بخشش سفری از ترس تا روشنایی

به مناسبت هفتهٔ پربرکت گلریزان، گفت‌وگویی صمیمانه با سه پهلوان نمایندگی یحیی زارع میبد ترتیب دادیم تا از تجربه‌ها، احساسات و نگاه آنان به بخشش، عشق و لژیون سردار بیشتر بدانیم. گفت‌وگویی سرشار از حس شکرگزاری، محبت و ایمان به مسیر روشن کنگره ۶۰ تقدیم نگاه‌ شما 

لطفا به رسم کنگره خودتان را معرفی کنید.

مسافر مسلم

سلام دوستان مسلم هستم مسافر، آخرین آنتی ایکس مصرفی تریاک، شیره مدت تخریب ۲۰ سال به روش DST با داروی OT با راهنمای محترم مسافر محمد ۱۱ ماه سفر کردم مدت رهایی ۲سال و ۳ماه ، در ادامه سفر نیکوتین داشتم آنتی ایکس مصرفی روزانه دو پاکت سیگار مدت تخریب ۲۲ سال با استفاده از آدامس خوراکی مدت سفر ده ماه و چند روز با راهنمای محترم مسافر کاظم، ورزش در کنگره شنا رهایی از بند نیکوتین نه ماه، در جایگاه دبیری و نگهبانی کارگاه‌ خصوصی، نگهبان لژیون سردار و درحال حاضر درجایگاه مرزبانی در خدمت هستم.

مسافر سعید

سلام دوستان سعید هستم یک مسافر آخرین آنتی ایکس مصرفی شیره و تریاک، مدت تخریب ۸ سال، به مدت ۱۱ ماه و ۲۰ روز با راهنمای محترم محسن کریمی سفر کردم با با روش DST و داروی درمان OT رهایی یک سال و ۶ ماه و ۱۳ روز، ورزش در کنگره والیبال، دبیر کارگاه عمومی و در حال حاضر در جایگاه مرزبانی در حال خدمت هستم.

مسافر محمد علی

سلام دوستان محمدعلی هستم مسافر، آخرین آنتی ایکس مصرفی تریاک و شیره، به مدت ۱۱ ماه و ۱ روز به روش DST و داروی OT با راهنمای محترم کاظم بهرامی سفر کردم و الان ۱۱ ماه و ۴ روز است که با دستان پر مهر آقای مهندس آزاد و رها هستم، رشته ورزشی والیبال و در جایگاه خزانه داری لژیون سردار درحال خدمت هستم.

چه چیزی باعث شد تا چنین قدم بزرگی در قسمت مالی بردارید؟

مسافر مسلم

در اصل به خاطر گوهر با ارزشی که کنگره به من هدیه داد و آن رهایی از بند مواد و سیگار و بازگشت  از دوران تاریکی به نور بود. مربی که مرا زنده کرد. الگوی بخشیدن که در من وجود داشت با گذشت زمان کامل تر شد و این انتخاب در وجود من شکل گرفت.

مسافر سعید

حس دوست داشتن، عشق و محبت به هم نوع خود، در چرخه ای که دیگران کاشتند و ما برداشت کردیم، ما هم بکاریم تا دیگران برداشت کنند و برای اینکه این راه ادامه داشته باشد.

مسافر محمد علی

انگیزه‌ اصلی من برای قدم برداشتن در بخش مالی، تغییر درونی بود که در کنگره پیدا کردم. روزی فقط مصرف‌کننده بودم، اما امروز می‌توانم بخشنده باشم و به ساختن کمک کنم. دیدم اگر کنگره نبود، من هم امروز نبودم؛ پس تصمیم گرفتم در حد توان خود، در بازپرداخت این لطف عظیم سهیم باشم؛ چون باور دارم بخشیدن، خودش نوعی رهایی دوباره است.

مفهوم بخشش برای شما یعنی چه؟و چه تفاوتی بین بخشش از روی حساب و بخش از روی عشق می‌بینید؟

مسافر مسلم

بخشش اول باید در ذهن اتفاق بیفتد و تصویر سازی شود، بعد به مرحله اجرا برسد، بخشش از روی حساب؛ یعنی انتظار جبران و یا برگشت را داری؛ ولی از روی عشق به طور خالصانه هیچ انتظاری را نداری و نخواهی داشت.

مسافر سعید

واژه بخشش را دو جور معنا کرده‌اند. یکی همان عفو کردن و گذشت کردن است؛ اما دیگری معنای جالبتری دارد؛ عطا کردن، دادن. بخشش واقعی؛ یعنی از حال خوش و انرژی دیگران خوشحال شدن، بخشش این نیست که حتما مالی باشد.

مسافر محمد علی

برای من بخشش؛ یعنی رهایی از خودخواهی و پیوند با عشق الهی. وقتی از روی حساب می‌بخشم، در واقع در حال معامله‌ام؛ انتظار دارم در عوض چیزی بگیرم؛ حتی اگر آن چیز فقط یک تشکر باشد. اما وقتی از روی عشق می‌بخشم، دیگر انتظار و حسابی در کار نیست، فقط حس شکرگزاری و آرامش درون است. این نوع بخشش است که روح انسان را بزرگ و سبک می‌کند.

وقتی شال پهلوانی را دریافت کردید، اولین حسی که در وجودتان شکل گرفت چه بود؟

مسافر مسلم

وقتی شال پهلوانی را دریافت کردم، احساسی عمیق در وجودم شکل گرفت؛ احساسی که در آن لحظه به اوج خود رسید. گویی در درونم دگرگونی عظیمی رخ داد، جهشی برای حرکت به‌ سوی بالا و تعالی. در همان حال، جمله‌ای از سردار در ذهنم طنین‌انداز شد: ارابه‌ها را در بی‌کران به حرکت درآورید که نگهبانان ماوراء به آنچه در زمین می‌گذرد نیازمندند. آن لحظه فهمیدم که این شال، نشانه‌ مسئولیتی الهی است برای خدمت بیشتر و ادامه‌ حرکت در مسیر عشق و بخشش.

مسافر سعید

وقتی شال پهلوانی را دریافت کردم، احساس کردم نوری در درونم روشن شد. نوری از عشق، سپاس و مسئولیت. آن لحظه تمام مسیر گذشته‌ام از ذهنم گذشت؛ از تاریکی‌ها تا روشنایی امروز. شال پهلوانی برایم فقط یک پارچه نبود؛ بلکه یادآور این بود که خداوند مرا لایق دانسته تا در مسیر بخشش و خدمت قدم بردارم.

مسافر محمدعلی

اولین حسی که در وجودم شکل گرفت، احساس ارزشمندی و آرامش عمیق بود. آن لحظه فهمیدم که تمام سختی‌ها، آموزش‌ها و تلاش‌ها بی‌نتیجه نمانده است. شال پهلوانی برایم نماد اعتماد و محبت کنگره بود، نشانه‌ای از اینکه انسان می‌تواند تغییر کند و به نقطه‌ای برسد که روزی حتی در خواب هم نمی‌دید.

اگر بخواهید پیامی به کسانی بدهید که هنوز در مورد کمک مالی یا عضویت در سردار تردید دارند، چه می‌گویید؟

مسافر مسلم

با ترس، همه روبه‌رو می‌شوند؛ به‌ ویژه ترس از دست دادن مال که ترسی سنگین و واقعی است. اما راه عبور از این ترس، آموزش و حضور در لژیون سردار است. با آموزش‌های این مسیر، انسان به‌تدریج سیر صعودی بخشش را طی می‌کند. این یک امتحان الهی است؛ امتحانی که در درجهٔ اول باید از ترس خود بگذری. وقتی از خودت گذشتی، آن‌گاه به خودِ حقیقی‌ات می‌رسی.

مسافر سعید

به عزیزانی که هنوز تردید دارند می‌گویم؛ همان‌طور که ما روزی از کنگره دریافت کردیم و نجات پیدا کردیم، امروز نوبت ماست که بخش کوچکی از آن عشق را بازگردانیم. کمک مالی در کنگره فقط دادن پول نیست، بلکه  کاشتن بذر امید برای کسانی که هنوز در تاریکی‌اند. اگر از دل بدهی، چندین برابرش را در آرامش، برکت و حال خوش پس می‌گیری.

مسافر محمد علی

من به دوستانی که در تردید هستند می‌گویم، هیچ‌کس با دادن پول کم یا زیاد سنجیده نمی‌شود؛ بلکه نیت و عشق پشت آن ارزش دارد. گاهی یک قدم کوچک در بخش مالی، آغاز یک تحول بزرگ درونی است. سردار شدن؛ یعنی شرکت در ساختن آیندهٔ کنگره، آینده‌ای که شاید نجات‌دهندهٔ یک انسان دیگر باشد.

در پایان اگر نکته یا صحبت خاصی دارید بفرمایید؟

مسافر مسلم

این فرصت ها خیلی خاص و ناب هستند سعی کنیم اگر به سمتمان آمدند، به نحو احسن از آن استفاده کنیم. وقتی به من جایگاهی پیشنهاد می‌شود به این منظور است که من برای این انتخاب شدم و مامور هستم این خدمت را انجام بدهم وگرنه اگر صبر کنم خدمت از من گرفته می شود به دیگری واگذار می‌گردد. گلریزان؛ یعنی شکرگزاری به خاطر ورودم به کنگره که من باید با تمام وجودم ببخشم.

مسافر سعید

جشن گلریزان، جشن عشق است؛ جایی که انسان‌ها از جنس محبت، بخشش و ایمان گرد هم می‌آیند. لژیون سردار برای من مدرسه‌ انسانیت است، جایی که یاد گرفتم بخشیدن؛ یعنی ماندگار شدن در دل‌ها. امیدوارم امسال هم شاهد گلریزانی باشیم که بوی عشق و رهایی از آن برخیزد.

مسافر محمد علی

در پایان از همه عزیزانی که در مسیر لژیون سردار گام بر می‌دارند سپاسگزارم. جشن گلریزان فرصتی است تا بار دیگر نشان دهیم که اعضای کنگره ۶۰ نه‌ تنها در گفتار، بلکه در عمل نیز اهل عشق و بخشش‌اند. هر مشارکت مالی، هر قدم کوچک در این مسیر، سهمی است در حفظ و گسترش این بنیان مقدس.

در پایان، صمیمانه تشکر می‌کنیم ازشما که با بزرگواری، آرامش و تواضع همیشگی، وقت ارزشمند خود را در اختیار ما قرار دادید و با سخنان پر مهرتان بر غنای این گفت‌وگو افزودید.

مصاحبه کننده: مسافر علی (لژیون هشتم)
طراح سوال، عکس و ارسال: مسافر سعید (لژیون دوم)