
سلام دوستان میلاد هستم مسافر سیگار
به شخص هرچه میگویی گوش نمیکند و کار خودش را انجام میدهد، اگر در دنیای مادی باشد دوباره طی طریق میکند با شرایط سختتر. ما دو جلسه پشت سر هم راجع به تشخیص ماهیت خواستهها صحبت کردیم که ما اگر خواستهای در ذهنمان میآید ببینیم الهی است یا شیطانی. برای اینکه تشخیص بدهیم که این خواسته از نفس اماره میآید یا از طرف نفس مطمئنه باید حکم عقل را در قالب فرمانده کاملا اجرا کنیم. در وادی ششم متوجه شدیم که آنچه عقل میگوید باید انجام دهیم. من این را چند بار تکرار کردم که حس قوه عقل را به کار میاندازد و ما برای اینکه به فرماندهی عقل نزدیک شویم باید حس خود را قوی کنیم و قوی کردن حس راهی ندارد جز اینکه ما به اصوات و تصاویر درست و الهی توجه کنیم. اگر به اصوات و تصاویر شیطانی توجه کنیم به فرمان نفس اماره نزدیک میشویم. ما باید بدانیم نفس با خواستههایش شناخته میشود اگر چیزی که میخواهی خوب است در نفس مطمئنه هستی و اگر بد است که در نفس اماره هستی. وادی هفتم میگوید رمز و راز کشف حقیقت، در دو چیز است یکی یافتن راه و آنچه برداشت مینماییم. اگر حس ما تغییر نکند نمیتوانیم در وادی هفتم برداشتی داشته باشیم. مثل آن جمله معروف که «بخشش لازم نیست اعدامش کنید». در این جمله با یک ویرگول بعد از بخشش معنای جمله بهطور کامل عوض میشود. اگر برداشت ما درست نباشد، بخشش را اعدام میبینیم. یا اینکه آقای مهندس چیز دیگری میفرماید ما چیز دیگری برداشت میکنیم، یا راهنما برجک رهجو را میزند شخص فکر میکند که راهنما دشمن اوست؛ در صورتی که راهنما پشتیبان و همراه اوست. برداشت شما شاید اشتباه باشد و با همان برداشت قضاوت میکنید. افراد خردمند دارای نشان هستند آنها کسانی هستند که وقتی میخواهند راهی را بروند اول تحلیل میکنند. سفر اولیهایی که سفر کردند و به نتیجه نرسیدند چطور شده است؟ یا افرادی که درست سفر کردند و به رهایی و حال خوب رسیدند آنها چه کردهاند؟ افراد خردمند اول حرکت نمیکنند بعد فکر کنند. پس ما باید هم راهمان درست باشد و هم برداشتمان وگرنه به حقیقت که همان درمان است نمیرسیم. از اینکه به صحبتهای من گوش کردید ممنون و سپاسگزارم.

تایپ: مسافر ابراهیم
ویراستاری و ارسال: مسافر امیرحسین لژیون ششم
- تعداد بازدید از این مطلب :
66