English Version
This Site Is Available In English

نظم و انضباط یکی از ارکان اصلی کنگره 60 محسوب می‌شود

نظم و انضباط یکی از ارکان اصلی کنگره 60 محسوب می‌شود

جلسه چهاردهم از دوره چهل و هفتم کارگاه‌های آموزشی عمومی مسافران و همسفران کنگره 60 نمایندگی شهرری به استادی راهنمای محترم مسافر مهدی، نگهبانی مسافر هاشم  و دبیری مسافر رضا با دستور جلسه "نظم، انضباط و احترام در کنگره 60" شنبه 12 مهر 1404 ساعت 16/30 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر:
دستور جلسه امروز " نظم، انضباط و احترام در کنگره" است. به نظر من همین دستور جلسه باعث شده کنگره به این جایگاه زیبا و منظم برسد و قطعاً اهمیت بالایی دارد که به‌عنوان دستور جلسه انتخاب شده است.
در بخش دوم هم تولد حسن آقا است که نیازی به معرفی ندارد؛ چون همان‌طور که می‌گویند: آن‌چه عیان است، چه حاجت به بیان است.
اما درمورد نظم و انضباط، اگر بخواهم بگویم، همه‌ی ما دوران مدرسه را گذراندیم. در مدرسه ناظم‌ها بودند که قوانین را اجرا می‌کردند؛ درست مثل مرزبان‌های کنگره که مسئول اجرای نظم هستند. یادم هست در کارنامه‌ها نمره‌ای به نام انضباط داشتیم. معمولاً همسفران نمره انضباط‌شان ۲۰ بود، اما ما مسافران زیاد علاقه‌ای به نمره ۲۰ نداشتیم! بعضی‌ها حتی افتخار می‌کردند که نمره انضباط‌شان کم است! این تفکرات برای آن دوران بود. اما در کنگره قضیه فرق می‌کند. اینجا هم نظم و قانون داریم، اما با هدفی بالاتر. مرزبان‌ها قوانین را اجرا می‌کنند و ما موظفیم رعایت‌شان کنیم. وقتی قوانین را اجرا می‌کنیم، یعنی انسان منضبطی هستیم. شاید بپرسیم این انضباط چه کمکی به ما می‌کند؟ به نظر من بزرگ‌ترین کمکش این است که باعث می‌شود راحت‌تر به هدف‌مان برسیم.هر کسی در زندگی هدفی دارد. یک سفر اولی وقتی وارد کنگره می‌شود، هدفش رهایی است. برای رسیدن به رهایی باید نظم و انضباط داشته باشد؛ چون نظم به او کمک می‌کند تا مسیر را درست طی کند.
یکی از برکات نظم و انضباط، مدیریت زمان است. زمان همان فرصت کوتاهی است که در اختیار ما قرار دارد. زمانی در کنگره سفرها ۲۰ یا ۳۰ ماه طول می‌کشید، اما امروز می‌گویند سفر باید در ۱۱ ماه انجام شود. یعنی کنگره وقت اضافه ندارد، پس نظم و مدیریت زمان حیاتی است.
کسی که وارد کنگره می‌شود، باید سر ساعت در جلسات حاضر شود و وظایفش را انجام دهد. شاید در ابتدا بگوید: "اینجا مدرسه نیست!" اما در واقع، کنگره دارد به او یاد می‌دهد چگونه زندگی‌اش را مدیریت کند.
کنگره جایی برای ترک مواد نیست؛ کنگره جایی است برای پرورش انسان‌ها. ما در اینجا یاد می‌گیریم چگونه خوب زندگی کنیم، چطور از زمان محدود زندگی بهترین استفاده را ببریم.
سال‌ها زود می‌گذرد. یک لحظه چشم به هم می‌زنیم، می‌بینیم پنج سال، ده سال گذشته. این نظم و انضباط است که کمک می‌کند از زمان درست استفاده کنیم و زندگی هدفمند داشته باشیم
اما بخش دوم دستور جلسه، احترام است.

احترام، پایه و ستون هر جامعه، خانواده و به‌ویژه کنگره است. همان‌طور که گفته‌اند: ادب مرد به دولت اوست. اینکه چه جایگاهی دارید مهم نیست، مهم این است که چقدر باادب هستید.
حتی اگر فردی در ظاهر خشن باشد، وقتی ادب دارد، همه از او با احترام یاد می‌کنند.
در کنگره هم همین‌طور است. اگر احترام نباشد، هیچ چیز سر جایش نیست. منِ راهنما یاد می‌گیرم چطور با بزرگ‌تر از خودم صحبت کنم، و رهجو هم یاد می‌گیرد چطور حرمت نگه دارد. در لژیون خودم همیشه تأکید داشتم که اگر کسی سن بالایی دارد، با احترام خاصی با او صحبت شود.
احترام چیزی است که هر طور بدهی، همان‌طور برمی‌گردد.
شعری هست که می‌گوید:
کردم از عقل سؤالی که مگر ایمان چیست؟
گوشِ دلم گفت که ایمان ادب است.
در بخش دوم دستور جلسه، تولد حسن آقای زمان‌پور را داریم. خیلی خوشحالم، چون امروز انسانی جشن می‌گیرد که با خواست، تلاش و نظم توانسته از پستی و بلندی‌های مسیر عبور کند.
بزرگ‌ترین افتخار من این است که در کنگره همیشه خودم را شاگرد بدانم، نه استاد. چون وقتی شاگرد بمانی، مسیر رشد و موفقیت ادامه پیدا می‌کند.
حسن آقا هم با همین روحیه تلاش کرد، خواست و حرکت کرد تا به جایگاه امروز رسید. امروز که پنج سال از رهایی‌اش می‌گذرد، حضورش پیام روشنی است برای همه‌ی تازه‌واردان:
اگر خواست و نظم و تلاش باشد، رهایی حتمی است.
یادم هست اولین بار که خانواده‌ام را به تولد کنگره آوردم، تمام جلسه فقط گریه می‌کردند و می‌گفتند: “کاش روزی پسر ما هم مثل او به رهایی برسد.”
در پایان، به حسن عزیز، خانواده محترمش و نمایندگی شهرری تبریک می‌گویم.

"در ادامه جشن آزاد مردی راهنمای محترم مسافر حسن لژیون هشتم"

اعلام سفر راهنمای محترم مسافر حسن:

سلام دوستان حسن هستم مسافر، آخرین آنتی ایکس متادون ، 10 ماه و 19 روز سفر کردم، به روش DST با داروی OT نام راهنما آقا مهدی، رهایی از بند مواد 5 سال و 6 ماه، رهایی از نیکوتین 4 سال و 6 ماه ورزش در کنگره شنا شطرنج

آرزوی راهنمای محترم مسافر حسن:

آرزو می کنم که تمام مسافران همسفرانی که در کنگره حضور دارند در جلسات شرکت نمایند و روزی به رهایی برسند

خلاصه سخنان راهنمای محترم، مسافر حسن:

سلام دوستان حسن هستم یک مسافر
از راهنمای عزیزم آقای پاشایی سپاسگزارم؛ به‌حق و انصاف باید بگویم که من نظم و انضباط را از ایشان یاد گرفتم.
در مورد دستور جلسه باید بگویم شاید این دستور جلسه با تولد من بی‌ارتباط نباشد، چون تغییراتی که در نظم خودم ایجاد کردم، عامل اصلی این اتفاق‌های خوب بود.
اکنون چهار سال و نیم است که حتی یک روز یا یک دقیقه دیر به جلسه نیامده‌ام.
واقعاً وقتی کسی می‌گوید “نرسیدم بیایم”، من درک نمی‌کنم، نمی‌فهمم چطور ممکن است!
اگر بخواهم خیلی کوتاه بگویم، نظم یعنی رعایت کمیت‌ها، مقدارها، اندازه‌ها و زمان‌ها و انضباط یعنی قانون و ساختاری که اجرای نظم را در هر مجموعه‌ای تضمین می‌کند.
اگر انسان نظم و انضباط داشته باشد، خودش‌به‌خود محترم می‌شود.
اگر هنوز پلیس من را جریمه می‌کند، یعنی من آدم محترمی نیستم، چون خطایی کرده‌ام که باعث آن جریمه شده است.
ما چند نوع انضباط داریم:
انضباط کنگره‌ای که شامل رعایت حرمت‌ها، پوشیدن لباس سفید، نوشتن سی‌دی، سر وقت آمدن و انجام دقیق قوانین است، انضباط اجتماعی و شهری که همان رعایت قوانین جامعه است و انضباط الهی که یعنی اجرای فرامین خداوند؛ اگر می‌گوییم مسلمان هستیم، باید نماز بخوانیم و روزه بگیریم. نمی‌شود بعضی چیزها را قبول کنیم و بعضی را نه، اما مهم‌ترین نوع، انضباط درونی است.
اگر من نظم بیرونی را رعایت کنم، سلول‌های بدنم هم منضبط می‌شوند، اگر رعایت نکنم، سلول‌هایم هم بی‌نظم می‌شوند و نتیجه‌اش ممکن است بیماری و آشفتگی در جسم باشد.
اگر حال من خوب نیست، یعنی انضباطی را در هستی به‌هم زده‌ام.
امیدوارم لیاقت خدمت به بندگان خدا را داشته باشم، چون خداوند این لیاقت را به هر کسی نمی‌دهد.

خلاصه سخنان راهنمای همسفر  مسافر حسن:

سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر:
دستور جلسه‌ی امروز «نظم، انضباط و احترام در کنگره ۶۰» می‌باشد.
می‌خواهم این دستور جلسه را به تولد پنج‌سالگی خانم طیبه ربط بدهم، چون اولین چیزی که در کنگره به ما آموزش داده می‌شود نظم و انضباط است.
نظم، سرلوحه‌ی تمام کارهای ما در کنگره است؛ چه در سفر اول باشیم، چه در سفر دوم، چه در جایگاه خدمتی یا حتی در جایگاه رهجو، اولین اصل و صلاحیت ما نظم است.
اگر از همان ابتدای سفر، نظم را در خودمان نهادینه کنیم، در ادامه مسیر اتفاق‌های بسیار خوب و شایسته‌ای برایمان رقم می‌خورد.
همان‌طور که آقای مهندس در کارگاه‌های آموزشی همیشه بر نظم تأکید دارند؛ شروع و پایان هر جلسه آموزشی با نظم همراه است و همه‌ی بخش‌ها طبق ترتیب مشخص انجام می‌شود.
خانم طیبه یکی از رهجوهای منظم و دقیق در لژیون چهارم هستند که واقعاً می‌توانم بگویم اسطوره‌ی نظم و برنامه‌ریزی می‌باشند.
با وجود اینکه مهمانان زیادی از شهرستان دارند و خانواده‌ای مهمان‌دوست هستند، هیچ‌وقت این مسئله باعث نشده که از برنامه‌های کنگره عقب بمانند یا بهانه‌ای برای ننوشتن سی‌دی بیاورند.
همیشه برای نوشتن سی‌دی‌ها زمان مشخصی را در طول روز تعیین می‌کردند؛ مثلاً می‌گفتند از ساعت مشخص تا ساعت مشخص فقط وقت نوشتن سی‌دی است.
همین نظم در کارهایشان باعث شد بتوانند جایگاه‌های مختلفی را در کنگره تجربه کنند و امروز بحمدالله در جایگاه خدمت با شال سبز حضور دارند.
خدا را شکر، با آغاز سال تحصیلی جدید کنگره ۶۰ و دستور جلسه‌ی «صورت مسئله اعتیاد و سیستم ایکس»، موفق شدند شال خوش‌رنگ نارنجی خود را از دستان آقای مهندس دریافت کنند.
ان‌شاءالله بتوانند با یاری خداوند و اجازه‌ی بنیان، در ادامه نیز جایگاه‌های بالاتری را تجربه کنند و میوه‌های رسیده و پربار دیگری را تحویل کنگره بدهند.
برای خانم طیبه از صمیم قلب آرزوی بهترین‌ها را دارم.
تولدشان را به همسفران‌شان، آقا علی و آقا امیرحسین، و همین‌طور به همسفرشان حسن‌آقا تبریک می‌گویم.
ان‌شاءالله این خانواده‌ی عزیز همیشه در مسیر سبز کنگره باقی بمانند، سعادتمند و خوش‌فرجام باشند و حال خوش‌شان روزبه‌روز مستدام‌تر گردد.

خلاصه سخنان همسفر  مسافر حسن:

سلام دوستان، طیبه هستم همسفر:
نظم و انضباط چیزهایی هستند که وقتی نظم به وجود بیاید، به دنبالش انضباط هم خودبه‌خود ایجاد می‌شود، و در ادامه احترام هم شکل می‌گیرد.
ما در اطراف‌مان افراد زیادی را دیده‌ایم که منظم هستند و قوانین را رعایت می‌کنند؛ معمولاً این افراد از احترام بالاتری برخوردارند.
من باید اول از درون خودم نظم و انضباط را به‌وجود بیاورم تا بتوانم بیرون از خودم هم آن را اجرا کنم. اگر درون من آشفته باشد، بیرون هرگز نظم نخواهد داشت.
نظم یعنی هر کاری را در زمان خودش انجام دادن، و انضباط یعنی رعایت قوانین. اگر من درون خودم قوانین الهی و اصولی را که خداوند برایم تعیین کرده رعایت کنم، بیرون از خودم هم قوانین اجتماعی و انسانی را به‌صورت خودکار اجرا می‌کنم اما اگر درون من بی‌نظم باشد، در بیرون هم هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. وقتی نظم و انضباط در وجودم برقرار شود، احترام هم به‌صورت طبیعی به‌وجود می‌آید. نیازی نیست از کسی زورکی احترام بگیرم؛ دیگران خودبه‌خود به من احترام می‌گذارند، و من هم نسبت به کسانی که منظم و منضبط هستند، احساس احترام می‌کنم.
از آقای مهندس و خانواده محترمشون تشکر می‌کنم که این بستر زیبا رو برای نجات ما فراهم کردند
و در پایان با شعری از آقای مهندس صحبت‌هام رو تموم می‌کنم:

معشوق به سامان شد تا باد چنین بادا
کفرش همه ایمان شد تا باد چنین بادا
فرعون بدان بدی، با آن‌همه بدبختی
چون موسی عمران شد تا باد چنین بادا
زشتی با جهل و فراموشی منم دوست دارم

در ادامه انتخاب راهنمای محترم مسافر محمدرضا  بعنوان نگهبان روز های شنبه 

 

مرزبان کشیک: مسافر فرهاد

تنظیم و ویراستار: مسافر رضا از لژیون چهاردهم

تایپ:  مسافر هاشم از لژیون ششم

مسافران و همسفران نمایندگی شهرری

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .