English Version
This Site Is Available In English

در کنگره 60 صورت مسئله اعتیاد یک موضوع بنیادی است

در کنگره 60 صورت مسئله اعتیاد یک موضوع بنیادی است

جلسه دوم از دوره چهل و هشتم از سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره 60 در نمایندگی شهرری، به استادی مسافر مجید و نگهبانی مسافر حسین و دبیری مسافر محسن با دستور جلسه: "صورت مسئله اعتیاد" چهارشنبه 1404/07/09 ساعت 17 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان مجید هستم یک مسافر:

خدا را شکر می‌کنم که نعمت‌های فراوانی به ما ارزانی داشته است به قول شاعر: "شکر نعمت، نعمتت افزون کند؛ کفر، نعمت از کفت بیرون کند." ما همواره باید در هستی شکرگزار باشیم برای نعمت هایی که خداوند به ما عطا کرده است.
دستور جلسه، "صورت‌مسئله اعتیاد می‌باشد". به نظر من شکرگزاری هم یکی از صورت‌مسئله‌های مهم زندگی ما است. ما باید همواره شکرگزار باشیم برای کسانی که به ما خدمت می‌کنند؛ کسانی که بدون مزد و منت، با هزار مشقت و گرفتاری می‌آیند، و خدمت می‌کنند تا مسئله‌ای که برای همه دنیا نامفهوم است، اینجا خیلی راحت برای ما روشن شود و منِ بتوانم درمان بشوم.
من قبل از کنگره بارها سیگار را ترک کرده بودم. چند ماهی مواد را هم ترک کرده بودم. اما چون صورت‌مسئله را نمی‌دانستم، دوباره برمی‌گشتم. فقط می‌دانستم که "مثلاً سیگار ضرر دارد، سرطان می‌آورد، یا درجامعه جایگاه خوبی ندارد. " اما چون شناخت نداشتم، مجدد سر هر مسئله‌ای، هر هیجانی، مصرف می‌کردم.
اما امروز چون صورت‌مسئله برای من باز شده است، می‌دانم سیگار چه مضراتی و چه عواقبی دارد. اکنون با شناخت و آگاهی می‌دانم که نباید مصرف کنم.
آقای مهندس می‌فرمایند صورت‌مسئله اعتیاد یعنی شناخت آن، اگر ایشان درمسئله مواد شناخت پیدا نمی‌کردند، نمی‌توانستند صورت‌مسئله را باز کنند. همه می‌دانستند که مصرف مواد بد است، اما هیچ‌کس به جسم توجه نمی‌کرد. همه می‌گفتند مصرف‌کننده اراده ندارد، غیرت ندارد، یا هر دلیل دیگری. اما اصل مسئله این بود که جسم از تعادل خارج شده است.
آقای مهندس این را فهمیدند که تا جسم درمان نشود باقی مسائل حل نمی‌شوند. همان‌طور که در مثلث درمان می‌فرمایند: جسم، روان و جهان‌بینی. یعنی جسم در اولویت است. وقتی جسم به تعادل برسد، روان هم کم‌کم متعادل می‌شود و جهان‌بینی هم درست می‌شود.

هر چیزی احتیاج به شناخت و آگاهی دارد. اگر دلیل اینکه اینجا هستیم را ندانیم، دوباره به بیهودگی و هوس می‌رویم. اما اگر دلیلش را بدانیم و جسم و مواد را بشناسیم، دیگر هیچ‌وقت به اعتیاد یاز نمی‌گردیم.
من همیشه می‌گفتم کسانی که تریاک نمی‌کشند دیوانه هستند! چون نادان بودم. فکر می‌کردم مواد خیلی خوب است. ولی اکنون می‌دانم در تریاک ۳ تا ۱۳ درصد مورفین وجود دارد ، درحالی‌که در بدن انسان ماده‌ای تولید می‌شود به نام اندورفین که ۲۰۰ برابر مورفین قوی‌تر است.
زمانی که به این آگاهی رسیدم، دیگر چرا باید بروم پول بدهم، دنبال مواد بگردم، آبرویم برود، دود و دم بکشم، تا فقط کمی حالم خوب شود؟ درحالی‌که این در بدن من به صورت طبیعی وجود دارد.
پس مشکل همان ناآگاهی بود. من نمی‌دانستم در بدنم چه اتفاقاتی می‌افتد. اما وقتی دستورات کنگره و راهنما را اجرا کردم، تازه فهمیدم. حتی اگر راهنما اشتباه هم بکند ـ که نمی‌کند ـ باز هم باید گوش کنیم، چون به نفع ما است.
آقای مهندس می‌فرمایند: اگر حرمت‌های کنگره ۶۰ را فقط اجرا کنیم، مطمئناً به درمان می‌رسیم. چون اکنون صورت‌مسئله برای ما روشن شده است، ما مواد را شناخته‌ایم، جسم خودمان را شناخته‌ایم، و می‌دانیم کجا تخریب ایجاد کرده است.

پس درمان آن‌قدر هم سخت نیست. شاید در گروه‌های دیگر سخت باشد چون صورت‌مسئله را نمی‌دانند، اما کنگره همانند یک اتوبان است که علامت‌گذاری شده است. اگر چراغ‌ها و علائم را درست طی کنیم، حتماً به درمان می‌رسیم.

 

مرزبان کشیک: مسافر محمد

تنظیم و ویراستار: مسافر رضا از لژیون چهاردهم

تایپ:  مسافر اسماعیل لژیون سوم

مسافران نمایندگی شهرری

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .