جلسه ششم از دوره پانزدهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی ویژه همسفران آقا کنگره۶۰ شعبه شیخبهایی، با استادی همسفر امیر حسین،نگهبانی همسفر جواد و دبیری همسفر ارشیا با دستور جلسه "وادی نهم؛وقتی نیرویی از کم شروع بشود و به درجه بالا وبالاتری برسد،نقطه تحمل پیدا میشود" شنبه ۱۰ آبانماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
.png)
خلاصه سخنان استاد:
همانطور که میدانید،دستور جلسه این هفته،وادی نهم از کتاب «چهارده وادی برای رسیدن به خود» است: «وقتی نیرویی از کم شروع بشود و به درجهٔ بالاتر و بالاتری برسد، نقطهٔ تحمل پدیدار میشود.»
نکتهای که همیشه از ابتدای هر سال با کمی تغییرات مطرح میشود، این است که چرا این دستور جلسات وادیها و نوشتارها در کنگره ۶۰ تکرار میشوند؟ دلیل روشن است: این قوانین جاریاند. یعنی با هر بار خواندن یا شنیدن، نکتهای تازه از آنها میآموزیم. مثل یک آپدیت جدید؛ البته نه برای وادیها، بلکه برای خودمان. ما با هر بار تکرار، درکمان بالاتر میرود، کلمات برایمان مفهومی تر میشوند و تجربهمان عمق مییابد.
در ابتدا که وارد کنگره شدم، مطالعهٔ وادیها برایم مبهم و سخت بود. فهمیدن همین جملات ساده وقت زیادی از من میگرفت. اما با گذشت زمان، شرکت در لژیونها، گوش دادن به سیدیها و پرسیدن سؤال از راهنما، این مسیر آسانتر شد. البته هنوز هم چالش هست، اما قطعاً بهتر شدهام. هرچه بیشتر تمرین کنیم و در جمع حاضر باشیم، لایههای پنهان این نوشتارها برایمان آشکار میشوند.
در مورد وادی نهم، موضوع «نقطهٔ تحمل» مطرح است؛ مسئلهای که تقریباً همهٔ ما، چه قبل از کنگره و چه در هنگام فعالیتمان در کنگره، با آن درگیر بودهایم. هرچقدر هم دربارهٔ آن بشنویم، کافی نیست. آقای مهندس برای این دستور جلسه سه سیدی ارائه کردهاند که واقعاً با هر بار گوش دادن، دریچهای تازه از فهم را برایمان باز میکند.
از نگاه من، نقطهٔ تحمل فقط به معنی بالا رفتن نیست. باید اندازه، معیار و جهت داشته باشد. نقطهٔ تحمل هم میتواند به سمت مثبت بالا برود، هم به سمت منفی پایین بیاید. یعنی اصل موضوع پیدا کردن حد تعادل است، نه صرفاً افزایش ظرفیت.
همانطور که گفته میشود، وادیها مانند زنجیر به هم متصلاند. برای درک وادی نهم، باید مفاهیم وادی هشتم را فهمیده باشیم. ارتباطها ظریف است، اما شدنی است. مثالی میزنم:
فرض کنید متوجه شدهاید خواب مناسبی ندارید. شبها دیر میخوابید و صبحها دیر بیدار میشوید. اگر سیدی دکتر امین دربارهٔ «اهمیت خواب شب» را گوش کنید، خواهید دید که بهترین ساعات خواب از ده شب تا سه صبح است؛ درست زمانی که من و شمای نوعی بیدارید،در اینجا حرکت شروع میشود: باید تغییر کرد، اما نه یکباره و افراطی.
شاید با خود بگویید: «از فردا ساعت پنج صبح بیدار میشوم، ورزش میکنم و شب زود میخوابم.» اما خب، این تفکر محکوم به شکست است. چون تغییرات ناگهانی و شدید، معمولاً پایدار نمیماند. روانشناسی میگوید اگر کاری را ۲۱ روز تکرار کنیم، در وجود ما نهادینه میشود. اما کنگره میگوید: این هم همیشه صدق نمیکند. ما باید تغییر را بهصورت تدریجی و با روش «DST» انجام دهیم.
در این شیوه، هر تغییر آرامآرام و بدون عجله صورت میگیرد. اگر الآن ساعت ۳ صبح میخوابید، نمیتوانید یکشبه آن را به ساعت ۱۰ شب برسانید. بلکه باید ببینید الان کجا هستید و قرار است به کجا برسید؛ سپس با برنامهای دقیق و قابلاندازهگیری، آهسته تغییر کنید.
این روش در مورد خواب، مصرف دارو، تغذیه، استفاده از موبایل و حتی رفتارهای ارتباطی قابل اجراست. همانند همسفرانی که با روش DST توانستهاند داروهایی را که سالها به آن وابسته بودند، ترک کنند.
ما وارد کنگره شدیم، نه فقط برای کمک به مسافرانمان، بلکه برای کشف خودمان، ایرادهایمان، و ساختن آنچه شایستهٔ ماست. دستور جلسات وادیها همین مسیر را برای ما هموار میکنند. اگر پزشک درد ما را نفهمد، درمانی هم نخواهد داشت. خوشبختانه، در کنگره ۶۰، آقای مهندس، بهعنوان محقق و دانشمند، درد ما را دقیق تشخیص میدهند و راهکار میدهند. حیف نیست که از این فرصت استفاده نکنیم؟
پیشنهاد میکنم اگر خواستید در مسیر تغییر و افزایش نقطهٔ تحمل قدم بردارید، حتماً دفترچهای تهیه کنید، تاریخ بزنید، و روند را بنویسید. چون فراموش کردن خیلی راحت است، اما ثبت مسیر، به شما قدرت ادامه میدهد.
در پایان، بسیار سپاسگزارم از سکوت زیبا و گوش جان سپردنتان به صحبتهای بنده. امیدوارم توانسته باشم حق مطلب را ادا کنم. از شما و آقای مهندس تشکر میکنم.

عکس: همسفر مهدی (لژیون ششم)
تنظیم و ارسال: همسفر هادی (لژیون دوم)
- تعداد بازدید از این مطلب :
277