English Version
This Site Is Available In English

گزارش لژیون ویلیام وایت– نمایندگی رز تهران

گزارش لژیون ویلیام وایت– نمایندگی رز تهران

گزارش لژیون ویلیام وایت – نمایندگی رز تهران
دستور جلسه: وادی نهم و تأثیر آن بر من
استاد لژیون ویلیام: مسافر مهری

سخنان استاد:

سلام دوستان، مهری هستم یک مسافر.

موضوع امروز ما «وادی نهم و تأثیر آن روی من» است. در این وادی گفته می‌شود: «وقتی نیرویی از درجه کم شروع شود و به درجه بالا و بالاتری برسد، نقطه‌ تحمل پیدا می‌کند.» در این وادی درباره‌ی نیرو، خلقت انسان و اختیار او صحبت می‌شود. خداوند، هنگامی که انسان را آفرید و به زمین فرستاد، در او هم فضایل و هم رذایل را قرار داد. یعنی تمام این ویژگی‌ها به‌صورت بالقوه در وجود ما نهفته است و خداوند اختیار را به ما داده تا خودمان انتخاب کنیم از کدام نیرو و در چه جهتی استفاده کنیم.

پیام این وادی می‌گوید: «بر کسانی که به دنیای تازه قدم نهاده‌اند، لازم است که از نقطه‌ی تفکر به نقطه‌ی عمل حرکت کنند و به خداوند و نیروهای مافوق ایمان کافی داشته باشند.» اگر بخواهم ساده‌تر بگویم، این پیام یعنی باید بذر نیکو بکاریم تا بتوانیم از آن برداشت‌های خوب داشته باشیم. هر دانه‌ای که می‌کاریم، می‌تواند هزاران نتیجه داشته باشد، اما مهم این است که توجه و اهمیت اصلی را به خویشتنِ خویش بدهیم. در کنگره، خویشتنِ خویش یعنی خودِ واقعی ما، نفس ما و روح پنهان درونمان؛ نه فقط اطرافیان یا خانواده‌مان. پس باید یاد بگیریم که چگونه از درون خود مراقبت کنیم.

وقتی گفته می‌شود «به دنیای تازه قدم گذاشتن»، منظور این است که هر کسی وارد مسیر جدیدی از تفکر و تغییر می‌شود. زمانی که من از ضد‌ارزش‌ها دوری می‌کنم و به سمت ارزش‌ها حرکت می‌کنم، یعنی در حال کاشتن بذر نیکو هستم. این همان چیزی است که با جهان‌بینی در کنگره یاد می‌گیریم؛ یعنی تغییر کردن. در سی‌دی این وادی، درباره‌ی فرمان‌ها نیز صحبت می‌شود. فرمان‌هایی مانند: دروغ نگو، دزدی نکن، غیبت نکن، تجسس نکن، مال یتیم نخور، رشوه نگیر و رشوه نده. در قرآن نیز آمده است: «وای بر انسان سخن‌چین» و «وای بر کسانی که طعنه می‌زنند»؛ یعنی این اعمال ضد‌ارزشی هستند و باید از آن‌ها دوری کنیم.

برای اینکه بتوانیم از ضد‌ارزش‌ها فاصله بگیریم و به سمت ارزش‌ها حرکت کنیم، باید نقطه‌ تحمل خود را در درونمان بسازیم. اگر نقطه‌ تحمل در ما شکل نگیرد، بذر نیکویی که می‌کاریم خشک می‌شود، چون با جهان‌بینی درست آبیاری نمی‌شود. نمی‌شود گفت: «من دروغ نمی‌گویم، اما غیبت می‌کنم» یا «تجسس نمی‌کنم، ولی رشوه می‌دهم».
حرکت در مسیر ارزش‌ها شاخه‌ای نیست که یکی را انتخاب کنیم و دیگری را رها کنیم. وقتی جهان‌بینی من تغییر می‌کند و به دانایی می‌رسم، دیگر نمی‌توانم دروغ بگویم، چون درونم تغییر کرده است. وادی نهم می‌گوید: «نقطه‌ تحمل من در ارزش‌ها باید بالا برود.»

خلقت انسان شاهکار خداوند است. انجام کار ضد‌ارزشی معمولاً آسان و لذت‌بخش به نظر می‌رسد و مربی نمی‌خواهد، اما نتیجه‌اش رنج است. در مقابل، انجام کار ارزشی در ابتدا سخت به نظر می‌آید، ولی پس از انجام آن، درون انسان آرام می‌شود و به گلستانی زیبا می‌رسد. کارهای ضد‌ارزشی مانند جامی طلایی‌اند که پر از زهر هستند؛ در ابتدا زیبا، اما در نهایت آزاردهنده. در حالی که ارزش‌ها، هرچند در ابتدا دشوارند، در پایان به آرامش و رهایی ختم می‌شوند. وقتی من به کنگره می‌آیم، نگاهم نسبت به ضد‌ارزش‌ها تغییر می‌کند. اگر هنوز دروغ می‌گویم یا غیبت می‌کنم، یعنی دانایی من هنوز تغییر نکرده است. اما وقتی نقطه‌ تحملم بالا می‌رود، پشت من به سمت ظلمت و رویم به سمت نور می‌شود و این تغییر آرام‌آرام در درون من اتفاق می‌افتد.

برای مثال، درمان سیگار یا مواد مخدر، خود حرکتی بزرگ از ضد‌ارزش به ارزش است. این تغییر زمانی پایدار می‌شود که نقطه‌ تحمل من در برابر وسوسه‌ها بالا برود. من وقتی به کنگره آمدم، دروغ گفتن برایم عادی بود و حتی از آن لذت می‌بردم، اما حالا فهمیده‌ام که با هر دروغ، از نور درونم کاسته می‌شود.
مثلاً من از مواد برادرم بدون اجازه برمی‌داشتم، چون ساختار وجودی‌ام منفی بود و در مسیر ضد‌ارزش‌ها حرکت می‌کردم. اما وقتی دانایی کسب کردم، متوجه شدم چرا در سفر دوم نمی‌توان دروغ گفت؛ چون وقتی دروغ می‌گویی، از درون پرپر می‌شوی. تغییر واقعی یعنی همین؛ یعنی انسانِ درونت، شجره‌ی وجودت، دگرگون می‌شود.

حالا از خودم می‌پرسم: آیا می‌توانم غیبت کنم؟ نه، نمی‌توانم. اگر چنین کاری بکنم، حالم بد می‌شود. این همان نقطه‌ تحمل نسبت به ارزش‌هاست. دانایی که کسب می‌کنیم، روی عملکرد و تصمیمات ما تأثیر می‌گذارد. هرچه آگاهی ما بیشتر شود، باید در رفتار و منش خود تغییر ایجاد کنیم، چون این مسیر شوخی‌بردار نیست؛ سیستم هستی با دقت با ما حساب می‌کند.

نیرویی که از نقطه‌ کم به درجات بالاتر می‌رسد، باعث شکل‌گیری درمان در انسان می‌شود. این مفهوم «نقطه‌ تحمل» نه‌ تنها در انسان، بلکه در جمادات، گیاهان و همه‌ی موجودات وجود دارد. برای مثال، اگر شیشه یا مس را بیش از حد حرارت دهیم، ذوب می‌شوند. انسان‌ها هم همین‌طورند؛ باید با آن‌ها طوری برخورد کرد که از حد تحملشان نگذریم و به آشوب نرسند.

گاهی برخی افراد آن‌قدر اصرار و فشار می‌آورند که طرف مقابل مجبور می‌شود واکنش تندی نشان دهد. نکته‌ی جالب این است که نقطه‌ تحمل انسان‌ها با یکدیگر متفاوت است؛ در کنگره، نقطه‌ تحمل یک سفر اولی با سفر دومی یا راهنما یکسان نیست. حتی میان سفر دومی‌ها هم تفاوت وجود دارد.

نقطه‌ تحمل را دانایی مشخص می‌کند. هرچه انسان داناتر باشد، تحملش نسبت به مشکلات و حتی بیماری‌ها بیشتر است. آستانه‌ی درد من پایین بود، برای همین تصادف کردم تا یاد بگیرم درد را تحمل کنم. قبلاً دردی نکشیده بودم، اما حالا آن‌قدر درد می‌کشم که احساس می‌کنم دارم ذوب می‌شوم؛ با این حال، باید تحمل کنم و زندگی‌ام را ادامه دهم. این یعنی نقطه‌ تحمل. وقتی سیگار مصرف می‌کنیم، گلبول‌های قرمز اکسیژن را به ریه‌ها می‌رسانند، اما به‌دلیل ورود دی‌اکسیدکربن، دیگر نمی‌توانند اکسیژن کافی منتقل کنند. در نتیجه، بدن برای جبران، گلبول‌های قرمز بیشتری می‌سازد و همین باعث افزایش غلظت خون در فرد سیگاری می‌شود. این یکی از تخریب‌های سیگار است.

تایپ: مسافر محدثه – لژیون سوم ویلیام – نمایندگی رز تهران
ویرایش: مسافر سمیرا – نمایندگی رز تهران
بازبینی و ارسال: همسفر سولماز

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .