جلسه سوم از دوره سیام کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی عطار نیشابوری به استادی پهلوان همسفر هما، نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر سمیه، با دستور جلسه: «وادی نهم (وقتی نیرویی از کم شروع بشود و به درجۀ بالا و بالاتری برسد، نقطۀ تحمل پیدا میشود.)» روز دوشنبه ۱۲ آبانماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ برگزار شد.

خلاصه سخنان استاد:
دستور جلسه امروز درباره وادی نهم است که درباره نقطه تحمل صحبت میشود. هر چیزی دارای نقطه تحملی هست که از کم شروع میشود. در نیروهای منفی هم تحمل وجود دارد. کسی که مصرف مواد یا الکل داشته باشد، در عرض سه ماه مصرف موادش را میتواند بالا ببرد؛ اما ما باید نقطه تحمل را در نیروهای مثبت بالا ببریم.
در سیدی «تاریکی» استاد امین، درباره وادی نهم و نقطه تحمل صحبت میکنند: که هر فرد مبدأ مشخصی دارد. منِ هما، نگهبان و دبیر باید مبدأ خود را پیدا کنیم. مثلاً من میخواهم کنکور شرکت کنم، برای کنکور میگویند: شما باید هشت ساعت درس بخوانید؛ اما مبدأ من هشت ساعت نیست. من خسته و زده میشوم و توان انجام آن کار را ندارم، خیلی مهم است که بدانم از کجا شروع کنم.
من آدم سر به هوایی بودم، نیم ساعت درس میخواندم. برای شروع مبدأ درسخواندن نهایتاً باید از نیم ساعت یا یک ساعت شروع شود و به هشت ساعت برسد. پیداکردن مبدأ در اخلاق، رفتار و مراعات حال دیگران هم هست؛ باید مبدأ خود را پیدا کنم؛ چون مبدأ ما با هم فرق میکند.
من اگر روزی صد تا دروغ میگفتم و خواهر من فقط یکی، ما با هم شروع میکنیم تا نقطه تحمل را بالا ببریم. صددرصد خواهر من زودتر میتواند تحمل خود را بالا ببرد؛ چون ایشان یکی دروغ میگفته است و من صد تا دروغ میگفتم. خیلی مهم است که بدانید از کجا شروع میکنید؛ باید خودمان را بشناسیم و نقاط ضعفمان را بدانیم تا بفهمیم از کجا باید شروع کنیم.
در زمان گلریزان، بخشیدن مهم است. وقتی نتوانم چیزهای کوچک را ببخشم، نمیتوانم چیزهای بزرگ را هم ببخشم. من باید سهمی داشته باشم تا بتوانم ببخشم. پیشکسوتان میفرمایند: کنگره هدف نیست؛ بلکه وسیله است. وقتی سبد و لژیون سردار را حمایت کنم، بیرون از کنگره هم میتوانم این کار را انجام دهم.
دیگران بخشیدند که این مکان بنا شد. ما باید از نقطه اولی که با حال خراب به کنگره آمدیم یادمان بیاید و یادمان باشد که عزیزانی مثل دیدهبان آقای سنچولی از مشهد آمدند و این نمایندگیها را برای حال خوش ما بنا کردند.
اگر نیمگرم طلا بگذاریم، میتوانیم عضو لژیون سردار شویم و به دنوری و پهلوانی فکر کنیم، تا سال دیگر نمایندگی دیگری برای مسافران و خانمهای مسافر در نیشابور ساخته شود و بتوانیم حال دیگران را خوش کنیم.

مرزبان کشیک: مسافر ابراهیم و همسفر عصمت
تایپیست: همسفر زهرا رهجو راهنما همسفر صفیه (لژیون یکم)
عکاس: همسفر ندا رهجو راهنما همسفر عفت (لژیون دوم)
ارسال: همسفر راضیه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی عطار نیشابوری
- تعداد بازدید از این مطلب :
291