تمام مشکلات را لعنت خداوند می‌دانستم

سلام دوستان سمیه هستم همسفرمحمد

به نظر من همه انسان‌ها از همان بدو تولد این را تجربه و با آن دست و پنجه نرم می‌کنند که «وقتی نیرویی از کم شروع بشود و به درجه بالا و بالاتری برسد؛ نقطه تحمل پیدا می‌شود». از همان زمان که راه رفتن نیاموخته بودیم و از یک قدم، دو قدم به اینجا رسیدیم و به راحتی راه می‌رویم، می‌دویم. آقای مهندس در یکی از سی‌دی‌ها فرمودند: «این از عجایب خداوند است که انسان می‌تواند روی دو پا بایستد و راه برود». به نظر من هر مشکلی که برای ما پیش می‌آید باعث می‌شود که ما از قبل قوی و محکم‌تر شویم.

من تا قبل از آشنایی با کنگره و علوم آن، تمام مشکلات را لعنت خدا می‌دانستم و می‌گفتم: چرا من؟ چرا همسر من؟ و تنها کاری که می‌کردم ناله، شکایت و گریه بود؛ولی در کنگره آموختم این‌ها لعنت خدا نیستند؛ بلکه رحمت خدا هستند. همانطور که یک قطعه طلا اگر بخواهد تشکیل شود؛ باید فشارهای بسیار زیادی را تحمل کند تا تبدیل به یک قطعه طلای گران‌بهای و با ارزش شود و حالا مشکلات و سختی‌ها با من همین کار را می‌کنند به شرط آن که من در راه درست باشم و از علم و آگاهی برخوردار شوم.

وقتی من در گرما و سرما می‌آیم و می‌روم، سی‌دی‌ می‌نویسم، گوش می‌کنم و از چیزهای دیگر خود را محروم می‌کنم تا به این‌جا برسم؛ این دقیقاً همان تبدیل شدن است، این همان نیرویی است که از کم شروع می‌شود و به درجه بالا و بالاتری می‌رسد که یک فرد نا‌متعادل تبدیل به یک راهنمای قدرتمند می‌شود که به‌جز خودش، باعث قوی شدن صدها و یا هزاران نفر دیگر هم می‌شود.

نویسنده و رابط خبری: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون هفتم)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر‌ لیلا (لژیون هفدهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی حر