چهاردهمین جلسه از دور پنجاه و سوم کارگاههای آموزشی کنگره ۶۰؛ ویژه آقایان همسفر در نمایندگی آکادمی، با استادی همسفر عطا، نگهبانی همسفر محمد و دبیری همسفر محمدجواد، با دستور جلسه «وادی هشتم،با حرکت راه نمایان میشود»، پنجشنبه 24 مهر ۱۴۰۴ ساعت ۱۴ آغاز به کار نمود.
امیدوارم امروز بتونم تحمل کنم، من کتفم مشکل پیدا کرده، اشکال کار هم این بوده که من جوون پنداری کردم و یه بار سنگین رو توی خونه جابجا کردم و متاسفانه رباط کتف قطع شده یعنی چیز تاندونش قطع شده حالا یه شوخی هم با خودم در این مورد میکنم که دست راستم همه کاره منه و گفته میشه که در روز موعود خداوند تبارک و تعالی در واقع کارنامه کارهاشو به دست راستش میده اگه کار خوبی کرده باشه لابد خواستن که همینجا دست راستم رو ناکار بکنه که این فرصت رو از من بگیرن که اونجا مدعی چیزهای دیگه نشم، بسیار خوب و اما دستور جلسه، با حرکت راه نمایان میشود قبل از اینکه من وارد این دستور جلسه بشم و صحبتی در این زمینه بکنم کلا دیدگاه خودم رو راجع به وادیها میگم، من اعتقادم به اینه که وادیها در واقع یک نقش عمدهای در صیغل دادن انسانها دارن، هر کسی با یکسری مشکلات وارد کنگره میشه در گذر از این وادیها بخشی از ضد ارزشها و بخشی از مشکلاتش در واقع صیغل داده بشه و خودش رو آماده ایفای یک نقش در خانواده¬اش بکنه، در جامعهاش بکنه، در کارش بکنه و او رو درواقع تو وادیها و کلا آموزشها برای مسئولیتهایی که تو اجتماع بایستی ایفا بکنه حقیقت امر وقتی من به خودم برمیگردم میبینم یک عالم مشکل داشتم که اومدم کنگره دوستانی که با من هم لژیون هستند لابد به خاطر دارند که آقا جمال و کسای دیگه من چه مشکلاتی داشتم و در واقع این انفجار این بمبی که، بمب اعتیادی که در خانواده من منفجر شده نه فقط این مشکل رو برای من ایجاد کرد بلکه اون مشکل رو برای خانواده من ایجاد کرده بود که به کلی زندگی من داشت از هم می¬پاشید خیلی خوشحالم که به من این فرصت داده شده که اومدم کنگره و امیدوارم که بتونم ادامه بدم و امروز بجه من بجه ورزشکار بجهای که فوقلیسانس داره درس میخونه و عضوی از کنگره است اما این وادی هشت که میگوید با حرکت راه نمایان میشود یک بحث بسیار فلسفی دقیقی هست که اگر کسی بخواد درموردش صحبت کنه تاملی روش داشته باشه ساعتها وقت میبره من یه چند نکته از این وادی رو که از نظر من اهمیت داره مطرح میکنم انشاءالله که با مشارکت شما این بحث کامل میشه، نکته¬ای که به نظرم رسید و یک مقاله¬ای هم نوشتم که میدم سایت منتشر بشه که در واقع دیدگاهمون رو نسبت به اون اونجا کاملا تشریح کردم، نکاتی که در حرکت انسان بایستی رعایت بکنه اینه که حرکت باید هدفش یا خواسته¬اش باید کاملا توش مشخص بکنه، انسانی که میخواد حرکت بکنه باید هدفش کاملا روشن یا واضح باشه، آقای مهندس این مطلب رو خیلی قشنگ توی سیدی¬هایی که دارن مطرح می¬کنن باید طوری باشه که اگر در مقابل یک چراغ جادو قرار بگیره ازش بپرسه چراغ جادو که چه خواسته¬ای داری؟ بلادرنگ بگه خواسته¬ام اینه. خودشون رو مثال میزنن میگن که اگر از من سوال بکنن چه خواسته¬ای داری؟ بلافاصله میگم که میخوام کنگره شصت جهانی بشه انقدر اهیمت داره که در واقع مشخص بودن هدف و خواسته من وقتی به تجربه خودم و مشکلات خودم رجوع میکنم که بعضی وقتها پیش خودم از خودم سوال میکنم که چرا بعضی از خواسته¬های من به اصطلاح اجابت نکردی روی این خواسته¬ها که تامل میکنم متوجه یک نکته عمیقی میشم میبینم تو خواسته¬هایی که از خدا داشتم یا مبهم بوده یا این که بعضی از خواسته¬ها متناقض با خواسته دیگه¬ای بوده و خداوند در واقع نمیدونم چه کاری میخواد برای من بکنه من یک خواسته¬ای داشتم که یک خواسته¬ای رو غیر از اون فرداش مطرح کردم و خداوند یک جای درستی نشسته و داره به من نگاه میکنه، خواسته¬ام نامتعادل بوده، خواسته¬ام مبهم بوده بنابراین علت اینکه نتونسته اجابتش کنه همین بوده واگر نه اگر خواسته کاملا روشن باشه واضح باشه قطعا اجابت خواهد شد بعد خواسته بایستی انسان کاملا روش تمرکز داشته باشه یعنی نبایستی ازش غافل باشه هر روز بهش نگاه کنه و به خودش یادآوری کنه که کجای این خواسته در چه موقعیتی هست و این خواسته خیلی اهمیت داره که به اصطلاح کاملا فرد بدونه اونو چی هست و براش تلاش کنه و کوشش کنه، خواسته¬ای که براش تلاشی صورت نمیگیره نباید انسان توقع داشته باشه صورت بگیره یعنی خداوند هم میگه از تو حرکت از من برکت و در توصیف این موضوع میگن که یک سفره¬ای هم باید در کار باشه حالا داستانش هم حتما شنیدید که چی هست حالا من دیگه توان اینو ندارم که توضیحش بدم چیه، که در واقع این خواسته بایستی حتما تبیین بشه گفته بشه، خواسته¬ها در طول زمان بعضیاشون انجام میشن یعنی مثل این گردو که شما می¬کاری دوازده سال دیگه به ثمر میرسه توی این مدت بایستی مرتب مراقبتش بکنید که یک حیوان گیاهخوار اینو در واقع نخوره، سرما و گرما از بین نبردش حالا یادداشت که کردم دو یا سه دقیقه وقت دارم این مورد دیگه رو مطرح میکنم، این یکی دیگه از مسائلی که در خواسته مطرح میشه اینه که انسان در مسیر حرکتش در واقع با راههای مختلف روبرو میشه یکی اینکه راه ضدارزشهاست و دیگری راه ارزشهاست، راه ضدارزشها و راه ارزشها اینها انسان رو در یک مسیر دوراهی قرار میدن یعنی راه الهی و راه شیطانی یعنی خواسته¬ها دو دسته¬ان ولی به این دو دسته کلی تقسیم میشن. از اینکه به صحبتهای من توجه کردین چون من نمیخوام بیشتراز اون مقداری که قراره صحبت کنم صحبت کنم ازتون متشکرم.
- تعداد بازدید از این مطلب :
20