English Version
This Site Is Available In English

وقتی شما یک جایگاه را تجربه می‌کنید یک درب دیگر از دانش به روی شما باز می‌شود و یک تلنگر دیگر می‌خورید

وقتی شما یک جایگاه را تجربه می‌کنید یک درب دیگر از دانش به روی شما باز می‌شود و یک تلنگر دیگر می‌خورید

چهارمین جلسه از دوره دهم جلسات لژیون سردار مسافران نمایندگی گنجعلی‌خان کرمان با استادی راهنما مسافر علی،نگهبانی پهلوان مسافر حسین و دبیری پهلوان مسافر جابر با دستور جلسه "وادی هفتم و تأثیر آن روی من" در روز سه‌شنبه ۱۸شهریور ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۳۰ برگزار گردید.

 

سخنان استاد؛

سلام دوستان علی هستم یک مسافر.

خداوند را سپاسگزار و شاکر هستم که توفیق داد یک بار دیگر در این جایگاه باشم، تشکر می‌کنم از آقای مهندس و خانواده محترمشان.

تشکر می‌کنم از راهنمای درمان موادم آقای محسن و درمان سیگار آقای نمکی.

تشکر می‌کنم از همه خدمتگزاران گنجعلی خان و آقای مجید ایجنت محترم. 

هر وقت استاد جلسه هستم این موضوع را به خودم یادآوری می‌کنم که هیچ چیز در کائنات بدون دلیل اتفاق نمی‌افتد،حتماً دلیلی داشته که من علی امروز در این جایگاه قرار گرفتم.

من وادی ششم را در رفسنجان لژیون سردار استاد جلسه بودم وادی هفتم را اینجا استاد جلسه شدم،فهمیدم که یک جای کار مشکل دارد که باید دو دستور جلسه رو پشت سر هم بشینم،چند روز تفکر می‌کردم و خدا را شکر نتیجه این تفکر خیلی خوب بود.

باعث شد صحبتی که در خانه کردم چند تا از اعضای خانواده عضو لژیون سردار و دوتا از اعضای خانواده برای دنوری اقدام کنند و آنجا بود که فهمیدم دستور جلسه‌ها الکی قرار داده نشده‌اند.

دستور جلسه امروز وادی هفتم است نکته مهمی که دارد تأثیر آن روی من هست دارد از رمز و راز صحبت می‌کند از حقیقت و پیدا کردن راز صحبت می‌کند و در آخر آن برداشت است.

در این دستور جلسه یک کلمه کلیدی وجود دارد که اگر ما بخواهیم روی آن کلمه کار انجام بدهیم همه مشکلات حل شده

و اگر آن کلمه را فراموش کنیم به معنای اینه که وسط راه وادی هفتم هستیم اینجا از دور خارج می‌شویم یعنی وادی هشتم که می‌خواهیم حرکت کنیم چیزی دیگر در کوله بارمان نیست.

که اگر حرکت هم انجام شود یک جایی متوقف می‌شود در وادی هفتم دارد از حقیقت صحبت می‌کند،حقیقت را با واقعیت نباید اشتباه بگیریم واقعیت چیزی است که وجود دارد این ساختمان الان وجود دارد و از واقعیست ممکنه سال بعد نباشد از واقعیتش دور ولی حقیقت چیزی است که از روز ازل بوده و همینجور هم ادامه پیدا می‌کند حقیقت هست که باید کشفش بکنیم، وجود دارد رمزش را باید پیدا بکنیم.

شما اگر می‌خواهید این حقیقتی که خداوند از روز اول قرار داده پیدا کنید باید رمزش را پیدا کنید، بگرد دنبال آن رمز اول رمز را پیدا کن وقتی ورود می‌کنید به کنگره به شما می‌گویند بیا به جلسه کتاب بگیر برای چیست وگرنه دارو که بیرون هم پیدا می‌شود.شما برو بیرون به شما دارو می‌دهند اتفاقی نمی‌افتد این نیست یکی از رمزهایش است،رمز دیگرش دانش و آگاهی وآموزش کنگره است.

دارو ۱۰ تا ۱۱ ماه تمام می‌شود ولی آن دانش و آگاهی است که نتیجه میدهد. وقتی ما آن رمز را پیدا می‌کنیم راز خودش هویدا می‌شود راز را داریم می‌بینیم،رازکم کم خودش را نشان می‌دهد.

پرده کنار می‌رود حجاب کنار می‌رود، رازی که پشت پرده است یواش یواش خودش را نشان می‌دهد.

یک پهلوان بود در شعبه ما می‌گفت من اسم خودم یادم رفته بود،آنقدر به کارتن خوابی ادامه داده بودم که اسمم را یادم نبود و همان شخص الان سالانه ۵ میلیارد به کنگره کمک می‌کند و امروز راهنما است به جایگاه دیده‌بانی می‌رسد چه اتفاقی می‌افتد؟ رمزی را که دنبالش بوده اینجا از آن استفاده می‌کند راز خودش را یواش یواش نشان می‌دهد آن حقیقتی بوده که هنوز کشف نشده،کشف می‌شود،خیلی‌ها در بیرون از کنگره دارند رنج می‌برند دنبال کوتاه‌ترین راه هستند،می‌بینید که ما مصرف کننده‌ها هر جا می‌رویم بیشترین کلاه سرمان می‌رود.

آقای مهندس در کنگره می‌آید این رمز و راز را برای ما کشف می‌کند و چقدر راحت، در دنیا هیچکس دنبال این نیست که ببیند دو به اضافه دو چند می‌شود رمز و رازها کشف شده حقیقت پیدا شده تمام شده است هیچکس راجع به آن جایی صحبت نمی‌کند در کنگره ما داریم می‌بینیم هیچکس دیگر در مورد درمان اعتیاد صحبت نمی‌کند دارد رازهای دیگر کشف می‌شود.در کنگره، آقای مهندس هر روز دارد یک بازی راه می‌اندازد،زمین بازی راه می‌اندازد و به ما می‌گوید اگر بازیگری بیا بازی کن و من تا زمانی که این قوانین را رعایت کنم و در بازی باشم برای من خوب است و منفعت دارد.

به نظر من وادی هفتم وادی است که هر شخص خیلی باید وقت بگذارد خیلی باید بردارید باید بدوید و سبقت بگیرید.

من خودم را می‌گویم شاید دو روز است که من به این نتیجه رسیدم همیشه دوست داشتم آخر صف باشم شد شد نشد نشد و جز تماشاگرها باشم و جز بازیگرها نباشم ولی از دو سه روز گذشته سعی کردم بازیگر باشم خانواده‌ام بیارن بازی کنند چرا من تنها، وادی هفتم دارد این را می‌گوید.

خیلی‌ها عضو لژیون سردار شدند ولی الان حضور ندارند یعنی پول را داده‌اند ولی انگار هیچی. ما در کنگره مگر دنبال این هستیم که اگر چیزی را می‌بخشیم عوض داشته باشد.

تنها جایی است که حساب و کتاب با عشق است با معشوق نیست،اصلا معشوق می‌خواهد بفهمد می‌خواهد نفهمد ،من احترام می‌گذارم چون من آدم محترمی هستم حالا طرف می‌خواهد متوجه شود می‌خواهد نشود.

در کنگره زمینه فراهم شده من کارتم را می‌کشم کمکم را می‌کنم و این کمک به کنگره نیست کمک به خودم است.

سعی کنید در کنگره برداشت داشته باشید،من چند سال است که در کنگره هستم و ۴ سال است که لژیون دارم و دو سه روز است که از این وادی متوجه شدم چرا؟چون آمدم، یک برداشت دیگر، استادی لژیون سردار به من پیشنهاد شد.

بدوید بردارید یعنی سعی کنید جایگاه را مال خود کنید یعنی کسی که الان اینجا نشسته است باید تلاشش این باشد که سال بعد جایگاه پهلوانان را بگیرد و با شال اینجا بشیند پولم در آن نیست ولی یک دربهایی از تاریکی به رویتان بسته می‌شود و دربهایی از روشنایی به رویتان باز می‌شود که تازه می‌فهمید کجای داستان بوده‌اید در یک زمین دیگر بوده‌ای در یک بازی دیگر بوده‌اید.واقعا تلاش کنید و بدوید و جایگاه‌ها را از آن خود کنید،وقتی می‌نشینید استاد جلسه همه به شما جایگاهتان را تبریک می‌گویند چرا؟چون وقتی شما این جایگاه را تجربه می‌کنید یک درب دیگر از دانش به روی شما باز می‌شود و یک تلنگر دیگر می‌خورید و یک چیز دیگر می‌فهمید.

همانجور که آقای مهندس هر هفته یک سی‌دی صحبت می‌کند و رهجوی سفر اولی،سفر دومی،ایجنت و دیده‌بان همه گوش می‌کنند و می‌بینید که صفر تا صد را دارد و هر کدام یک تلنگر می‌خوردند و یک جایی مشکلی از زندگیشان را حل کرده.

سعی کنید آن اتفاق برایتان بیوفتد،بستر فراهم شده و همه دارند تلاش می‌کنند که شما این جایگاه را تجربه کنید و دو ماه دیگر ما گلریزان را داریم چرا من جایگاه دنوری را تجربه نکنم برای کی می‌خواهم ببرم این حرف‌هایی است که دو سه روزه دارم به خودم می‌گویم،من که یک جایگاه استادی بهم داده شده و دو سه روزه اینقدر حالم خوب است،من اگر بیرون بخواهم جای قسم بخورم، قسم کنگره را می‌خورم خانمم امروز می‌گفت آدم باید فرش زیر پایش را بفروشد و ببرد به کنگره کمک کند چون به زندگیمان بیشتر کمک می‌شود،کنگره هیچ وقت به کمک من نیاز ندارد، افراد زیادی هستند که منتظر هستند که شما بلند بشوید و جای شما بنشینند.

تنها جاییست که شخص می‌آید گریه می‌کند و می‌خواهد پول بدهد ولی از آن قبول نمی‌کند کجای دنیا این چنین است جایگاه‌ها دارند می‌آیند تجربه کنید،من دوست داشتم تجربه کنم و تجربه می‌کنم شما هم این کار را بکنید بگذارید لژیون سردار برایتان برداشتی داشته باشد وگرنه کنگره نیازی به برداشت ندارد و آدم‌هایی هستند می‌آیند و دنبال این برداشت هستند امروز که نوبت من شده من باید برداشت کنم و تمام توانم را بگذارم.

درمان اعتیاد،درمان سیگار، درمان تغذیه سالم و درمان ام اس شروع شد چیزهایی که من علی که اینجا نشستم هنوز نباید بدانم و زمان تازه این‌ها را مشخص می‌کند وادی هفتم کشف می‌شود و باز در آخر دارد می‌گوید که این رازی که کشف شد تو چقدر برداشت کردی من علی که الان در لژیون سردار نشستم این لژیون چقدر برای من برداشت داشته است.

همه ما وقتی به دنیا می‌آییم به خاطر موقعیت جغرافیایی به ما خیلی قشنگ یاد می‌دهند که چگونه پول جمع کنیم و هیچکس به ما یاد نمی‌دهد که ما چگونه پول را خرج کنیم این خیلی مهم است تنها جایی که می‌آید پرده از این قضیه برمی‌دارد کنگره است،تنها جایی که به من یاد می‌دهد کجا و چگونه پول خرج کنم کنگره است.

کنگره جایی است که دریایی از علم و معرفت است.

در وادی هفتم می‌گوید چه برداشتی از اینجا دارید می‌روید چیزی برای تو هم داشته است؟ته داستان وادی هفتم همین است

و در وادی هشتم می‌گوید حرکت کن و آنجا که به تو تلنگر می‌زند،کوله پشتی را پر کرده‌ای؟ می‌خواهی حرکت کنی؟چی داری می‌خوای حرکت کنی؟

اینجاست که من باید بشینم و تفکر کنم برمی‌گردم به وادی اول،اصلا این کارت را می‌خواهی بکشی که چیکار کنید؟ خدا را شکر اینجا بستر فراهم است و راه مشخص شده امروز رمز و راز هم کشف شده است فقط کافی بازیگر خوبی باشم و برداشت کنم و این هم قانون دارد کنگره و تا زمانی که من این قانون را رعایت می‌کنم در بازی هستم و هر وقت وادی‌ها را انجام ندهید حذف می‌شوید.

ممنون که به صحبت‌های من گوش کردید.

 

تایپ و ویرایش:مسافر محمد.ش لژیون اول

عکس و بارگذاری مطالب:مرزبان خبری مسافر مجید 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .