جلسه دوازدهم از دوره بیستونهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی حر به استادی پهلوان همسفر معصومه، نگهبانی پهلوان همسفر سریه و دبیری همسفر پهلوان همسفر سارا با دستور جلسه «گلریزان» روز سهشنبه ۲۰ آبان ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کارکرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
خدا را بسیار تا بسیار بابت تمام فرصتهایی که در اختیارم قرار داد که امروز در کنگره حضور داشته باشم شاکر و سپاسگزارم. امروز حضورم را در کنگره موهبتی میدانم از طرف خداوند إنشاءالله که شاکر قدردان و سپاسگزار این نعمتها باشم تا بتوانم دریافتهای بیشتری را تجربه کنم. از آقای مهندس دژاکام و خانواده محترمشان تشکر میکنم و از اساتید محترمشان هم کمال تشکر را دارم و بینهایت سپاسگزارم. از نگهبان لژیون سردار همسفر سریه، ایجنت و گروه مرزبانی که به من فرصت دادن تا امروز در این جایگاه قرار بگیرم خدمت کنم و آموزش بگیرم تشکر میکنم. هفته گلریزان را به همه شما همسفرهای عزیز تبریک میگویم إنشاءالله که امسال بهترین گلریزان را در تمام نمایندگیها داشته باشیم امیدوارم هر کسی که دوست دارد عضو لژیون سردار بشود، خداوند این توفیق را نصیبشان کند.
من خیلی خوشحال هستم، حس و حال خوبی دارم و فردا هم تولدم هست خیلی بیشتر خوشحال هستم. امیدوارم بتوانم این حس و حال خوب را انتقال بدهم تا یک جلسه پر بار و پر از آموزش و برداشتهای خوبی داشته باشیم. گلریزان یک تلنگری است برای من معصومه که طی این دو سال و نیم که به کنگره آمدم چهطور میتوانم قدردان این نعمتها باشم با وجود برداشتهای که داشتم! راهنما همسفر مریم خیلی خوب در لژیون سردار صحبت کردند و گفتند: هفته گلریزان هفته پرداخت پول نیست؛ بلکه جشن سپاسگزاری و شکرگزاری است. همه ما میدانیم که هدف و نیت کنگره فقط درمان و تعادل است، این را هم میدانیم که در گذشته خیلیها آمدند و این بذر نیکو را کاشتند که ما الان میتوانیم برداشت کنیم؛ حالا نوبت ما است که بکاریم و دیگران برداشت و استفاده کنند.
وقتی آقای مهندس میگویند: من هنوز به کنگره بدهکارم؛ پس من خیلی بیشتر از اینها بدهکارم. یادمان نرود که در زمزمههایمان با خداوند بزرگترین خواسته همه ما این بود که یک مکانی پیدا شود تا مسافرها بیایند و درمان شوند؛ پس امروز فراموش نکنم و حرکت کنم، حرکت به سمت بزرگترین صفات خداوند که بخشندگی است و بتوانم بخشندگی را با تمام وجود تجربه کنم. روزی که من به آکادمی رفته بودم تا صحبتهای مهندس را گوش کنم آقای مهندس فرمودند که بیاید امروز این صندلیها را برای خودمان بخریم و برای خودمان داشته باشیم! ما نمیدانیم که فردا بچههای خودمان به این بیماری گرفتار میشوند یا نه! حالا چه پسر، چه دختر، پس مطمئن باشم که عملکرد امروز من تأثیر خیلی بسزایی بر روی تقدیر فردای من دارد. إنشاءالله که بتوانیم حرکت کنیم.
صحبتی که از آقای زرکش دیدهبان لژیون سردار را خیلی دوست دارم و چندین بار در روز گوش میکنم. ایشان گفتند: انسان زمانی با خوردن شیرینی کامش شیرین میشود؛ ولی یک زمانی با نخوردن شیرینی کامش شیرین میشود. من خودم سفر جونز میکنم اینجا میگویم تا خانم مهرانگيز بشنوند. من حدود دو سال و نیم قبل وقتی وارد کنگره شدم کلمه مسافر را از کلمه همسفر خیلی بیشتر دوست داشتم؛ مخصوصاً سیدی ویلیام ۵ را که گوش کردم آقای مهندس گفتند: مسافر تنها! وقتی اعلام سفر یا مشارکت میکردم و میگفتم سلام دوستان معصومه هستم مسافر تغذیه سالم، خیلی به من انرژی میداد و نمیدانستم که این را چهطور برای بقیه توصیف کنم؛ اما شیرینتر از ایناها این بود که همه آن لباسهایی که کنار گذاشته بودم و تنم نمیشدند وقتی دوباره توانستم آنها را بپوشم و از آنها استفاده کنم خیلی از این قضیه خوشحال بودم.
مسافرهایمان هم با بخشیدن مواد مخدر چقدر حالشان روز بهروز خوبتر میشود و حال اطرافیانشان هم خوب میشود؛ اما زمانی میرسد که من با آموزشهای کنگره به جایی میرسم که خوشحالی خودم و مقداری از آن نگاه و خندههایم را دوست دارم با بقیه سهیم شوم و دوست دارم بقیه هم با خوشحالی من خوشحال شوند و این قضیه خیلی شیرینتر از همه آنها است و جنس خوشحالیاش با همه فرق میکند. آقای مهندس این اواخر خیلی این را تکرار میکردند و حتی روز چهارشنبه در آکادمی هم این را گفتند: کسی که اعلام پهلوانی یا اعلام نشان بینشانی میکند هیچ حقی ندارد که توقع، انتظار و یا چشمداشتی از خدای خودش و یا از بنده خدا داشته باشد.
خیلی مثال واضحی زدند و گفتند که فکر کند که پولش را در رودخانه ریخته است و آب، پول را برده است؛ اما من همیشه به یک چیزی فکر میکنم، کسی که برای لژیون سردار کارت میکشد از یکسری ترسها، دل بستگیها، وابستگیها و از خیلی خواستههایش میگذرد؛ بنابراین صدا و توان خواستههایش میتواند بلندتر باشد و میتواند یک چیز را خیلی محکمتر از خدا بخواهد؛ چون وعده خدا دروغ نیست. اگر من امروز دستی را بگیرم قطعاً در آینده دستم گرفته خواهد شد. إنشاءالله که امسال بتوانیم با تمام وجود در گلریزان شرکت کنیم و این را هم بدانیم که پهلوان، دنور و سردار همه در یک رده قرار دارند و هیچ یک به هم برتری ندارند.
به نظر من کسی که میآید و سردار میشود، ماهی پانصد یا یک میلیون کارت میکشد، از من پهلوانتر است؛ چون ذره ذره آن پول را جمع کرده است. امیدوارم که امروز تمام توان خودمان را بگذاریم. ما در کنگره راه پسانداز کردن مادی و معنوی را یاد گرفتیم. إنشاءالله که بتوانیم با تمام وجود این کار را انجام دهیم. إنشاءالله جایگاه پهلوانی را هر عزیزی که دوست دارد و عاشق این جایگاه هست هر چه زودتر نصیبش شود. من هم از مسافرم برای جایگاه دنوری و پهلوانی تشکر میکنم؛ واقعاً کنار ایشان بخشندگی را آموزش میبینم. ممنونم که به صحبتهای من توجه کردید.
در ادامه دریافت نشان پیمان مرزبان همسفر خاطره
.jpg)
.jpg)
دریافت نشان پیمان همسفر نسرین رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون پانزدهم)
.jpg)
و برپایی مراسم جشن گلریزان


.jpg)


.jpg)


مرزبانان کشیک: همسفر خاطره و مسافر پرهام
تایپیست: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر ستاره (لژیون پنجم)
عکاس: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون هجدهم)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون هفدهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی حر
- تعداد بازدید از این مطلب :
395