English Version
This Site Is Available In English

به رحمت خداوند ایمان راسخ داشته باشید.

به رحمت خداوند ایمان راسخ داشته باشید.

همسفر سمیه

در وادی نهم آقای مهندس می‌گویند: به رحمت خداوند ایمان راسخ داشته باشید. بدانید دست همیاری شما و یاری رساندن و نیکی کردن و بذر نیکو کاشتن شما بدون پاداش نیست. من فکر می‌کنم ایمان به خداوند و قدم گذاشتن در صراط مستقیم و دوری کردن از ضد ارزش‌ها برای من‌ همان پاداشی است که در این وادی از آن صحبت می‌شود‌ چرا که من نیز در جهت ضدارزش‌ها بودم، بی‌صبر و بی‌قرار، با آمدن به کنگره و با یاد گرفتن آموزش‌ها و کاربردی کردن آن‌ها در زندگی‌ توانستم به همان پاداشی که‌ گفته‌ می‌شود یعنی‌ آرامش برسم.

من در کنگره یاد گرفتم وقتی مشکلی پیش می‌آید چگونه با آن برخود نمایم، باید تلاشم کنم تا درهای رحمت الهی به سوی من باز شوند. به طور کلی بالا بردن نقطه تحمل در جهت‌ ضدارزش‌ها کار ساده‌ای است حتی می‌تواند لذت‌بخش هم باشد. کارهای ضدارزشی مانند زهر در جامی زرین می‌باشند. همه موجودات در مقابل نیروهای پیرامون خود نقطه تحمل متفاوتی دارند. به خاطر همین برای رهایی از کارهای ضدارزشی باید دانایی خودمان را بالا ببریم و نقطه تحمل را با آگاهی و تمرین به‌ درجه بالاتری برسانیم.

همسفر زهرا

 من همسفری هستم که خیلی سختی‌ کشیدم و سال‌ها کنار یکی از عزیزانم با درد و امید زندگی کردم. در این مسیر وادی نهم برای من یک نقطه عطف بود. می‌خواهم از این تجربه با زبانی ساده بگویم؛ شاید برای‌ همسفران هم مفید باشد. وادی نهم برای من مثل روشن شدن یک چراغ در شب بود و فهمیدم درد من هم قابل گفتن است، فقط صدا نکردنش مشکلم را حل نمی‌کند. در این وادی فهمیدم که تغییر فقط از طرف مقابل نیست من هم مسئول بخشی از این رنج هستم، نه برای قضاوت کردن بلکه برای یاد گرفتن، آرام بودن و کنار آمدن با واقعیت‌ها به جای اینکه به حرف‌ها و کارهای همسرم واکنش تند نشان بدهم، یاد گرفتم کمی صبور باشم و به خودم نگاه کنم.

در ابتدای مسیر خیلی بالا و پایین داشتم. گاهی فکر می‌کردم اگر او تغییر نکند من هم آرامش را دوباره به دست نمی‌آورم؛ اما در وادی نهم فهمیدم که وقتی من بی‌تعصّب و با صداقت رفتار کنم، میدان برای هر دو نفر باز می‌شود. من باید با کلام ساده و بدون قضاوت به او نزدیک شوم‌ نه با فریاد و مقایسه‌ در این راه فهمیدم که باید از غرورم کم کنم و واقعیت را بپذیرم، زندگی مشترک با همه سختی‌هایش ممکن است دوباره از نو شروع شود؛ اگر من هم بخواهم قدم بردارم. در این مرحله یاد گرفتم که به جای حرف‌های منفی و شکوه‌های بی‌پایان، کارهای کوچک اما مداومی انجام بدهم. گوش دادن، احترام به رفتارش و گذاشتن فضای امن برای گفت‌وگو گاهی به خودم می‌گفتم: من هم در این دوستی سهمی دارم. من هم باید دست از دشمنی با خودم بردارم تا بتوانم با همسفرم رو به جلو قدم بردارم.

در نهایت، اهمیت صداقت با خود و همسرم را درک کردم. هیچ کینه‌ای را در دل نگه نمی‌دارم. هر روز تلاش می‌کنم با همان چشم ساده به آینده نگاه کنم.

وادی نهم به من یاد داد که ساده بودن، صبر و پذیرش می‌تواند به آرامش برسد. من با قلبی تازه و با امیدی بی پایان، می‌توانم در کنار همسرم مسیر بهبودی را طی کنم. ما با هم بودن را دوباره یاد می‌گیریم نه بدون اشتباه، بلکه با پذیرش اشتباهات و حرکت به سمت بهتر شدن! اگر من توانستم از این وادی عبور کنم شما هم می‌توانید با قدم‌های کوچک، با صدای آرام درونتان و با ایمان به اينکه تغییر ممکن است مسیرتان را آغاز کنید. کنگره۶۰ به من نشان داده است که همیشه فرصتی برای از نو ساختن زندگی وجود دارد؛ حتی در روزهایی که تاریکی بیشتر از نور است. امیدوارم هر همسفر که سختی کشیده‌ و این دلنوشته را می‌خواند بداند که تنها نیست و با اراده و همراهی‌ می‌شود دوباره به زندگی لبخند زد.

رابط خبری: همسفر محبوبه رهجوی راهنما همسفر ملیحه (لژیون پنجم)
ارسال: همسفر نفیسه رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون چهارم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی رضوی

منبع: نمایندگی رضوی - همسفران

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .