English Version
This Site Is Available In English

ارزش گذاری به آموزه‌های کنگره فرد را به رهایی می‌رساند

ارزش گذاری به آموزه‌های کنگره فرد را به رهایی می‌رساند

ششمین جلسه از دوره دوازدهم از سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران نمایندگی دلیجان با استادی راهنما مسافر محمد بهروز، نگهبانی مسافر زین العابدین و دبیری مسافر فیروز، با دستور جلسه:" نظم انضباط و احترام در کنگره ۶۰"، در روز چهارشنبه ۱۶ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.

سخنان استاد:

بسیار سپاسگزارم. از این که توانستم بار دیگر در این جایگاه حاضر شوم، از همهٔ شما عزیزان، راهنمای لژیون دوم و کلیهٔ اعضای لژیون، همچنین از ایجنت محترم، مرزبانان، نگهبان و دبیر جلسه صمیمانه تشکر می‌کنم. از راهنمای گران‌قدر خود، آقای حسین شعبانی، نیز بی‌نهایت متشکرم؛ زیرا ثمرهٔ تلاش‌های ایشان است که امروز توانسته‌ام در این جایگاه قرار بگیرم.

رهایی مسافر علی را به محمد آقا و تمامی خدمتگزاران نمایندگی دلیجان تبریک می‌گویم. رهایی هم «داغ» است، هم «تنور» و هم «می‌چسبد». چرا که علی با سطح تخریب بسیار بالایی وارد کنگره شد. اگر تمام این جلسه را تنها به صحبت دربارهٔ تخریب او و معجزهٔ رهایی‌اش اختصاص دهیم، باز هم باخته نیستیم. بنابراین، مجدداً این رهایی پربرکت را به همهٔ خدمتگزاران نمایندگی دلیجان، به‌ویژه راهنمای ارجمندشان، تبریک عرض می‌کنم.

در رابطه با دستورجلسهٔ «نظم، انضباط و احترام»، لازم است ابتدا خلاصه‌ای از مفهوم نظم را مرور کنیم. من از این نقطه آغاز می‌کنم: تمام صفات نیک و پسندیده‌ای که در کرهٔ زمین وجود دارد، در راستای صفات خالق یکتا، خداوند، است و ما در این جهان، مصادیق آن را درک و اجرا می‌کنیم. همهٔ صفات نیک انسانی، ریشه در صفات الهی دارد. یکی از این صفات، «عدل» خداوند است. خداوند عادل است؛ یعنی دارندهٔ عدل.

تعریف سادهٔ عدل، قرار گرفتن هر چیز در جایگاه شایستهٔ خود است. خداوند با علم بی‌پایان خود به ماهیت و کیفیت همه چیز، هر موجودی را در جایگاهی که سزاوار آن است قرار می‌دهد. در حقیقت، او نظام هستی را چنان برنامه‌ریزی کرده که هر چیزی سر جای خودش باشد و انسان نیز در مسیر تکامل خود، از این قاعده مستثنی نیست. انسان هرگاه در راستای قرار دادن امور در جایگاه صحیح خود گام بردارد، پاداش می‌گیرد و هرگاه از این مسیر منحرف شود، مجبور است انرژی و وقت بیشتری صرف کند تا وضعیت را اصلاح نماید.

انسان‌های منظم کسانی هستند که با قرار دادن هر چیز در جای خود، به راحتی و با صرف کمترین انرژی و زمان، به آن دست می‌یابند. وقتی انسان کمک می‌کند تا هر چیزی در جای درست خود قرار گیرد، در مسیر اهداف الهی گام برداشته است. به همین دلیل، تمام اعمالی که در جهت برقراری نظم انجام می‌شوند، شایستهٔ پاداش هستند. انسان منظم در وقت خود صرفه‌جویی می‌کند و بهترین بهره‌وری را از زمان دارد. وقتی ما منظم هستیم، با صرف انرژی کمتر، نتیجه‌ای بهتر می‌گیریم.

این اصل حتی در فرآیند درمان نیز صدق می‌کند. یک رهجوی منظم و خوب کسی است که می‌داند اگر زمانی را که باید صرف کنگره کند، به خانواده، کار یا تفریح اختصاص دهد، در واقع باخته است. چرا؟ زیرا رهجو تا به درمان نرسد، نه برای خانواده‌اش مفید است و نه خانواده‌اش برای او. اگر رهجو زمانی را که باید برای کنگره بگذارد، صرف پول درآوردن یا تفریح کند، مطمئناً اولین چیزی که از دست می‌دهد، پول و تفریحش خواهد بود. در واقع، رهجوی منظم برنامه‌ریزی می‌کند تا جنبه‌های مختلف زندگی خود را با اهداف و اولویت‌های کنگره همسو کند.

اما «انضباط» چیست؟ انضباط به معنای ثبت و ضبط این مراحل نظم است. مهندس دژاکام در یکی از گفتارهایشان مثال می‌زنند: از کسی می‌پرسند «فندک داری؟» او دست در جیب چپ می‌کند، سپس جیب راست را می‌گردد و در نهایت ممکن است فندک را پیدا کند یا نه. این فرد فندک را در جیبش گذاشته بود، اما محل آن را به خاطر نسپرده بود. انضباط یعنی این که اگر خودکارم را در جیب راست پیراهنم می‌گذارم، این عمل را ثبت کنم و به خاطر بسپارم. در واقع، انضباط برنامه‌ریزی عملکردی برای اجرای دقیق نظم است.

به عنوان مثال، اگر من باید دارویم را دقیقاً ساعت ۶:۰۰ صبح مصرف کنم، به عنوان یک راهنما، حتی یک دقیقه تأخیر را اجازه نمی‌دهم و به همهٔ رهجویان گفته‌ام که اگر کسی تا ساعت ۶:۰۲ داروی خود را مصرف نکرده، باید تا نوبت بعد صبر کند. چرا؟ زیرا قرار گرفتن در چارچوب نظم و انضباط، الزام‌آور است.

کسی که می‌خواهد ساعت ۶:۰۰ دارویش را بخورد، باید از ساعت ۵:۳۰ بیدار شده، کارهای روزمره و صبحانه‌اش را انجام داده، دارو را آماده کند و در دقایق پایانی به شکرگزاری و قدردانی از راهنما، اُتی، کنگره، خودش و خداوند بپردازد و نهایتاً سر ساعت مقرر، دارو را مصرف نماید. این فرآیندی است که از شب قبل یا روزهای قبل برای آن برنامه‌ریزی می‌کنیم و چارچوب نظم را به خود یادآوری می‌نماییم؛ این همان «انضباط» است.

رهجویی که دارویش را منظم مصرف می‌کند، برنامه‌ریزی می‌کند تا با لباس تمیز و به موقع خود را به نمایندگی دلیجان برساند، به تدریج می‌آموزد که این نظم و روال را در کلیهٔ امور زندگی‌اش جاری کند: نان گرفتن، حمام رفتن، تفریح کردن و سر کار رفتن. چنین فردی، خواه ناخواه در جامعه رشد خواهد کرد.

و اما «احترام»:احترام به معنای حرمت‌گذاری و ارزش‌گذاری است. این سه پارامتر – نظم، انضباط و احترام – سه رکن حیاتی برای دستیابی به درمان و موفقیت در هر زمینه‌ای هستند. وقتی برای کاری ارزش و حرمت قائل می‌شویم، آن کار به ما پاسخ مثبت می‌دهد.

تا زمانی که من «دیسپ» را یک داروی معمولی، مثل سرکه سیب، تصور کنم، ناخودآگاه به دیدگاهی سطحی نسبت به آن دارم و از ارزش‌های واقعی آن غافل می‌مانم. هرچه ارزش آن را کمتر بدانم، در مصرف صحیح و پایبندی به دستورالعمل‌های آن کوتاهی می‌کنم و در نتیجه، نتیجه‌ای را که دیسپ برای فرد باورمند به همراه دارد، دریافت نمی‌کنم.

در مسیر کنگره ۶۰، ارزش‌گذاری نسبت به تمام آموزش‌ها از اهمیت بالایی برخوردار است و همین امر، فرد را به درمان می‌رساند. همهٔ ما – من، تمام خدمتگزاران نمایندگی دلیجان، راهنماها و اعضای کنگره – مجموعه‌ای از محاسن و معایب هستیم. در بین این خدمتگزاران، هیچ‌کس انسانی مقدس و بی‌عیب نیست. چرا؟ زیرا ما به کنگره آمده‌ایم تا در مسیر تکامل، آموزش ببینیم و این خود گواهی است بر این که در حال یادگیری هستیم.

اما ارزش‌گذاری رهجو نسبت به مرزبان، نگهبان نظم و راهنمای خود، باعث می‌شود که نتیجهٔ بهتری از این عملکرد بگیرد. وقتی در یک شعبه، رهجویان به سخن مرزبان گوش ندهند و همهمه ایجاد شود، اولین کسی که آسیب می‌بیند، خود رهجو است. وقتی به نگهبان نظم احترام نگذاریم و حرمت او را رعایت نکنیم، با پارکینگی نامنظم مواجه می‌شویم که اولین آسیب‌اش متوجه خودمان خواهد بود: تصادفات کوچک و بزرگ که آرامش و زمان ما را تلف می‌کند. همهٔ این موارد، ما را از اهداف اصلی کنگره بازمی‌دارد.

گوش دادن رهجوی سفر اولی تا سفر بالایی به سخن مرزبان، باعث استحکام نمایندگی دلیجان می‌شود. ممکن است من به عنوان یک رهجو فکر کنم که راهنمایم اشتباه می‌کند. این فکر شاید درست باشد، اما هرگز مرا به درمان و رهایی نمی‌رساند. اما اگر رهجو باور داشته باشد که مرزبان و راهنمایش اشتباه نمی‌کنند (حتی اگر این فکر به ظاهر نادرست باشد)، این باور و این تسلیم، صددرصد او را به درمان و رهایی می‌رساند.

امیدوارم همهٔ ما در سایه‌سار آموزش‌های ناب کنگره ۶۰ و با رعایت این سه اصل، بتوانیم به رهایی برسیم؛ رهایی‌ای که همانند رهایی مسافر علی، معجزه‌آسا است.

عکس: مسافر محمد- لژیون یکم 

تایپ و بارگذاری خبر: همسفر مسعود- نگهبان سایت

نمایندگی دلیجان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .