English Version
This Site Is Available In English

مال آسایش‌ می‌آورد؛ ولی آرامش نمی‌ آورد.

مال آسایش‌  می‌آورد؛ ولی آرامش نمی‌ آورد.

جلسه پنجم از دوره سوم جلسات لژیون سردار همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی صالحی (۲) با استادی پهلوان همسفر رویا نگهبانی مرزبان همسفر زهره و دبیری همسفر هاجر با دستور جلسه (نظم،‌انضباط احترام در کنگره ۶۰) در روز یک شنبه ۱۳ مهر ماه  ۱۴۰۴ ساعت ۱۴:۱۵  آغاز به کار نمود‌.

 

خلاصه سخنان استاد:

آنچه باور است محبت است و آنچه نیست، ظروف تهیست.

من بسیار خدا را شاکر هستم که در خدمت شما عزیزان قرار دارم. دستورجلسه نظم، انضباط و احترام در کنگره۶۰ می‌باشد.

اگر بخواهیم از طبیعت الگوبرداری کنیم، طبق سخنان آقای مهندس، در کائنات هم کره‌ی زمین به‌طور منظم به دور خورشید می‌چرخد، شب و روز بدون ایجاد وقفه پدیدار می‌شود. بدن انسان نیز به‌‌صورت خودکار و منظم کار خود را انجام می‌دهد. یعنی یک کارخانه بزرگ درون بدن انسان به‌صورت منظم فعالیت می‌کند. این موضوع، نشان‌دهنده این است که همه چیز در نظم و نظام هستی همراه با اصول حرکت می‌کند. باید فراگیریم که نظم و انضباط را در کار‌ و مسیر خود اجرا کنیم. 

در ابتدای ورود، همسفران و مسافران از لحاظ روحی و روانی آشفته بودند. کنگره۶۰ ما را با نظم آشنا کرد. همسفران در کنار مصرف کنندگان از حالت تعادل خارج شده‌بودند و هیچ نظمی نداشتند؛ اما کنگره۶۰ به ما یاد داد که چگونه به آشفتگی‌های درونمان نظم دهیم. یکی از راه‌های رسیدن به آرامش این است که به ذهن خود نظم دهیم و افکار پراکنده را حذف کنیم.

بیشترین چیزی که ذهن انسان را مشغول می‌کند، آلوده‌شدن به ضدارزش‌ها می‌باشد؛ مانند غیبت کردن و تجسس درمورد زندگی دیگران. زمانی‌که ما به ذهن خود نظم می‌دهیم، در نتیجه به آرامش‌ می‌رسیم. فردی که نظم و انضباط داشته‌باشد، به مرور زمان متعادل می‌شود. هرچه انسان دارای تعادل بیشتری باشد، از احترام بیشتری هم برخوردار خواهد شد.

همیشه احترام یک انسان توسط خودش تعیین می‌شود. اگر به دیگران احترام بگذاریم، در مقابل، ما نیز از سوی آنان احترام دریافت می‌کنیم. تعادل، علاوه بر احترام، دانایی و توانایی را با خود به همراه دارد. اجازه گرفتن، چشم گفتن و... باعث ایجاد احترام‌ می‌شود. هر اندازه که منیت انسان کمتر باشد، با احترام بیشتری هم با دیگران برخورد می‌کند.

هفته گذشته برای‌ گرفتن شال پهلوانی خدمت آقای مهندس رفتیم. این شال رنگ، بافت و نقشه جدیدی دارد. به این معناست که در درون من تحولاتی ایجاد شده‌است. زمانی‌که رنگ و طرح شال من تغییر پیدا کرد، درون من نیز از لحاظ بخشش اتفاقاتی رخ داد. خداوند به ما فرصتی هدیه داده است که بتوانیم از لژیون سردار‌ استفاده کنیم.

آقای مهندس گلریزان را برای ما قرار داده‌اند که بتوانیم مقداری از مال خود را ببخشیم، تا گره‌های درونمان باز شود.
انسان زمانی‌که مال خود را می‌بخشد خداوند می‌فرمایند: گزینه مناسبی هستی تا من تو را انباردار و خزانه‌دار خویش کنم، من به تو می‌بخشم تا به دیگران توزیع کنی. بخشیدن باید بدون چشم‌داشت و از اعماق وجود باشد.

مال آسایش می‌آورد؛ اما آرامش نمی‌آورد. شخصی که نمی‌تواند از مالی که خداوند به او بخشیده است، استفاده کند؛ بدبخت‌ترین و فقیرترین انسان است. فرصت‌ها همیشگی نیستند و تا ابد دراختیار ما قرار نمی‌گیرند. وقتی توانایی انجام بخشش را دارید و آن را انجام نمی‌دهید، خداوند آن توانایی را از شما می‌گیرد. تغییر در انسان زمانی اتفاق می‌افتد که او بر اساس میل باطنی خود ببخشد. باید زمانی‌که علاقه‌ای به بخشیدن مال خود ندارم، برخلاف میل باطنی عمل بخشش را انجام بدهم تا در من تغییر صورت گیرد. چیزی که می‌تواند ما را از اعماق وجود خوشحال کند و به درجه بالا برساند، دل‌کندن از مادیات است. همه یک روز مادیات را‌ رها می‌کنیم و با معنویات خود، می‌رویم.

تایپیست : همسفر زهرا راهنما همسفر شهره (لژیون یکم)

رابطه خبری :همسفر پرنیان راهنما همسفر شهره (لژیون یکم)

ارسال مطلب :همسفر سمیرا راهنما همسفر شهره (لژیون یکم) نگهبان سایت 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .