مقالهای به قلم مسافر محمد، لژیون پانزدهم در رابطه با؛ وادی نهم: وقتی نیرویی از کم شروع بشود و به درجه بالا و بالاتری برسد، نقطه تحمل پیدا میشود.
وقتی نیرویی از حالت کم افزایش یابد و به درجات بالایی برسد، در نقطهای، پدیدهای به نام «نقطه تحمل» نمایان میشود. هر چیزی در هستی دارای حدی از تحمل است؛ اگر از این حد فراتر برویم، آن پدیده از نظام طبیعی خود خارج شده و ممکن است دچار تخریب شود.
برای مثال، یک ظرف شیشهای را در نظر بگیرید. اگر فشاری بیش از حد تحملش به آن وارد شود، میشکند و از حالت اولیهاش خارج میشود. انسان نیز از این قاعده مستثنا نیست. او نیز دارای آستانههایی از تحمل است و اگر از این مرزها عبور کند، دچار تشویش، آشفتگی و حتی فروپاشی روانی میشود.
این موضوع را میتوان بهوضوح در مشاجرات انسانی مشاهده کرد. وقتی دو نفر با یکدیگر وارد بحث میشوند، تا حدی به صورت لفظی درگیر میشوند، اما پس از عبور از نقطهای خاص، تنش بالا میگیرد و احتمال دارد بحث به درگیری فیزیکی منجر شود.
نکته مهم این است که نقطه تحمل در انسانها متفاوت است و در بسیاری از موارد، این ظرفیت قابل کسب و پرورش است. با تکرار، تمرین و گذر زمان، میتوان آن را افزایش داد. این ظرفیت میتواند در دو مسیر رشد کند: مسیر مثبت و ارزشی، یا مسیر منفی و ضد ارزشی.
افزایش تحمل در برابر مسائل منفی و مخرب معمولاً آسانتر و حتی لذتبخشتر است، اما پیامدهای ویرانگری دارد. در مقابل، بالا بردن آستانه تحمل در مسیرهای مثبت نیازمند تلاش، آگاهی و تمرین مستمر است. برای کاهش گرایش به ضد ارزشها، باید بر دانایی و آگاهی خود بیفزاییم؛ زیرا تنها از طریق شناخت و درک عمیق میتوانیم آنها را کنترل کنیم.
برای ارتقای نقطه تحمل در مسیرهای ارزشی، دو عامل کلیدی وجود دارد: تکرار و استمرار، و در نظر گرفتن زمان. همانطور که یک ورزشکار دوی ۲۰۰ متر نمیتواند از روز اول صد متر بدود، انسان نیز باید از مراحل ابتدایی آغاز کند و بهتدریج با تمرین و زمان، ظرفیت خود را افزایش دهد.
رسیدن به نقطه تحمل بالا نیازمند ترکیب دو نیرو است: نیروی سازنده و نیروی نگهدارنده. نیروهای منفی، با وجود تمام ویژگیهای مخربشان، نقش مکمل و ضروری در مسیر رشد ما دارند. اگر این نیروها وجود نداشتند، مسیر تکامل ما دچار اختلال میشد. برای مثال، اگر بشر میکروب را نمیشناخت، نمیتوانست به پیشرفتهای علمی در پزشکی دست یابد.
بنابراین، برای رسیدن به آستانه تحمل بالا، باید از سختیها، رنجها و فشارهای نیروهای بازدارنده عبور کنیم. این عبور، ما را قویتر و مقاومتر میسازد. اگر احساسات ما قوی شوند اما ظرفیت تحمل آنها را نداشته باشیم، درون ما انفجاری رخ میدهد که میتواند به تخریب شخصی منجر شود.
برای نمونه، اگر فردی به جایگاه بالایی در زندگی برسد اما ظرفیت پذیرش آن را نداشته باشد، همان جایگاه میتواند عامل سقوط او شود. یا اگر حس بویایی فردی بیش از حد تقویت شود و نتواند آن را تحمل کند، زندگیاش دچار اختلال خواهد شد.
در نتیجه، نقطه تحمل در تمام ابعاد زندگی ما حضور دارد. برای رسیدن به آرامش و تعادل، باید با آموزش، تمرین و گذر زمان، این ظرفیت را در خود پرورش دهیم.
در آخر تشکر میکنم از عزیزان خدمتگزار سایت که به من فرصت تولید این مقاله را دادند.
تهیه و تایپ: مسافر مهدی لژیون هشتم
نمایندگی خواجو
- تعداد بازدید از این مطلب :
151