English Version
This Site Is Available In English

در کنگره ۶۰ یاد گرفتم که نباید طلبکار دیگران باشم

 در کنگره ۶۰ یاد گرفتم که نباید طلبکار دیگران باشم

جلسه چهارم دوره سی‌ و یکم کارگاه‌های آموزشی، خصوصی مسافران  کنگره ۶۰ نمایندگی سهروردی اصفهان به استادی  مسافر مهرداد، نگهبانی مسافر مجتبی و دبیری مسافر مرتضی با دستور جلسه ((وادی هفتم و تاثیر آن روی من)) روز یکشنبه شانزدهم شهریور ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان مهرداد هستم یک مسافر، خداوند را شاکرم که به من فرصت داد تا در این جایگاه آموزش بگیرم و خدمت کنم. دستور جلسه امروز وادی هفتم و تاثیر آن روی من، رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت می‌نماییم.
این چه راهی است که تمام خدمتگزاران، از جمله راهنمایان، مرزبانان و سفر دومی ها از ساعات زندگی خود برای خدمت می‌گذرند، زمانی که می‌توانند کسب درآمد یا استراحت کنند را کنار گذاشته و به کنگره 60 می‌آیند. این مسیر چه بوده است؟ این چگونه مکانی است که فرد از تمامی آنچه مورد علاقه عامه است ‌می‌گذرد و به این مکان می‌آید، اینجا همان مکان کسب انرژی است.
قبل از جلسه با یکی از دوستان در مورد خدمت کردن صحبت می‌کردم که اگر قرار بود من به خاطر شخص دیگری به کنگره بیایم هرگز چنین کاری را نمی‌کردم، من به خاطر خودم به این مکان می‌آیم. در این مکان و این راه چه چیزی وجود دارد که  باعث شده است ما به این مکان بیاییم و به دنبال کشف رمز و راز حقیقت باشیم؟
در بیرون از کنگره دیده بودم افرادی که ترک مواد کرده‌اند همیشه حال خوبی نداشتند اما در کنگره می‌بینیم که مسافران همیشه خداوند را به خاطر حال خوش شاکر هستند. این کد نشانگر آن است که این مسیر، مسیر صحیحی است که همان درمان به روش DST مطابق مثلث درمان است.
درمان به گونه‌ای که اگر شخص در لابراتوار تولید مواد مخدر و یا انبار آن هم زندگی کند برای او تفاوتی با مکان‌های دیگر نداشته باشد، آقای مهندس می‌فرمایند اگر به شخصی که اوایل سفر خود را طی می‌کند چنین چیزی را بگوییم او هرگز قبول نمی‌کند و می‌گوید مگر می‌شود کسی را از طبقه چندم یک ساختمان پایین بیندازیم و آسیب نبیند، واقعاً این امر غیرقابل‌ تصور بود، اما ما با گوشت، پوست و استخوان خود آن را لمس کردیم و دیدیم که درمان اعتیاد با متد DST و مثلث درمان کشف شده توسط آقای مهندس امکان پذیر است.
همه ما انسان‌ها زمانی که برای درمان اعتیاد اقدام کردیم و به کنگره آمدیم، بر سر یک دوراهی قرار گرفتیم. دیدیم که در کنار کنگره، یک کمپ ترک اعتیاد نیز وجود دارد و تنها یک دیوار بین ما فاصله است. ما می‌توانیم به خروجی آن‌ها نگاه کنیم و ببینیم که کدام مسیر، راه درستی است و ما را به نتیجه مطلوب می‌رساند. در کنگره ۶۰، خروجی آن سفر دومی‌ها و راهنمایانی را می‌بینیم که می‌توانیم از آن‌ها الگو بگیریم و مسیر حرکت را انتخاب نماییم.
من خودم سابقه ترک اعتیاد با روش‌های دیگر را ندارم، اما در اطرافیان و دوستانم کسانی را دیدم که برای ترک اعتیاد از روش‌های دیگر استفاده می‌کنند و هیچ نتیجه‌ای نمی‌گیرند و حالشان حتی از روزی که مصرف‌کننده بودند نیز بدتر می‌شد. من هم با خودم می‌گفتم اگر قرار است من هم با ترک کردن حالم خراب شود، بگذار همان مواد خود را مصرف کنم.
من به کنگره ۶۰ آمدم و یاد گرفتم که نباید طلبکار دیگران باشم و باید اعتیاد خود را درمان کنم و مسئولیت تمام کارها و تخریب‌هایی را که به خود وارد کرده بودم، بپذیرم و برای حل مشکلاتم خودم حرکت کنم. ما کسانی را می‌بینیم که به روش‌های دیگر ترک اعتیاد کرده‌اند و بعد از ترک مواد، به خود، اطرافیان و جامعه آسیب می‌زنند و صرفاً فقط مصرف مواد خود را قطع کرده‌اند.
بسیاری از مصرف‌کنندگان هنوز راه درست را پیدا نکرده‌اند و زمانی که برای ترک اعتیاد اقدام می‌کنند، تصور می‌کنند که باید غیرت و اراده داشته باشند، درصورتی‌که این‌گونه نیست و جسم آن‌ها بیمار است و هیچ ارتباطی به غیرت و اراده شخص ندارد.
واقعاً همیشه به خودم می‌گویم: یکی از سخت‌ترین و در عین حال بااراده ترین انسان‌ها کسانی هستند که از روش سقوط آزاد مواد خود را کنار می‌گذارند.
من هیچ‌وقت حتی در تصور خودم هم نمی‌دیدم که بتوانم با روش سقوط آزاد چنین کاری انجام دهم. صبح‌ها که می‌شد، دو ساعت مصرف می‌کردم و باز هم با خودم قرار می‌گذاشتم که «از فردا دیگر مصرف نمی‌کنم». اما کار خیلی سختی بود. حتی یک ساعت هم نتوانستم مصرف نکنم تا اینکه مسیر کنگره در سر راهم قرار گرفت.
کشفی که جناب آقای مهندس انجام دادند و متد DST را برای ما به ارمغان آوردند، نعمتی بزرگ است تا بتوانیم از آن استفاده کنیم. روش DST یک روش کاربردی است که باید انجام شود. اما ما همیشه دنبال کوتاه‌ترین راه هستیم؛ چرا؟ چون می‌خواهیم زودتر به خواسته‌هایمان برسیم، بی‌آنکه به آخر راه نگاه کنیم.
ولی مهم این است که راه درست را برویم تا به نتیجه برسیم. نتیجه، اصل ماجراست. نتیجه کنگره ۶۰ چیست؟ «حال خوش». در سفر اول، برای رسیدن به بهترین نتیجه باید از دستورات راهنما و آقای مهندس پیروی کنیم تا آن حال خوب و حس خوب را به دست آوریم.وقتی سی‌دی وادی هفتم را گوش می‌کردم، آقای مهندس درباره رمال‌ها صحبت می‌کردند. می‌گفتند: «ببینید مشکلاتتان را به دست چه کسانی می‌سپارید؟ اگر کسی طبیب بود، اول خودش را درمان می‌کرد.
اگر کسی حل‌کننده مشکل بود، اول مشکل خودش را حل می‌کرد.» آیا ما باید مشکلاتمان را به دست رمال‌ها و دعانویس‌ها بدهیم؟ من سال‌ها از زندگی‌ام را نابود کردم، حالا بروم پیش یک رمال تا زندگیم یا کار و کاسبی‌ام را بهتر کند؟ اگر چنین چیزی ممکن بود، حال و روز خودشان این‌طور نبود.
در نوشتارها می‌خوانیم: کسانی که می‌خواهند کوتاه‌ترین راه را بروند، مشق‌هایشان نیمه‌تمام می‌ماند. همان‌طور که غذای نیمه‌پخته و خام قابل خوردن نیست. ممنونم که با سکوت زیباتون به حرف‌هایم گوش دادید.

ضبط صدا : مسافر رضا ل۵
تایپ: مسافر مسلم ل۵، مسافر محمد ل۱۵، مسافر علی اکبر ل15، مسافر علیرضا ب ل6
تنظیم و ارسال: مسافر جواد ل۱۴

مسافران نمایندگی سهروردی اصفهان

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .