خداوند بزرگ را شکر و سپاس که به فضل الهی در مسیر احیای انسانی قرار گرفتم؛ تا هنر و علم زندگی را بیاموزم و به ساختن خود بپردازم. برای بخشیدن لازم نیست، ثروتمند باشی؛ بلکه باید به بیداری برسی تا بتوانی عبور کنی. برای باورها هیچ ارزشی نیست؛ اگر من باور داشتم که بخشش خوب است؛ ولی به نقطه عمل نمیرسیدم این باور ارزشی نداشت. لژیون سردار جایی است که نور از دل تاریکیها عبور کرده و به روشنایی جانها رسیده است و جان را به نور ایمان آذین بسته است. فقط کمک مالی نیست؛ بلکه عشق، محبت و انسان بودن را تجربه میکنی که یک انتخاب آگاهانه است. برای رشد و تعالی جمعی و نجات انسانها، یعنی همدل بودن و یاری رساندن به همنوع خود است.
خداوند در سوره بقره فرمودند: کسانی که در راه خداوند انفاق میکنند؛ سپس به دنبال انفاق منت نمیگذارند، پاداش آنان نزد پروردگار محفوظ است نه ترسی دارند و نه غمگین میشوند. اولین بار به عنوان مهمان در جمع انسانهای بخشنده لژیونسردار حضور پیدا کردم و به طرز عجیبی خدمت تایپ روزی من شد. هر کلمهای را که تایپ میکردم، چشمانم روشنتر میشد، حس عجیبی بود. قلبم قوت، پاهایم توان و دستانم جان دیگری گرفته بود خیلی خوشحال بودم، مانند: پرندهای بودم که از قفس رها شده بودم این حس و حال زیبا قابل وصف نیست. راه برایم باز شده بود و لطف پروردگار شامل حالم شده بود. همیشه دوست داشتم، عضوی از لژیون سردار باشم به دلایل و مشکلات مالی نمیتوانستم، با اینکه مبلغ بسیار کمی بود؛ ولی برای من مثل کوه بود، باید عبور میکردم، مثل گذرگاهی با موانع زیاد بود. از تمام عزیزانی که در این راه قوت قلب بودند، بسیار سپاسگزارم.
من خدمت به انسانها را همیشه دوست دارم. در بیرون از کنگره۶۰ بخشش را تجربه کرده بودم؛ ولی بخشش در کنگره یعنی: بیداری، درسعشق، آرامش، محبت، ازخودگذشتگی، وفای به عهد و باران رحمت خداوند است. وقتی خواسته و هدف انسان مشخص باشد و انسان خود را به هستی ثابت کند، هستی هم او را در رسیدن به خواستهاش حمایت خواهد کرد. یادم میآید؛ اولین باری که همسفر منیره اسیسانت تغذیه را در شعبه دیدم و چند سؤال از ایشان پرسیدم به من گفتند: اگر میخواهی گرههای درونیت باز شود، عضو لژیون سردار شو، همین جمله نقطه تفکری بود که این خواسته را در خود تقویت کنم با اینکه کمک مالی زیادی نمیتوانستم در کنگره داشته باشم؛ ولی با تمام وجود از سبدها حمایت میکردم، همیشه دعا میکردم که به خواستهام برسم و من هم وارد این زنجیره عشق شوم. خداوند را هزاران بار شکر که به جمع بخشندگان رسیدم.
لژیون سردار مظهر وادی چهاردهم است و اقیانوسی از عشق و محبت است که انسان را به تعالی میرساند. از راهنمایم بسیار سپاسگزارم که درس عشق و عاشقی را در محضر ایشان آموختم، وجودشان برای من نوری است که روشنگر زندگیام شد، مسیر پرتلاطم زندگی را برایم هموار ساخت و عشق به خدمت را در من پرورش داد و در کنگره ماندگارم کرد. امروز خداوند را شاکرم که عضو لژیون سردار هستم و شیرینی عشق را چشیدم. بخشش بلاعوض، نه تنها نیرو به ما میدهد؛ بلکه روح انسان را بزرگ میکند، حال خوش ابدی را میآورد و عشق را در تمام وجود انسان جاری میکند. عاشق و آنچه در او هست، تنها بزرگترین سرمایهای است که اگر ببخشد، زیاد و زیادتر میشود. امواج عشق در همه جا موج میزند، کافی است دستت را بلند کنی؛ اگر دستت خالی از کینه، نفرت، حسادت و انتقامجویی باشد، عشق در دستان تو قرار میگیرد و تو میتوانی عشق را پس بزنی؛ اما عشق هرگز تو را پس نمیزند؛ زیرا همه در عشق شناورند.
نزدیک گلریزان امسال مشارکت یکی از همسفران پهلوان تکانهای برای من شد که وفای به عهد کنم و تسویه کنم و خداوند را شکر که این اتفاق زیبا در زندگی من افتاد. در اندیشههای بلند همیشه آنچه را میجوییم، نمییابیم؛ اما با حرکت و آغاز از یک نقطه تاریک تا رسیدن به رنگینکمان میتوان، دگرگونیهایی را رقم زد. خدا را هزاران بار شکر که من هم سهم خیلی خیلی کوچکی در این کشتی نجات که به سمت احیا و تعالی انسانها در حرکت است را دارم. امیدوارم خدمتگزار لایقی باشم، خدمتی عاشقانه و خالصانه با حس خوب با مردمداری و جهانبینی درست که نه به دیگران و نه به خودمان آسیب بزنیم. هوشیار و بیدار باشیم و باعث سازندگی شویم. مهندس فرمودند: اگر دیر برسید، اتوبوس میرود. کنگره۶۰، موهبت و نعمتی است که به ما بخشیده شده است.
هر خدمتی که در توانمان است را باید با خلوص نیت، حس خوب و با عشق انجام دهیم. کنگره به راه خود ادامه میدهد و اگر ما در کنگره جاری و شناور باشیم، قدر رحمت خداوند را که شامل حال ما شده است را بدانیم و در مسیر تغییر و رسیدن به هدف کوشا باشیم، در هر جایگاه خدمتی بهره و آموزش لازم را بگیریم و دست به دست هم بدهیم برای کمک به هم نوع خودمان تا انشاءالله هزاران هزار انسان نجات یابند و به حال خوش برسند. از بنیان کنگره۶۰ مهندس دژاکام بسیار سپاسگزارم که این بستر را برای ما مهیا کردند که از ظلمت و تاریکیها رها شویم و به نور و روشنایی برسیم. الهی که همیشه سلامت و تندرست باشند و به تمام اهدافشان برسند. در آخر از خداوند میخواهم که من و مسافرم توفیق خدمت در جایگاه پهلوانی را داشته باشیم.
مثل رود جاری باش که از کوه میگذرد و سبزینه را زنده میکند. بخل، سد راه عشق است و سخاوت دریایی که نفس را غرق کرده و روح را به برکت میرساند.
نویسنده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون چهارم) عضو لژیون سردار
رابطخبری: دنور همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون هفتم)
ارسال: همسفر پریناز رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون هفدهم) دبیرسایت
همسفران نمایندگی حر
- تعداد بازدید از این مطلب :
153