کنگره 60 هیچ گاه، به هیچ شخصی بدهکار نخواهد ماند.

پنجمین جلسه از دوره هفتم لژیون سردار کنگره 60،  ویژه مسافران با استادی دنور محترم مسافر مسعود ، نگهبانی دنور مسافر جمشید و دبیری دنور مسافر امید با دستور جلسه « وادی نهم و تاثیر آن روی من » ساعت 15:30 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد

درابتدا خوش آمد عرض می کنم خدمت تمام حاضرین درجلسه امیدوارم جلسه ای پر بار و پر انرژی داشته باشیم. در مورد وادی نهم و پیدا شدن نقطه تحمل و پیام این وادی که می فرماید:  پیام برای کسانی که به دنیای جدید قدم نهاده اند و به خویش خویشتن توجه می نمایند؛ بر شما واجب و ضروریست که از سخن به نقطه عمل حرکت کنید و به زمین و سما توجه نمایید. برای من مسافر، همین دو خط کافیست که بدانم کجای کار هستم و چه وظیفه ای به دوش من است، یکی از خاطره هایی که همیشه در ذهن من خواهد ماند روزی است که به کنگره آمدم  نقطه تحمل من آنقدر پایین بود که نمی توانستم یک ساعت در جلسه تازه واردین بنشینم،  در آن زمان کوتاه دو بار از سالن بیرون رفتم و شیره تریاک خوردم تا بتوانم جلسه را به پایان برسانم . در جلسه دوم یا سوم تازه واردین؛  شخصی را دیدم که برای جایگاه پهلوانی اقدام کرده بود و 100 ملیون تومان هم کارت کشیده بود، به یکی از دوستانم که با هم به کنگره آمده بودیم گفتم،  اینها راه بهتری برای حیف و میل کردن پول خود ندارند؟ یکی نیست به اینها بگوید، بنده خدا این پول را به زخم های زندگی خود بزن تا سر و سامانی بگیری ... آن روز تا شب من آن شخص را قضاوت کردم و نمی توانستم  دلیل انجام هم چین کاری را درک کنم.

من با این حال خراب و نقطه تحمل پایین وارد کنگره شدم و امروز نزدیک به 6 ماه است که آزاد و رها هستم، هیچ حسی نسبت به مواد مخدر ندارم، من که آرزوی یک روز زندگی بدون مواد مخدر را داشتم به درمان رسیده ام. روز به روز حس وحال بهتری را تجربه می کنم، به واسطه این اتفاق بزرگ طرز برخورد من با خانواده، پدر و مادرم و همسرم بسیار تغییر کرده است. جناب مهندس می فرمایند: بدون پول هیچ جایگاهی به وجود نمی آید، هیچ چراغی روشن نخواهد شد، چرخ های کنگره به گردش در نمی آید و هیچ شخصی به درمان نخواهد رسید.

همان طور که قبل از ما افراد دیگری در شعبه ها خدمتگزار بودند؛ سردار و پهلوان شدند، تا شخصی مثل من جایی برای درمان داشته باشد، اکنون وظیفه خود می دانم که با شرکت در لژیون سردار و دریافت جایگاه دنوری یا پهلوانی،  بتوانم در این امر بزرگ به میزان توان خود سهیم باشم، همواره این سوال در ذهن من و شاید همگان باشد؛ آیا زندگی بدون مواد، ودریافت حال خوب، با پول قابل خریدن است؟ امروز آگاهی ونقطه تحمل من به قدری بالا رفته است که برای جایگاه پهلوانی از جناب مهندس کسب اجازه کرده ام، این کوچک ترین کاری است که من می توانم در قبال دریافت این همه خدمت پرداخت نمایم.
در آخر به تمام عزیزان توصیه می کنم؛ اگر ذره ای تردید در دل دارید از آن عبور کنید و در گلریزان با تمام توان خود شرکت کنید؛ که کنگره 60 هیچ گاه،  به هیچ شخصی بدهکار نخواهد ماند.

تایپ تنظیم و ارسال: مسافر محسن