English Version
This Site Is Available In English

شناخت بخشش در لژیون سردار

شناخت بخشش در لژیون سردار

در خدمت نگهبان لژیون سردار همسفران نمایندگی دلیجان هستیم و مصاحبه‌ای با ایشان ترتیب داده‌ایم که تقدیم نگاه گرم شما می‌شود.

لطفا به رسم کنگره خودتان را معرفی کنید همراه با اعلام سفر کامل:

سلام دوستان مرضیه هستم یک همسفر. من با مسافرم وارد کنگره۶۰ شدم مسافر من با ۲۰ سال تخریب  آنتی‌ایکس مصرفی الکل و حشیش به مدت ۱۳ ماه به روش DST و داروی درمان شربت OT به مدت ۱۳ ماه و ۵ روز با راهنمای مسافر آقا محمد سفر کردند. رشته ورزشی هر دو ما والیبال و نزدیک به ۳ سال است که آزاد و رها هستیم. 

لطفاً از نحوه‌ی آشنایی خودتان و مسافرتان با کنگره ۶۰ بفرمایید؟

مسافر من یکی از دوستان قدیمی خود را که چند سال ندیده بودند، بعد از مدت‌ها در یک دورهمی ملاقات کردند و ایشان از رهایی و حال خوش خودش که در کنگره۶۰ به دست آورده بود تعریف می‌کنند و از او دعوت می‌کند که به کنگره‌۶۰ بیاید و به درمان برسد.

چه عاملی باعث شد که در همان ابتدا تصمیم بگیرید در مسیر آموزش و خدمت ماندگار شوید؟

وقتی خوب فکر کردم دیدم من مرضیه در این دنیا هیچ کار مفیدی انجام ندادم به غیر از اینکه پر از منیت، پر از خشم بودم؛ ولی آموزش‌های کنگره و فضای پر از محبت و عشق کنگره من را به خودش وابسته کرد و یک انرژی بی‌نهایت مثبت و ماندگار به من داد که بتوانم در این جمع ماندگار باشم و به انسان‌های مانده در تاریکی‌ها خدمت کنم.

اولین برداشت شما از فضای کنگره و آموزش‌های آن چه بود و چه تغییری در نگاه‌تان به زندگی ایجاد کرد؟

اولین برداشت من از کنگره‌۶۰ این بود که چه‌قدر این آدم‌ها بیکار هستند که می‌آیند و هر جلسه روی این صندلی‌ها ۳ ساعت می‌نشینند برای چی؟ ولی راهنمای تازه واردین با محبت و عشق و آموزشی که با تمام وجود به من هدیه کرد باعث شد که من صبر و استقامتم زیاد شود و بتوانم روی این صندلی‌ها بنشینم و به زندگی و آینده امیدوار باشم، دید من نسبت به زندگی تغییر کرد‌ و  اولین درس برای من این نکته بود باید صبور باشم.

شما خدمت‌تان را از قسمت تازه‌واردین آغاز کردید؛ چه تجربه‌هایی از این جایگاه به‌دست آوردید؟

از خداوند می‌خواهم من را مورد لطف و بخشش خود قرار دهد  به خاطر همه ناشکری‌هایی که در زندگیم نسبت به او و نعمت‌هایش داشتم. در قسمت تازه واردین متوجه شدم که خداوند من را خیلی دوست داشت که با کنگره۶۰ آشنا شدم و او این‌قدر بخشنده و مهربان است که  ناسپاسی‌های من را همیشه نادیده گرفته است.

خدمت در نمایندگی تازه‌ تأسیس و در فاصله‌ای دور‌تر از محل زندگی چه چالش‌ها و برکت‌هایی برای شما داشت؟

خدمت در این راه به من نظم و انظباط و برنامه ریزی را یاد داد چون در روزهای خدمت از ساعت ۲ ظهر تا ۱۲ شب خانه نبودم باید زندگی‌ام را برنامه‌ریزی می‌کردم که مشکلی برای امور خانه و زندگی‌ام پیش نیاد. خدمت راه دور و شعبه تازه تاسیس به من استقامت شجاعت و بخشیدن و خدمت با عشق را یاد داد.

در دوران خدمت تازه‌واردین، کدام آموزش‌ها از استاد امین یا مهندس دژاکام بیشترین تأثیر را در عملکرد شما داشتند؟

تمام آموزش‌ها بسیار اثر گذار و‌ مفید بودند و هر کدام راه نقش زدن برگی از صفحه زندگی را به من آموختند. من باید به روز باشم از آموزش‌ها دور نباشم، هم حس باشم با تازه وارد خود هم بالاتر از تازه وارد نگاه نکنم. مثل همان مثال ارتش همه منظم قوی دست به دست هم سعی می‌کنیم که بهترین پیوند قوی شدن را و با استقامت بودن را به تازه واردین هدیه کنیم.

از نظر شما مهم‌ترین ویژگی برای راهنمای تازه‌واردین چیست؟

بهترین و سالم‌ترین و قوی‌ترین حس را در بستر کنگره در جهت رسیدن به درمان، رهایی، تعادل و حال خوش برای یک تازه وارد مهیا کنم.

با چه انگیزه‌ای مسیر مطالعه و تلاش برای شرکت در آزمون راهنمایان را طی کردید؟

هدف و خواسته درونی‌ام این بود که در جایگاه راهنمایی قرار بگیرم آرزوی این را داشتم که رهجویان کنگره را برای رهایی پیش آقای مهندس ببرم و شبانه روز برای این هدفم تلاش کردم و دروس و آموزش‌‌های کنگره را مدام خواندم. بزرگترین آرزوی من خدمت به خلق خدا بود و خدا را شکر می‌کنم که در جایگاه راهنمای تازه واردین قرار گرفتم.

دریافت شال سبز راهنمایی چه احساسی برای شما داشت و چه مسئولیتی به همراه آورد؟

گرفتن شال سبز به من حس آرامش داد و این که خداوند اجازه داد من خدمت کنم من را لیاقت این خدمت دانست و من مرضیه باید ارزش این جایگاه را بدانم و با عشق و محبت پیوندی از جنس عشق و امید با رهجو تازه وارد برقرار کنم.

امروز به عنوان راهنمای تازه‌واردین، چه تفاوتی میان «خدمت از سر علاقه» و «خدمت از روی وظیفه» قائل هستید؟

قبل از گرفتن شال که به صورت انتصابی در جایگاه راهنمای تازه واردین و بدون شال خدمت می‌کردم و تماما از روی عشق و علاقه بود؛ ولی بعد از گرفتن شال و پیمان بستن باید هر لحظه و هر زمان مواظب باشم خطایی نکنم و وظیفه خودم را آنطور که شایسته است بر اساس عمل سالم و صالح و عدالت و معرفت باشد وظیفه من این است که به عهد و پیمان خودم عمل کنم و به خوبی خدمت کنم.

به نظر شما مفهوم واقعی «بخشش و بخشندگی» در کنگره‌۶۰ چگونه معنا پیدا می‌کند؟

بخشنده‌ترین مردم کسی است که به با عشق به دیگران عطا کند. امید و چشم باز پس گرفتن از او را ندارد. بخشش و بخشندگی در کنگره‌۶۰  یعنی عشق مگر چیزی بالاتر از بخشندگی ما داریم در این جهان هستی و قبل از حضور‌ در کنگره‌‌۶۰ و درک آموزش‌های آن حاضر نبودیم حتی یک لبخند را به دیگران ببخشیم؛ ولی آموزش‌های کنگره‌۶۰ به ما یاد داد ببخش تا بخشیده بشوی هم از نظر مالی ببخش هم از نظر رفتار و اخلاق و منش، بخشندگی در کنگره‌۶۰ یعنی یافتن راه و مسیر، هدف و خواسته،  من مرضیه هدفم در این دنیا فقط جمع کردن مال دنیاست یا اینکه آموزش‌های کنگره‌‌۶۰ را به کار ببندم و با یک تیر دو هدف را بزنم هم  دنیا را داشته باشم هم توشه آخرتم را داشته باشم. اگر همه چیز را برای خودم بخواهم نمی‌توانم دست پر به جهان دیگر بروم؛ ولی با بخشش به این نتیجه رسیدم که می‌توانم همه چیز را برای همیشه داشته باشم.

مصاحبه کننده و طراح سوال: همسفر صدیقه رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون اول)
عکس: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون سوم)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زینب(لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دلیجان 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .