جلسه دوم از دوره چهل و چهارم جلسات آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی خمین با استادی راهنما مسافر حمید نگهبانی مسافر مجتبی و دبیری مسافر حسن با دستور جلسه " وادی نهم و تاثیر آن روی من؛ وقتی نیرویی از کم شروع بشود و به درجه بالا و بالاتری برسد نقطه تحمل پیدا میشود" در روز یکشنبه ۱۱ آبانماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ شروع به کار کرد.
.jpg)
سلام دوستان حمید هستم یک مسافر؛
خداوند بزرگ را سپاسگزارم که یکباره دیگر فرصت داد که در این جایگاه بنشینم و از همه ی شما عزیزان آموزش بگیرم و همچنین از آقای مجتبی نگهبان جلسه سپاس گذارم که این موقعیت را برای من فراهم کردند. در ابتدا روزه نویسنده را خدمت نویسنده بزرگ قرن جناب مهندس دژاکام تبریک عرض میکنم و همچنین پیشاپیش فرارسیدن هفته قشنگ گلریزان را در رأس خدمت جناب آقای مهندس دژاکام، خانواده محترمشان و همهی خدمت گزاران خانواده بزرگ کنگره 60 و مخصوصاً اعضای شعبه خمین تبریک عرض میکنم، امید وارم که گلریزان پر برکت و پر باری را داشته باشیم.
در مورده دستور جلسه وادی نهم و برداشت من از آن، در آغاز این وادی یک پیام نوشته شده که جناب مهندس میگویند پیام برای کسانی که در دنیای تازه قدم نهاده اند و بر خویش خویشتن توجه مینمایند لازم و ضروریست که از سخن به نقطه عمل حرکت کنند، در اینجا حجت را تمام میکند و باید سخن به عمل تبدیل شود.
در ادامه وادی آقای مهندس میگویند زمانی که انسان از آسمان رانده شد به زمین، در واقع از نظره شعور و آگاهی بالاتر از تمام موجودات قرار گرفت و مجموعهای از رزایل و فضایل به صورت قوه در او نهاده شد و به سبب اختیاری که به انسان ها داد این اختیار باعث شد که انسان هم در مسیره ضد ارزش ها قرار بگیرد و هم در مسیره ارزش ها، با انجام یکسری اعمال پسندیده انسان ارتقاء پیدا کند به مراتب بالای انسانی و با انجام یکسری اعمال ناپسند و زشت در واقع به پایین ترین صفات انسانی تبدیل شود که همان صفات حیوانی محسوب میشود، حالا این دو تا نیرو های منفی و مثبت را دارند و شگرد نیرو های منفی این است که با ظاهری فریبنده و زیبا خودشان را نشان میدهند که انسان از انجام آن اعمال لذت ببرند و دوم این که نیازی به دانش و آموزش و استاد مجرب ندارند، کما این که من خودم یا تمامی افراد مصرف کننده مواد مخدر زمانی که با یک جلسه مصرف مواد میبینیم که رفته رفته در طول چند سال تخریب ایجاد میشود و مصرف مواد به جایی میرسد که انسان زمانی که به خودش میآید میبیند که از لحاظ شخصیتی، اجتماعی، خانوادگی از نظر جسمی و روانی انسانی شده که به پایین ترین درجات انسانی نزول کرده و برعکس برای این که انسان مراتب بالای انسانی را تجربه کند کار سخت تر است، تفکر و تعقل بالا میخواهد و نیاز به آموزش دارد و نیاز به تفکر دارد و فرد باید دانایی کسب کند.
در ادامهی وادی میگوید جهان بر مبانی تضاد آغاز میشود مثل روز و شب، غم و شادی خنده و گریه، نیرو های منفی و نیرو های مثبت با همدیگر از ازل تا ابد باهم هستند. برای تکامل انسان،نیروهای منفی باید باشند که تکامل نیرو های مثبت باشند و در همین وادی میگوید کاریست سخت و سهل، یعنی ما اگر بخواهیم به عشق برسیم باید از نفرت عبور کنیم، بخواهیم به مهر برسیم باید از قهر عبور کنیم، بخواهیم به ایمان برسیم باید از کفر عبور کنیم و اگر از درد و رنج ها بخواهیم عبور کنیم باید از سد نیروهای بازدارنده و تخریبی بتوانیم عبور کنیم و این کار هم سخت است و هم سهل که در کنگره با آموزشی که وجود دارد برای ما کار آسان شده است، خب ببینید وقتی ما وارد کنگره می شویم وارد یک دنیای دیگر می شویم و در اینجا قرار است که ما به درمان اعتیاد و همچنین درمان سیگار برسیم و حالمان خوب شود و نسبت به خودمان و خدای خودمان شناخت پیدا کنیم، در اینجا آقای مهندس شرایطی را فراهم آورده که ما راحت می توانیم این دوره را پشت سر بگذاریم، خود من وقتی که فکر میکنم وادی نهم را آقای مهندس برای این قرار داده که من برای گذشتن از مراحل باید نقطه تحملم را بالا ببرم، درباره ی نقطه ی تحمل آقای مهندس در لایو روز چهارشنبه فرمودند که ما باید فحش خورمان ملس باشد این به این معنی نیست که بمانیم و فحش بخوریم، در واقع به این معنی است که آیا من در مسائل زندگی یا شرایط خانوادگی مسائل بحرانی بیرون تا چه حد نقطه تحمل پیدا کرده ام، من خودم زمانی که مرور میکنم دورانی که در اعتیاد بودم در صف نانوایی یاد ندارم که وایساده باشم، یا نان بسته ای میگرفتم یا دوتا نان بدون نوبت میگرفتم، یا مثلاً اگر جایی ترافیک بود با سرعت تمام از شانه خاکی میرفتم که ده دقیقه در ترافیک نمانم، روی همین صندلی ها که چند ساعت سر جلسه می نشینیم من برای دو ساعت راه تا اصفهان برای گرفتن مجوز نرفتم و در اینجا چقدر قشنگ به ما آموزش می دهد و نقطه ی تحمل مارا بالا می برد در مورد مسائلی که هست که انسان بتواند به آرامش نسبی برسد، خود آقای مهندس در ماه مبارک رمضان شروع کردند، ماه مبارک رمضان را خداوند به نظر من برای این قرار داده که تحمل انسان را چه در صور آشکار و چه در صور پنهان بالا ببرد و آقای مهندس با روش DST وبا آموزشی که از اساتید گرفتند وبا تلاش و کوششی که کردند این بستر فراهم شد و خود آقای مهندس را میبینیم وقتی که صحبت
میکنند که از جنس خودمان بوده و چه شرایطی داشته الان به مرد سخت کوشی تبدیل شده است که از ساعت چهار و نیم صبح تا پاسی از شب هم آموزش می دهد و هم آموزش میگیرد و هم دنبال خدمت کردن است و دنبال آموزش بیشتر است و دوست دارد آن حال خوشی را که تجربه کرده به دیگران نیز انتقال دهد. امیدوارم این بستری که فراهم شده بتوانیم لایق باشیم و آموزش بگیریم و به آن نقطه ی تحمل برسیم که مفهوم زندگی چیست و اینکه ما برای چه آفریده شده ایم و برای چه زندگی می کنیم که در کنگره دقیقاً مارا متوجه این امر میکند.
این دستور جلسه بی ربط به گلریزان نیست،هفته ی دیگر هفته ی گلریزان است و آقای مهندس همان طور که به ما آموزش می دهد در مورد مسائل مالی هم می گوید که کنگره ثروتمند است و احتیاجی به مال من ندارد در واقع بخشش است که دارد به من می آموزد، در کتاب شصت درجه زیر صفر در یک جا آمده است که در مورد اسلحه ی حق صحبت کرده است این اسلحه ی حق همان کلام حق است یعنی زمانی که کلام از حق در می آید به دل نیز مینشیند یعنی اگر بخواهیم تشبیه کنیم مثل اسلحه ای که باروت یا گلوله ندارد تاثیر روی چیزی نمیگذارد ولی وقتی پر باشد به هدف مینشیند و تاثیر گذار است،اسلحه در کنگره همان عشق عقل و ایمان است و در واقع خشاب آن با محبت پر میشودمیکنند که از جنس خودمان بوده و چه شرایطی داشته الان به مرده سخت کوشی تبدیل شده است که از ساعت چهار و نیم صبح تا پاسی از شب هم آموزش می دهد و هم آموزش میگیرد و هم دنبال خدمت کردن است و دنبال آموزش بیشتر است و دوست دارد آن حال خوشی را که تجربه کرده به دیگران نیز انتقال دهد. امیدوارم این بستری که فراهم شده بتوانیم لایق باشیم و آموزش بگیریم و به آن نقطه ی تحمل برسیم که مفهوم زندگی چیست و اینکه ما برای چه آفریده شده ایم و برای چه زندگی می کنیم که در کنگره دقیقاً مارا متوجه این امر میکند.
این دستور جلسه بی ربط به گلریزان نیست،هفته ی دیگر هفته ی گلریزان است و آقای مهندس همان طور که به ما آموزش می دهد در مورد مسائل مالی هم می گوید که کنگره ثروتمند است و احتیاجی به مال من ندارد در واقع بخشش است که دارد به من می آموزد، در کتاب شصت درجه زیر صفر در یک جا آمده است که در مورد اسلحه ی حق صحبت کرده است این اسلحه ی حق همان کلام حق است یعنی زمانی که کلام ازحق در می آید به دل نیز مینشیند یعنی اگر بخواهیم تشبیه کنیم مثل اسلحه ای که باروت یا گلوله ندارد تاثیر روی چیزی نمیگذارد ولی وقتی پر باشد به هدف مینشیند و تاثیر گذار است،اسلحه در کنگره همان عشق عقل و ایمان است و در واقع خشاب آن با محبت پر میشود و جناب مهندس و کسانی که آموزش گرفته اند وقتی که شلیک میکنند به طرف کسی به قلب آن فرد مینشیند و تاثیر میگذارد،در مورد مادیات وقتی صحبت میکنند میگویند داشتن مال بهر آسایش است نه عمر بهر گرد آوردن مال و آقای امین چقدر قشنگ توضیح داده اند میگویند من پولی که در حسابم است احساس نمیکنم که مال من است میگویم فعلا این دست من است و وقتی که میخواهم خرج کنم فکر این را میکنم که برای چه کاری ، آیا وقتی که میخواهم خرج کنم باعث برکت و حال خوش می شود؟ و این خرج کردن را آدم باید احساس کند، برای مثال استخری که پره آب است اگر از این آب یک یا دو لیوان برداریم احساس نمیشود ولی وقتی پنج هزار یا ده هزار لیتر برداریم متوجه میشویم، و ما باید متوجه فهم بخشش شویم،وقتی که آقای مهندس در گلریزان پارسال دو میلیارد پرداخت کرد و در جلسات سردار شخصی هست به اسم مسافر عیسی که میگوید من شصت میلیارد پرداخت میکنم و مهندس گفت یواش یواش مثل همان نقطه تحمل،نزدیک هفت تا فرزند داشت که برای هر کدام پانصد میلیون و برای همسفرش نشانی در بی نشانی پرداخت کرد ،ما نیز میتوانیم باید شروع کنیم بازیگر باشیم و سهیم باشیم تا فهم بخشش را متوجه شویم ،در آخر وادی آقای مهندس میگویند تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف مگر این که اسباب بزرگی را همه فراهم کنیم.
از این که به حرف های من گوش کردید سپاس گذارم.
تایپ مطلب: مسافر عمران
ویرایش مطلب: مسافر حمید
عکاس و تنظیم عکسها: راهنما مسافر حجت
- تعداد بازدید از این مطلب :
97