ششمین جلسه از دوره یازدهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی کریمان به استادی راهنما همسفر مهدیه، نگهبانی همسفر سارا و دبیری همسفر مریم با دستور جلسه«نظم، انضباط و احترام در کنگره۶۰» روز دوشنبه ۱۴ مهر ماه ۱۴٠۴ ساعت ۱۶:٠٠ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
به نام خدایی که عاشقیاش دل میخواهد نه دلیل، خداوند متعال را سپاسگزارم که اجازه داد در کنگره۶۰ بین دوستان عشق و محبت باشم و آموزش بگیرم. هفته معلم را خدمت معلم راستین آقای مهندس و تکتک اعضای خانواده ایشان و راهنمای بزرگوارم، اسیسنت محترم خانم سحر عزیزتر از جانم تبریک میگویم و راهنمایان مسافرم و فرزندم که چراغ راه ما هستند و به تکتک راهنمایان و همچنین ایجنت و مرزبانان شعبه هم تبریک میگویم و تشکر میکنم و به تکتک کسانی که امروز اینجا حضور دارند و همچنین ممنون نگهبان عزیز هستم که اجازه دادند من در این جایگاه خدمت کنم، همچنین از مسافرم ممنون و سپاسگزارم که حامی من هستند و خوش آمد میگویم خدمت همسفرانی که از شعبه گنجعلیخان و ارگ تشریف آوردند.
دستور جلسه نظم و انضباط و احترام است. من فکر میکنم که آقای مهندس تمامی آموزشهایی که سالیانه نیاز انسان است را در دستور جلسات هفتگی قرار دادند و یک هفته در مورد آن صحبت میشود؛ حتی روی سایت هم قرار میگیرد تا من آموزش بگیرم. دستور جلسات هفتگی بسیار مهم هستند و به هم وصل هستند، دستور جلسه هفته گذشته صورت مسئله اعتیاد بود که در کنگره درمان شد و نه تنها موادمخدر، بلکه نیکوتین، اضافه وزن، بیماریهای لاعلاج و بیماریهای روان تنی درمان شده است. آقای مهندس گفتند که جسم از اهمیت زیادی برخوردار است شاید من همسفر هم تخریبهایی به خود وارد کردهام و در کنگره فرصت درمان دارم و جسم بسیار مهم است اگر عملکرد و کارکرد جسم خوب نباشد و در تعادل نباشد، مطمئناً هر چند دوست داشته باشیم یک انسان با نظم و انضباط و احترام باشیم این اتفاق نمیافتد؛ پس من باید به درمان خود بپردازم.
کلمه نظم و انضباط را من از دوران مدرسه فکر میکردم که همیشه با هم بودند یک معنی میدهند در کنگره متوجه شدم هر کدام یک مقولهای جدا هستند و در کنار هم انسان را به آرامش میرسانند. یک مثال کنگرهای میزنم زمانی که من رهجو قبل ساعت شروع جلسه کنگره میآیم یک رهجوی با نظمی هستم و این خیلی خوب است؛ ولی آیا من با انضباط هستم؟ آیا پوشش من در شأن کنگره است؟ آیا رفتارم با دیگران درست است و آیا به جایگاهها احترام میگذارم؟ آیا طبق قوانین حرکت میکنم یا به حاشیه میپردازم؟ آیا منظم هفتهایی یک سیدی مینویسم و مشارکت میکنم؟ آیا زمان مشارکت بیان من کنگرهای است؟ مثلاً اگر استاد جلسه مسافر آقا باشد، میتوانم بگویم استاد عزیز؟
آقای مهندس چهارشنبه خیلی خوب صحبت کردند، گفتند: ما باید صحبت کردن یک مسافر با یک همسفر؛ یعنی همان یک آقا با یک خانم را یاد بگیریم. موضوع دیگر اینکه ما اجازه نداریم بخواهیم با همه انسانها یکجور صحبت کنیم، بگویم نه من با همه یکجور صحبت میکنم، شاید امروز من با راهنما، ایجنت، مرزبان یا خدمتگزار حالا چه به صورت غیر مستقیم یا به صورت مستقیم ارتباط دارم با چه لحنی صحبت میکنم یا پیام را میفرستم خیلی موضوع مهمی است. آیا میتوانم با لحنی که با خواهرم، دوستم صحبت میکنم با آنها هم صحبت کنم؟ آقای مهندس از احترام صحبت میکنند میفرمایند: من کاری میکنم که انسانها را مجبور میکنم به من احترام بگذارند و ما رهجوهای آقای مهندس هستیم و ما هستیم که تعیین میکنیم دیگران با ما چگونه رفتار کنند.
زمانی که من راهنما، سفر اولی، سفر دومی در همین جلسه که نشستهاند اگر ایجنت، مرزبان یا یک خدمتگزار؛ حتی مهماندار، نگهبان نظم کنار من بیاید و به من بگوید بلند شو و بنشین روی آن صندلی، زمانی که من چشم میگویم، دارم میگویم من انسان قابل احترامی هستم و اول آن احترام به خودم برمیگردد و همچنین در ذهن انسانها میماند که به من احترام بگذارند. سیستم کنگره را نگاه میکنیم من سیستمی با این نظم و انضباط و احترام را ندیدم که زمانی که تازه وارد میآید و وارد کنگره میشود، نظم و انضباط باعث جذب تازه وارد و احترام، باعث ماندگاری تازه وارد میشود؛ حتی باعث ماندگاری تکتک ما شد. آقای مهندس اول به ما احترام گذاشتند شاید بیرون از کنگره احترام برای شخص مصرف کننده و حتی خانوادهاش وجود نداشت و واژه همسفر و مسافر به ما داده شد کنگره به ما شخصیت میدهد و روزبهروز با بودن در مسیر کنگره رهجو قدرتمندتر و متعهدتر و مسئولیتپذیرتر میشود؛ حتی پوشش سفیدی که میپوشیم و میآییم کنگره چقدر مهم است.
اعتماد به نفس بیشتر میشود. آقای مهندس در سیدی بادبادکباز میگویند: اگر در مسیر کنگره حرکت کنید مطمئناً آسایش و آرامش را خواهید دید و اگر برعکس بخواهیم حرکت کنیم و روابط ما غلط باشد داغون میشویم و پرت میشویم. موضوعی که خیلی مهم است اینکه یکسری قوانین و حرمتهایی در کنگره وجود دارد. حرمت کنگره۶۰ همان بند اول، دروغ گفتن. آقای مهندس میگویند: بزرگترین حیله، صداقت است اگر انسانها متوجه باشند و بند بند حرمت را وقتی من میخوانم و عمل میکنم به یک انسان با نظم، انضباط و احترام تبدیل میشوم. آقای مهندس گفتند: در صحبتهایتان سعی کنید مثل گذشته صحبت نکنید و از کلمه لطفاً، خواهش میکنم و در کنارش اگر کار اشتباهی میکنم معرکه نگیرم و عذرخواهی کنم و اگر کسی کاری برای من انجام میدهد تشکر کنم هر چند که شاید وظیفهاش باشد؛ ولی از نظر من، من باید تشکر کنم و این باعث میشود احترامها بیشتر بشود؛ حتی در زندگیها آقای مهندس میگویند که از روز اول همسفر میآید و وارد کنگره۶۰ میشود به او میگویند که مسافرت را رها کن، یکی از چیزهایی که در رها کردن مسافر اتفاق میافتد همین دستور جلسه است.
ما اجازه نداریم به هیچ عنوان و تحت هیچ شرایطی وارد حریم دیگران شویم مثلاً من همسفر بخواهم گوشی مسافرم را چک کنم، تجسس کنم به راهنمای مسافرم زنگ بزنم اینها همه ضدارزش محسوب میشوند و انسان را از کنگره به بیرون پرت میکند و اگر بخواهیم این کارها را انجام بدهیم چه اتفاقی میافتد؟ پیوند عشق و محبتی که بین من و مسافر است روزبهروز ضعیفتر میشود و فاصله بین من و اعضاء خانواده بیشتر میشود؛ آقای مهندس میگویند: اگر بخواهیم فرزندان خوبی را تربیت کنیم این راهش نیست که بخواهیم با تجسس کردن و یا بدون اجازه وارد اتاق شدن یا کیف طرف را گشتن یا بخواهیم گوشی را چک کنیم این راه کاملاً غلط است وآموزشهای کنگره و وادیها کمک میکنند که با تفکر به فرمان عقل نزدیک شویم و آن را اجرایی کنیم و نظم، انضباط و احترام را بتوانیم هم در کنگره و هم در خانواده اجرا کنیم.
کنگره حریم دارد سعی کنم همیشه رازدار کنگره و صحبتهایی که در کنگره و در لژیون است باشم و نخواهم از این شعبه؛ حتی به عنوان یک رهجو در هر جایگاهی؛ حتی راهنما به یک شعبه دیگر انتقال بدهم یا اینکه بخواهم به حاشیه بپردازم. از همه شما عزیزان ممنونم. وقت به پایان رسیده من خیلی این دستور جلسه را دوست دارم. فکر نمیکردم مقارن بشود با تجلیل من و انشاالله توانسته باشم در این مسیر تا الان و از این به بعد این دستور جلسه را بهتر برای خودم کاربردی کنم.

در ادامه تقدیر از اعضای لژیون سردار؛




در ادامه مراسم تجلیل راهنما همسفر مهدیه؛




مرزبانان کشیک: مسافر رضا و همسفر طاهره
تایپیست: همسفر بتول رهجوی راهنما همسفر سمیه(لژیون دوم)
عکاس: همسفر سیما رهجوی راهنما همسفر مهدیه(لژیون اول)
رابطخبری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سمیه(لژیون دوم)
ارسال: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر سمیه(لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی کریمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
147