English Version
This Site Is Available In English

برای رسیدن به نور باید از تاریکی عبور کرد

برای رسیدن به نور باید از تاریکی عبور کرد

در کتاب چهارده وادی عشق، ابتدای وادی نهم آمده: «پیام برای کسانی است که به دنیای تازه قدم نهاده‌اند» شاید در ابتدا این طور برداشت شود که برای کسانی است که سفر اول را طی کرده و وارد سفر دوم شده‌اند؛ ولی امروز من می‌گویم می‌تواند برای هر کسی باشد؛ حتی یک سفر اولی که از این وادی توشه‌ای برگیرد و ادامه سفر بدهد. پیام برای کسانی که به دنیای تازه قدم نهاده‌اند.

اگر در نظر بگیریم که خویش معنی خودمان را می‌دهد، خویشتن را می‌شود گفت مثل روح و نفس که با هم همجوار هستند و همزیستی مسالمت‌آمیز دارند و می‌توانیم به آن توجه کنیم. بر شما واجب و ضروری است که از سخن به عمل حرکت کنید. به زمین و سماء توجه کنید. به زمین نگاه کنید و خلقت و قدرت را در زمین ببینید و به آسمان نگاه کنید و ببینید که چه حساب و کتابی در آن نهفته شده است.

پس با اندیشه ژرف خود به رحمت ماوراء ایمان راسخ داشته باشید و بدانید پاداش شما دست همیاری شما را خواهد داد، آنگاه بذر نیکو بکار یا تخم و دانه با ارزش که هم قوت و خوراک تو را و هم سایبان تو را برافراشته خواهد کرد، پس آن کنید که فرمان است. وقتی که انسان خلق شد و از آسمان به زمین رانده شد موجودی بود که از نظر شعور از هر حیوانی بالاتر قرار داشت؛ ولی مجموعه رذائل و فضائل بصورت قوه در او نهاده شده بود.

به انسان اختیار کامل داده شد تا خود را بیازماید، در نتیجه بر سر یک دوراهی خیر و شر قرار گرفت. انسان جایز‌الخطاست؛ یعنی اجازه دارد خطا کند. بعضی‌ها می‌گویند اجازه ندارد خطا کند. انسان ممکن‌الخطاست؛ یعنی ممکن است خطا کند؛ اما نظر من این است که انسان مختارالخطاست؛ یعنی انسان اختیار کامل دارد که خطا کند؛ اما اگر یقه‌اش را گرفتند به خودش مربوط است.

همه انسان‌ها دارای دو چهره یا دو رو هستند. روی خیلی بد و با خشم و خشونت و یک روی مهربان؛ روی خشم و خشونت و خوی حیوانی در وجود همه است؛ ولی پنهان و مهار است. این ما هستیم که انسان‌ها را مجبور می‌کنیم که روی حیوانی یا آدمی خود را به ما نشان دهند. ما با رفتار و کردارمان به گونه‌ای برخورد می‌کنیم که انسان‌ها خوی وحشی‌گری خود را به ما نشان دهند یا اینکه ما با اعمال و کردار کاری می‌کنیم که انسان‌ها روی ادب، نزاکت، مهربانی و آدمیت را به ما نشان دهند.

هر انسانی در نقطه تحمل یک ظرفیتی دارد. وقتی نقطه تحمل پر شد به آستانه آشوب می‌رسد. آشوب به معنی درهم و برهم، شلوغ، به‌هم‌ریختگی، جنگ و درگیری است. برای بالا بردن نقطه تحمل دو نکته ضروری به‌ نظر می‌رسد. الف: تکرار منظم موضوع مورد نظر. ب: در نظر گرفتن و رعایت طول زمان یا گذشت زمان. انسان برای کسب نقطه تحمل بایستی با ممزوج دو نیرو و بکارگیری پتانسیل‌های مکمل به بالاترین نقطه تحمل برسد.

ممزوج دو نیرو به معنی ترکیب دو نیروی مثبت و منفی است. نیروهای منفی درحقیقت به‌ جهت ساخته شدن ما طراحی شده‌اند و ما بایستی در مقابل آن‌ها ایستادگی کنیم و با علم، دانش، تفکر و استقامت آن‌ها را از سر راه خود کنار بزنیم. قدرت مطلق دو راهنما یا پیامبر برای این موجود یا انسان قرار داد. یک راهنمای درونی که می‌توان آن را وجدان یا عقل نامید و یک راهنمای بیرون که پیامبران قدرت مطلق هستند.

فرامین و دستورات قدرت مطلق توسط پیامبران اعلام شده است. در قسمت نقطه تحمل باید مسئله فتوت و جوانمردی را حفظ کنیم. نقطه تحمل همین‌ طوری بالا نمی‌رود و باید در هرقسمت کار کنیم. ما بایستی از سد رنج‌ها، سختی‌ها یا نیروهای تخریبی و بازدارنده عبور کنیم. برای رسیدن به شجاعت باید از ترس، برای رسیدن به ایمان باید از کفر، برای رسیدن به سواد باید از بی‌سوادی، برای رسیدن به نور باید از تاریکی و برای رسیدن به عشق باید از نفرت عبور کنیم و این کاری هم سخت و هم سهل است.

منابع مقاله: کتاب ۱۴وادی و سایت کنگره۶۰
نویسنده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر ملیحه (لژیون پنجم)
رابط خبری: همسفر محبوبه رهجوی راهنما همسفر ملیحه (لژیون پنجم)
ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی رضوی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .