جلسه چهارم از دوره هشتم جلسات لژیون سردار نمایندگی شفا مشهد، با استادی پهلوان محترم مسافر مرتضی، نگهبانی دنور مسافر جواد، خزانهداری مسافر عطا و دبیری مسافر رضا با دستور جلسه "وادی نهم: وقتی نیرویی از کم شروع بشود و به درجه بالا و بالاتری برسد، نقطه تحمل پیدا میشود" سه شنبه ۱۳ آبان ماه ۱۴۰۴، ساعت ۱۵:۳۰ برگزار شد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مرتضی هستم یک مسافر. قبل از هر چیز تشکر میکنم از نگهبان، ایجنت محترم و همهی شما عزیزان. وقتی میگویم «ما»، یعنی خودم را میگویم. آن زمان به ما میگفتند «تا آخر عمر معتادی». من هم همین را میگفتم. بعد از مدتی که خماریها کم شد و بدنم کمی تثبیت شد، رفتم و گفتم: «آقا من دیگر معتاد نیستم.» راهنما گفت: «مرتضی، ما تا آخر عمر معتادیم.» گفتم: «پس یعنی آخرش دوباره مصرف؟» گفت: «نه، یعنی همیشه باید مراقب باشی.»
نمیخواهم بگویم جایی خوب است یا بد. هر جایی که حتی به یک نفر کمک کرده باشد، جای احترام دارد. دوستان زیادی دارم که هنوز در انجمنهای دیگر هستند و انسانهای بسیار خوبیاند. ما تعصب نداریم. کنگره فقط کمی بهروزتر است و بیشتر روی جسم و بازسازی آن کار شده و از نظر علمی قویتر است.
اما اصل موضوع این است که تمام این جمع شدنها و دور هم بودنها ریشهاش برمیگردد به اولین پایهگذار انجمنهای گروهی، آقای بیل ویلسون، که حدود ۹۰ سال پیش کشف کرد که ما باید برای درمان، دور هم جمع شویم. او الکلی بود و بعد از ترک، افراد دیگر را هم تشویق میکرد ترک کنند. آنها را میآورد خانه تا کمکم پاک شوند. اما همه دوباره برگشتند. فقط خودش پاک ماند. بعد فهمید که مهمترین نکته این است که اگر میخواهم پاک بمانم، باید به دیگران کمک کنم. یعنی هدف اول، خودِ من هستم.
در کنگره هم همین است. خدمت میکنیم برای اینکه خودمان درست شویم، نه دیگران. الان من در شعبه فردوسی ایجنت هستم و راهنما. اوایل فکر میکردم آمدهام دیگران را درست کنم. ولی فهمیدم هدف اصلی اصلاح خودم است.
در کنگره میگوییم کنگره رایگان است؛ یعنی هوا، زمین، نشستن و آمدن و رفتن رایگان است. ولی شکرگزاری فقط در زبان نیست؛ در عمل است. روزی که در محضر خدا حاضر میشویم، اعمال بررسی میشود؛ نه فقط ذکر و کلام. من خودم نماز میخوانم و اعتقاد دارم، اما اصل کار عمل است. اینکه برای دیگران قدم برداری، دستگیری کنی، محبت کنی؛ اینهاست که انسان را بالا میبرد.
کنگره یک ماکت کوچک از هستی است. اگر بخواهی وارد شوی، باید موادت را تیپر کنی، راهنما بگیری، ادامه دهی، خدمت کنی. اگر انجام دهی، میروی بالا؛ اگر انجام ندهی، سقوط میکنی. نقطهی تام مهم است. ذرهذره از منفی بینهایت میشود رسید به مثبت بینهایت.

من هم مثل خیلیها فکر میکردم یک سال بیایم و بروم و تمام شود. اما وقتی خواستم خدمت را رها کنم، فهمیدم چقدر به خدمت نیاز دارم. آنجا نقطهی تام برایم شکل گرفت و حرکت کردم.
حالا دعوت میکنم برای حضور در لژیون سردار. اینجا صحبت پولِ خیلی زیاد نیست؛ صحبت رشد است. رشد همیشه با درد همراه است. مثل عضله که با درد رشد میکند، روح هم با بخشش و تعهد رشد میکند.
کنگره مالِ مهندس نیست. ما جمعیت احیای انسانی هستیم. پولها جمع میشود تا شعبه ساخته شود؛ برای بچههای ما، برای فردایی که شاید یکی از عزیزان ما نیازمند باشد. دعوت میکنم هر کس که آمادگی دارد، به اندازهی توان وارد شود. تعهد یکساله است و میتوان بهصورت ماهانه پرداخت کرد. مهم حرکت است، نه مقدار. وادی نهم میگوید: یک موضوع را باید تکرار کنی تا به نقطهی تام برسی. همین پرداخت و همین استمرار، نقطهی تام را میسازد.
ممنونم که به صحبتهایم گوش کردید.

مرزبان خبری: مسافر علی اصغر
عکاس جلسه: مسافرین صابر ل11، مجتبی ل16
تنظیم و ارسال خبر: مسافر مهراد ل11
- تعداد بازدید از این مطلب :
686