جلسه دوم از دور پنجم از سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره 60 نمایندگی وکیلی با استادی راهنمای محترم مسافر قاسم، نگهبانی مسافر جلال و دبیری مسافر مجتبی با دستور جلسه " هفته گلریزان" در روز سهشنبه 20 آبان ماه 1404 ساعت 17:00 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان قاسم هستم یک مسافر.
از نگهبان لژیون سردار، مسافر حسین و همچنین ایجنت محترم، مسافر حمزه، سپاسگزارم که به من اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم.
امروز جشن گلریزان است. جشنی که در سال یک بار برگزار میشود. معمولا بازاریها سر سال، حساب و کتاب میکنند تا ببینند در طول یک سال چقدر سود کرده اند. ما هم باید ببینیم در طول یک سال در کنگره، چه سفر اولی باشیم و چه سفر دومی، چه چیزهایی را به دست آوردهایم و خودمان را با پارسال خودمان مقایسه کنیم.
جشن امروز، جشن عشق است، جشن بخشش و انسانیت است، جشن در کنار هم بودن و به همدیگر احترام گذاشتن است. جشن گلریزان فقط یک جشن مالی نیست که در آن پولی را پرداخت کنیم، چون کنگره به پول من احتیاجی ندارد بلکه این من هستم که به این خدمت در این جشن، نیازمندم.
کنگره جایی است که ما از ته دل و با عشق میبخشیم و هیچ انتظاری هم نداریم. شاید از نظر مالی پولی به من برنگردد، ولی به صورتهای مختلف دیگر، حتماً بازتاب آن در زندگی من قابل لمس خواهد بود.
ترس مانع بخشیدن میشود، چون دل کندن از مال دنیا و پول بسیار مشکل است. ما باید بر ترس خود غلبه کنیم تا بتوانیم ببخشیم. ما چون همیشه فکر روز مبادا هستیم، مال دنیا را جمع میکنیم که شاید روزی به کار ما بیاید. در صورتی که روز مبادا همین امروز است. شاید فردا فرصتی نباشد چه برسد به سال دیگر. کسی که از دست ما امروز یاری میگیرد، شاید فردا خودش یاری رسان انسانهای بسیاری بشود.
بخشیدن زمانی خوب است که از ته دل ببخشی، البته پرداخت آن باید در توان شخص باشد و شخص بعد از بخشیدن باید از خودش احساس رضایت کند. آنچه میبخشی در حقیقت در خزانه خداوند ذخیره میشود.
در این روز عزیز، هر مبلغی که بخشیده میشود، ارزشی فراتر از عدد دارد، چون از دل عشق برمیخیزد امروز این جشن نوعی جشن همبستگی و نوع دوستی است، چون که یاری رسان افرادی چون خودمان هستیم. آقای مهندس میفرمایند: کنگره ۶۰ را ما نساختیم،عشق ساخت و این عشق و محبت و بخشش باید حفظ شود.
با سپاس از شما که با حضورتان و با عشقتان و بخششتان این جشن را معنی میبخشید.
در پایان این شعر را تقدیم دوستان میکنم:
این راه طریقه جوانمردان است
مستوجب آزادی از زندان است.
از درد گذشتگان خبر دارند از
هر کس که ز دردخود پی درمان است.
دستی که بگیرد از محبت دستی
آیینه مهر ایزد منان است.
یک ذره، به خورشید بدل خواهد شد
وقتی به دلش پر تویی از ایمان است.
دریا شود آن قطره که در راه سفر
با همسفران خویش هم پیمان است.
از بند خزان رها شوید ای یاران
امروز بهار جشن گلریزان است.

پیادهسازی مسافر علیرضا لژیون هفتم
عکاس خبری مسافر محمد رضا لژیون هشتم
- تعداد بازدید از این مطلب :
231