رأس هستیم اگر درست عمل نکنیم وای به حال بقیه. اصلاحات ما در کنگره باید از قسمت بالا باشد. از من، از دیدهبانان و اسیستانتها شروع شود؛ وقتی از آنها شروع شود پایینی هم نگاه میکند و میگوید: چشم من قبول دارم.
نه اینکه ما خودمان کار دیگری انجام دهیم از شما بخواهیم کار دیگری انجام دهید؛ اینطور به نتیجه نخواهیم رسید. در کل سیستم جاری که در بیشتر نقاط زندگی است و در بعضی امتحانات به راحتی دست به خودکشی میبرند خودکشی بستگی به روان دارد. ما هر کاری بخواهیم بکنیم باید اول انسان را بشناسیم؛ اگر انسان را نشناسیم هیچ کاری نمیتوانیم بکنیم. باید به درستی و واقعی تشخیص بدهیم و به جزئیات نگاه کنیم؛ اگر به یک ماشین نگاه بکنیم؛ البته انسان پیچیده است و ماشین در مقابل انسان ساده است؛ مثلاً یک سیستم برق دارد، باتری، دینام، چراغ، بوق، راهنمای ماشین و یکسری از اینها است، یکسری سیستم موتور ۴ سیلندر، ۶ سیلندر، انژکتوری، کاربراتوری و قسمتهای دیگری که دارد؛ سیستم گیربکس است که انرژی از طریق موتور میآید منتقل میشود به صفحهکلاچ و صفحهکلاچ به خط گیربکس، دندهها و الی آخر... چه اتوماتیک باشد، چه دستی، سیستم ترمز دارد و باز هیدرولیکی، بادی، سیستم سوخترسانی و سیستم فرمان دارد، فرمان هیدرولیکی است یا طبیعی است و بعد انتقال قدرت از موتور گیربکس به میله گردان منتقل میشود.
امروز اگر بخواهید هر کدام از اینها را تعمیر کنید باید همه را بشناسید. اگر نشناسید نمیتوانید تعمیر کنید. در انسان هم باید تمام جزئیاتش را بشناسید؛ اگر شناختید میتوانید آن را تعمیر کنید. حرفهایی که برای شما میزنم راجعبه ساختمان انسان، راجعبه بیماریها، اعتیاد و ... را در بزرگترین کنفرانسهای آمریکا که برای سخنرانی دعوت میکنند انجام میدهم؛ پس اینها را که به شما میگویم بیخودی نیست، توجه کنید. به همین دلیل ما توانستیم اعتیاد را درمان کنیم. اگر ما یک مصرفکننده الکل را در دنیا درمان کنیم باید بعد از درمان برود و دوباره مشروب سرو کند، روزی ۷ یا ۸ ساعت هم در بار باشد و برای همه هم مشروب بریزد اما وسوسه نشود، نه اینکه الکلی را درمان کنیم و در هفت سوراخ قایمش کنیم، بگوییم با این نرو با آن نرو با بچههای محله و با رفیقهای ناباب نرو، به الکل نگاه نکن، اصلاً به یادت نیاور و ذهنت را پاک کن.
امروز میخواهم در مورد خودکشی صحبت کنم. گفتیم انسان شامل سه بخش است: جسم، روان و جهانبینی. بروید از اساتید بزرگ روانشناسی بپرسید که روان چیست؟ همه یک پاسخی به شما بدهند. خیلی تعریفها دارد. بارها گفتم مثل اینکه یک نفر بگوید ۵ به اضافه ۴ چند میشود؟ از دیدگاه یکی میشود ۹، از دیدگاه فیثاغورث میشود ۷، از دیدگاه بطلمیوس میشود ۹، از دیدگاه فروید میشود ۳، از دیدگاه کاپلان میشود ۴، این یعنی چه ۵ به اضافه ۴ چند میشود؟ میشود ۹ و تمام شد، دیدگاه ندارد. روان هم باید به یک تعریف برسد؛ اگر به تعریف نرسیده است یعنی زورشان به هم نرسیده است، همه در حد هم هستند، هر کدام یک چیزی میگویند و مشکلات ایجاد میکنند. مثلاً میخواهند آزمون روانکاوی بکنند و شوک الکتریکی بدهند. بچههایی که مصرفکننده هستند، از نظر روحی و روانی خیلی بیتعادل هستند. ما نه شوک روانی میدهیم، نه روانکاوی میکنیم فقط یک مراحلی را طی میکنند و به خوبی به درمان میرسند؛ پس خودکشی به مسئله روان برمیگردد. وقتی روان نامتعادل باشد فرد خودکشی میکند. روان میشود خلقوخو در صورپنهان و در صورآشکار. بعضیها ظاهرشان خوب است؛ ولی باطن آن ها خراب است؛ یک قاتل زنجیرهای هستند.
خلقوخو در ظاهر و در باطن دو چیز است و بر دو تا پایه استوار است: ۱) پایه فیزیولوژی جسم، جسم روان را میسازد؛ چطور میسازد؟ دندان شما که درد میکند میخواهید عصبکشی کنید چه کار میکنید؟ پیش پزشک آمپول بیحسی میزنید؛ آمپول بیحسی چیست؟ بیحسی یک موادی است که میزنند و مواد شیمیایی وارد سیستم مغز میشود و بعد آن سیستم درد را سرکوب میکند؛ حالا اگر این آمپول بیحسی نباشد تکلیف چیست؟ میخواهند دندان پر کنند یا بکشند چه بلایی سرتان میآید یا با انبردست ریشه دربیاورند چه میشود؟ طب سوزنی چیست؟ طب سوزنی در چین باستان بوده است و الآن هم گهگداری است. درمان نمیکند؛ فقط کاری که انجام میدهد این است که بدن یکسری مواد بیحسی دارد، موادمخدر بسبتر زیادی در بدن داریم مثل: دینورفین، اندورفین، آنکفالین و چیزهای دیگر که طبسوزنی این نقاط را تحریک میکند و مواد افیونی بدن مثل دینورفی و آنکفالین برای قسمتی که درد دارد مصرف میشود.
پس اگر شما دندانتان درد کند؛ روان هم نامتعادل است. اگر شما شب نخوابید روانتان نامتعادل است. اگر دندان شما درد کند هیچ چیز برای شما مفهوم ندارد، هیچ چیز مزه ندارد. شما وقتی دندانتان درد میکند بگویند میخواهید دندانت خوب شود یا شیرینی خامهای بخورید میگویید شیرینی خامهای را بیرون بیندازید؛ میخواهید به سینما برویم که فیلم خیلی خوبی دارد یا میخواهید دندانتان خوب شود؟ میگویید ولش کن میخواهم دندانم خوب شود؛ پس ببینید چقدر روان و جسم روی هم اثر میکنند. برای همین خداوند در قرآن در آیه ۱۵ سوره محمد میفرمایند: مثل جنت یا مثل بهشتی که خداوند به متقیان وعده داده است، باغی است که زیر آن نهرها میگذرد؛ مثل عسل، شیر و آب مصفا و زلال است و کسانی که گناهکار هستند مانند این است که آب جوشان در رودههایشان میریزیم. بیان میکند که بهشت و جهنم وجود دارد هم در این دنیا و هم در آن دنیا، یعنی جاری اگر خمر یعنی پرده و حجاب، پوشش یک چیز نشاط آوری است.
آنهایی که در بهشت قرار میگیرند خمرشان خوب کار میکند؛ یعنی دندانش را میخواهد بکشند خمر کوکائینش کار میکند. در بدن ما یک رودخانههایی در جریان است که مسکن هستند همان خمر، همان الکل، همان تریاک، همان هروئین و دینورفین و اندورفین هستند؛ پس جسم روی روان اثر میگذارد. خواب نمیروید مرتب با قرص میخوابید؛ قرص خواب مواد را به صورت مصنوعی به شما میدهد. مواد خوابآوری که بدن دارد شبیه همان مواد که از بیرون دریافت میکند است، بعد از مدتی بدن شما آن مواد را ندارد و شما محتاج میشوید که مرتب از بیرون آنها را بگیرید، اینجا اگر این جسمی که نامتعادل است و دست به خودکشی میزند کسی که چشمههای خمرش کار نکند این کار را انجام میدهد؛ اگر چشمههای خمرش کار کند امکان ندارد خودکشی کند. سیستم خمر همان سیستم ایکس است که گفتیم؛ نروترانسمیترها، ناقلهای عصبی، هورمونها و مدیاتورها اینها همه میآیند در بدن و دینورفی و دوپامین تولید میشود. یکی میگوید دوپامین تولید کن؛ باید یک سیستمی باشد که دوپامین تولید کند؛ این را از کجا باید بفهمند؟ چهکسی میگوید دوپامین تولید کن؟ ژن میگوید و به وسیله بیان ژن این اتفاق میافتد. یک ژن است میگوید من دوپامین میخواهم؛ دوپامین تولید کن.
یک ژن دیگر میگوید من اندورفین میخواهم؛ اندورفین تولید کن. همه اجزاء سیستم فیزیکی بدن مثل سیستم ایکس، ناقلهای عصبی و مواد مخدر طبیعی بدن همه برمیگردند و آخرش روی ژن میآیند و آن ژن است که به وسیله بیانش میگوید فلان کار را انجام بده. حالا ژن میگوید این کار را انجام بده؛ ولی بدن انجام نمیدهد و یا کار دیگری میکند؛ چون از تعادل خارج شده است. یک جایی از بدن دارد غده سرطانی رشد میکند؛ یک ژن داریم به نام B53 یا B52 که بلافاصله باید به تمام بدن اطلاع بدهد که یک جایی دارد غده سرطانی رشد میکند و بدن سیستم ایمنی را برای سرکوبش بفرستد و آن را از بین ببرد. همه اینها برمیگردد به بیان ژن یعنی مرکز و پایه همه بیماریها بیان ژن است؛همانطور که از ماشین تعریف کردیم در بدن هم صدها، هزارها و میلیونها مدار است؛ پس سرطان یعنی بیان ژنها از تعادل خارج شده است. سرطان خون، سرطان سینه، سرطان کبد، سرطان مغز همه از تنظیم خارج شدن یکسری ژنهاست؛ یکسری ژنها مشترک هستند مثل ژن TNآلفا در همه مشترک هستند.
بعضیها در همه متفاوت هستند و باعث تغییر بیان میشود. داخل بدن فرد مصرف کننده ژنهایی که باید دستور بدهند مواد مخدر تولید کنند دستور نمیدهند و اینها که یک مرتبه قطع میکنند تا آخر عمرشان دستور داده نمیشود و میگویید۴ آیا درست نمیشود؟ مقدار کمی درست میشود؛ چرا کامل درست نمیشود؟ آیا سقفی که پایین ریخت خودش بالا میآید یا باید بَنا بیاید و آن را بالا ببرد؟ به این دلیل کسی که بیماری روانی دارد دست به خودکشی میزند. بیان ژنهای او تنظیم نیست؛ حالا میگویند ارثی است؛ بله ارثی هم است از پدر به فرزند میرسد. بعضیها که خودکشی کردند پدرشان هم خودکشی کرده بود؛ چون منتقل شده است و قابل اصلاح نیست. بیان ژن ناقص به فرزند انتقال داده شده است. مثل کسی که دندانش درد میکند و از هیچچیز لذت نمیبرد و میخواهد خلاص شود؛ پس یک مسئله پایه و ریشه خودکشی همین است. ما در اعتیاد با مصرف قرص، هروئین، الکل و ... این سیستم را تخریب میکنیم و سیستم روان را هم خراب میکنیم. آیا جهانبینی میتواند آن را درست کند؟ بله! جهانبینی اثر دارد؛ خیلی خیلی زیاد افکار ما اثر دارد؛ بله در تخیل ما اثر دارد.
یک خبر باعث میشود انگار بمیرد وقتی که قطعنامه صادر کردند دلار در زمان جنگ ۸ ساله پایین آمد از ۱۰۰ تومان به ۵۰ تومان و ۲۰ تومان رسید و خیلیها سکته کردند. شما با یک خبر حالتان خراب میشود یا با یک خبر حالتان خوب میشود؟ افکار و اندیشه روی فیزیولوژی ما اثر دارد. افکار منفی ما را به ناامیدی میبرد که ناامیدی ریشه همه مرضها است؛ غیبت کردن، تجسس کردن، حسادت کردن، بدخواهی و کینه ریشه همه مریضیها است. جهانبینی به ما درس میدهد که ما چهطور افکار منفی را از بین ببریم ناامیدی را از بین ببریم. مثلا فرض کن من هم اوایلی که کنگره را شروع کردم و قبل از این شاید میخواستم خودکشی کنم؛ چون نمیدانستم در آینده چه اتفاقی میافتد. اگر ناامید شده بودم ممکن بود این کار را میکردم؛ ولی زمان گذشت و افکارم عوض شد .ما هر وقت در مشکلات قرار داریم ۲ مسئله است؛ یا دار تقاص پس میدهیم یعنی تسویه حساب میکنیم و بدهی داریم آن را پس میدهیم یا داریم آموزش میبینیم.
شما به خاطر اینکه شجاع بشوید باید چهکار کنید؟ باید با هیولا بجنگید؛ اگر نجنگید شجاع نمیشوید، میخواهید متفکر بشوید باید شکستهای متعدد بخورید؛ یعنی همینطوری نیست؛ اگر میخواهی به مهر برسی باید از قهر بگذری؛ این مراحل را باید طی کنید؛ بنابراین انسان در هر نقطهای که قرار دارد؛ در حال آموزش دیدن است و باید با هیولا بجنگد. اگر کابوس میبیند که با هیولا میجنگد برای چیست؟ به خاطر این است که به شجاعت برسد؛ باید کابوسها را تحمل کند تا به شجاعت برسد و یا دارد تقاص پس میدهد. «عیسی به رهی دید یکی کشته فتاده؛ حیران شد و بگرفت به دندان سر انگشت؛ گفت ای کشته که را کشتهای که کشته شدی زار؛ تا باز کجا کشته شود آنکه تو را کشت» یک سیلی در گوش یک نفر زدی، یک نفر در گوش تو یک سیلی میزند؛ پس داری تقاص پس میدهی و اینجا تسویه حساب میکنی و یا داریی آموزش میبینی. خداوند در قرآن میفرمایند: به بعضی انسانها نعمت، پول و ثروت میدهیم؛ خیلی خوشحال میشوند و میگویند خداوند ما را خیلی دوست دارد و بعضی انسانها این را میگویند که اگر خداوند ما را دوست نداشت به ما اینها را نمیداد. بعضیها در شرایط سخت و تنگنا هستند و میگویند خداوند ما را تحویل نمیگیرد و برای ما ارزش قائل نیست.
میگوید کلاً اینطوری نیست ما داریم شما را امتحان میکنیم. فقر خودش امتحان است و ثروت هم یک امتحان است. وقتی از این دروازهها بگذریم موقعی که به دانایی و آگاهی برسیم دیگر امتحان نیست؛ چون امتحان پس دادهای در یک مسیر آسایش و آرامش قرار داری و مثل فردوس میماند و در یک وضعیت ثابتی هستی. همه چیز به افکار و اندیشه ما بستگی دارد که چگونه فکر کنیم. از قدیم گفتهاند که خر مال کسی است که سوارش است. اگر در خانه اجارهای زندگی میکنی، هی حرص نخور که این خانه مال من نیست؛ الآن صاحب این خانه تو هستی، الآن در آن نشستهای و زندگی میکنی. چیزی که داری باید قدرش را بدانی برای همین است که ما جهانبینی را کار میکنیم. منفیگرایی، ناامیدی، بیایمانی، اینها همه باعث رنج و سختی میشود؛ افکار منفی و ترس به وجود میآورد و این تفکر روی ناقلهای عصبی اثر میگذارد و آنها را از تعادل خارج میکند. و بعد روی بیان ژنها اثر میگذارد و آنها را از تعادل خارج میکند؛ پس ریشه همه اینها بیان ژنها است. به اعتقاد من بیشتر آن هم بر عهده بیان ژنها است.
منبع: سیدی مثال
نویسنده: راهنمای تازه.واردین همسفر کوکب
رابط خبری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ارگ کرمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
40