English Version
This Site Is Available In English

در وادی هفتم بر اهمیت یافتن راه تأکید می‌شود

در وادی هفتم بر اهمیت یافتن راه تأکید می‌شود

جلسه چهاردهم از دوره یازدهم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰، ویژه مسافران و همسفران نمایندگی یوسف، با استادی راهنمای محترم مسافر آرش، نگهبانی مسافر خسرو و دبیری مسافر سپهر با دستور جلسه "وادی هفتم و تاثیر آن روی من" روز شنبه 15 شهریور ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱6:3۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

از نگهبان و دبیر جلسه سپاسگزارم و به همه شما دوستان عزیز سلام عرض می‌کنم و خداوند را شاکرم که توفیق یافتم یک بار دیگر در این جایگاه قرار بگیرم تا آموزش بگیرم.

جلسه این هفته به وادی هفتم اختصاص دارد: «رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است؛ یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت می‌نمائیم»، چهار وادی ابتدایی بحث تفکر مطرح شد و تأکید گردید که ما به عنوان انسان، توانایی تفکر داریم و باید برای حل مشکلات خود از آن بهره ببریم، در ادامه به این نتیجه رسیدیم که تفکر به تنهایی قدرت حل مسائل را ندارد و لازم است افکار خود را از قوه به فعل درآوریم، اما پیش‌نیاز آن رسیدن به آرامش نسبی درونی است تا بتوانیم خواسته‌های معقول خود را تشخیص دهیم و آنها را پالایش کنیم.

در  ادامه در وادی ششم به عقل رسیدیم که در آن، حاکمیت عقل را به رسمیت شناختیم و بیان شد که عقل با نیروهای در اختیار خود راه را برای ما پیدا می‌کند، این نیروها می‌تواند شامل حس‌های درونی و بیرونی، قوه تخیل، تصور، تجسم و سایر مشخصه‌های ذهنی باشد که در اختیار عقل قرار دارد تا از طریق آنها مسیر را کشف نماید، بنابراین بحث پیرامون یافتن راه همچنان ادامه دارد.

در وادی هفتم بر اهمیت یافتن راه تأکید می‌شود و اگر به کار خودمان یعنی درمان اعتیاد نگاهی بیندازیم، می‌بینیم که در طول سال‌ها در سراسر جهان، روش‌های اشتباهی برای درمان و ترک اعتیاد مطرح شده است، از استفاده از هروئین گرفته تا روش‌های سقوط آزاد و متادون‌درمانی که آسیب‌های فراوانی به مصرف‌کنندگان وارد کرده‌اند، اخیراً جناب مهندس در مقالات خود این روش‌ها را مقایسه کرده و نشان داده‌اند که از نظر سلامتی و کیفیت زندگی، فردی که در کنگره ۶۰ رها شده تفاوت آشکاری با دیگران دارد.

در ادامه بحث به این نقطه می‌رسد که برای یافتن راه، ابتدا نیاز به رمز قضیه داریم و در نهایت به راز وضعیت می‌رسیم، اینجا موضوع کمی پیچیده می‌شود و توضیح داده می‌شود که واژه‌ها نزدیک به هم هستند اما راز به معنای مطلب سرپوشیده و پنهان است و رمز چیزی است که برای باز کردن مطلب یا راز به کلید نیاز دارد، برای مثال برای باز کردن گاوصندوق ابتدا باید کلید آن را پیدا کنیم.

رمز قضیه با حس انسان ارتباط مستقیم دارد و حس اولین نیروی به‌کارگیری قوه عقل است، چه حس بیرونی و چه درونی، بنابراین رمز با قلب انسان مرتبط است و به هر کسی داده نمی‌شود و تنها به کسانی که در صراط مستقیم قرار دارند اعطا می‌گردد، اگر حس انسان آلوده یا منحرف شود رمز از او پنهان می‌ماند و مسیر برایش آشکار نمی‌شود، برای نمونه کشف روش DST توسط جناب مهندس پس از سال‌ها رمزی بود که در اختیار ایشان قرار گرفت و راز آن درمان سایر بیماری‌ها از آن انشعاب یافته است.

مثال دیگری از استاد: خط میخی که دانشمندان زبان‌شناس بیش از صد سال برای شکستن رمز آن کار کردند تا بتوانند حروف را تشخیص دهند و راز آن برداشت از مطالب نوشته‌شده روی سنگ‌ها مانند شعر یا تاریخ است، بنابراین رمز مرحله‌ای پنهان‌تر از راز است و مستقیماً با حس‌های انسان مرتبط است و به هر کسی داده نمی‌شود و به همین دلیل تأکید می‌شود که در وادی‌ها حتماً پالایش تصویر صورت گیرد.

پس از اینکه رمز در اختیار انسان قرار گرفت، با عقل می‌تواند مسیر را طی کند، مثالی از خودمان: محرومیت‌هایی که مصرف‌کنندگان کشیدند تا به کنگره برسند رمز قضیه بود و حالا اینکه چقدر در این مسیر موفق باشند، آیا فقط اعتیاد را درمان می‌کنند یا سیگار و اضافه وزن را هم، یا با جایگاه خدمتی گره‌های دیگر را باز می‌کنند، این می‌شود آنچه برداشت می‌کنیم یعنی راز قضیه که با عقل طی می‌شود.

در ادامه، جناب مهندس دو بحث کوچک مطرح می‌کنند: از زمان اشراقیون که به روش شهودی کار می‌کردند و معتقد بودند برای رسیدن به حقیقت باید از طریق شهود اقدام کرد، در مقابل مشائیون که بر روش‌های عقلی تأکید داشتند، انحرافاتی از اینجا ایجاد شد و فرقه‌های مختلفی در هندوستان و ایران پدید آمدند که صرفاً می‌خواهند از طریق رمز به انرژی‌ها پی ببرند، اما به قول مهندس حتی یک پوست تخمه رایگان به کسی نمی‌دهند، برخی حتی با مصرف مواد وارد این داستان‌ها می‌شوند و اشاره می‌شود که این مانند پنیر در تله موش است و کالبد انسان را به روی موجودات خوب و بد باز می‌کند، بنابراین رمز و راز باید در کنار هم باشند.

بخش دوم دستور جلسه تولد یک سال رهایی نوید عزیز است، نوید یک پسر کاملاً محجوب، مودب، با حس خوب و کاملاً فرمان‌پذیر در سفر اول، خیلی خوب عمل کرد و در سفر اول خدمت مالی کرد، سی‌دی‌هایش را کامل نوشت و خیلی‌ها از او راضی بودند و رهایی با کیفیتی تجربه کرد، در ادامه وارد سفر دوم شد و در لژیون سردار خدمت خزانه‌دار شد، بعد انتظارات و توقعات از خودش بالا برد، رهایی با کیفیت را تجربه کرد و در آزمون راهنمایی شرکت کرد و قبول شد.

پیام استاد آمد که خودش می‌داند معنایش چیست و آرزوی موفقیت می‌کنم، به همه اعضای شعبه تبریک می‌گویم و به جناب مهندس تبریک عرض می‌کنم، یک خاطره یادم آمد، از او زیاد تعریف کردم اما اینطور هم خیلی نبود، در سفر دوم کمی خودمانی شده بود و پیوند محبت برقرار شده بود، ناگهان برگشت و گفت: «آقا آرش، من یک کیلو تریاک دارم، مشتری نداری؟» گفتم: «نگهدار، قراره گران بشه» و بعد گفت: «مهندس برنمی‌داره، باهاش اوتی درست کنه؟» توضیح داد که محل کارش کرمان بوده و از آنجا با کپسول آتش‌نشانی می‌آورده.
خلاصه سخنان مسافر نوید:

سلام دوستان، نوید هستم مسافر.
در ابتدا خداوند را شاکرم که توفیق حضور در کنگره ۶۰ و تجربه این مسیر ارزشمند را به من عطا کرد. برای آرزوی اول باید بگویم آرزو می‌کنم تلاش‌های آقای مهندس در زمینه درمان بیماری‌های خاص به ثمر برسد و هیچ خانواده‌ای به دلیل سرطان یا دیگر بیماری ها داغدار عزیزان خود نشود.

مسیر من آسان نبود؛ در سفر اول با موانع و سختی‌های بسیاری روبه‌رو شدم، اما با یاری خداوند، آموزش‌های کنگره و همراهی راهنما توانستم از اعتیاد رها شوم. امروز متوجه شده‌ام که حضور راهنما نعمتی بزرگ است؛ کسی که بدون هیچ چشم‌داشتی وقت، انرژی و محبت خود را صرف می‌کند تا حال ما خوب شود و به آرامش برسیم.

در این مسیر آموختم که کنگره تنها مکانی برای ترک اعتیاد نیست؛ بلکه مدرسه‌ای برای خودشناسی، یادگیری و رشد در تمام جنبه‌های زندگی است. آموزش‌ها به من کمک کردند نقاط ضعفم را بشناسم و مسیر درستی برای آینده انتخاب کنم.

اکنون که افتخار قبولی در آزمون راهنمایی را پیدا کرده‌ام، می‌دانم که خدمت در کنگره قبل از هر چیز، خدمتی به خود انسان است و باعث رشد و تغییر درونی می‌شود. در کنار این تجربه، متوجه شدم که زندگی پس از رهایی تازه آغاز می‌شود و باید خانواده، کار و اهداف شخصی را با نظم و تعادل در اولویت قرار داد.

از تمامی راهنماها، مرزبانان، ایجنت، اوتی‌ها و همه عزیزانی که در این مسیر کنارم بودند، صمیمانه سپاسگزارم و امیدوارم بتوانم در ادامه راه، خدمت‌گزار شایسته‌ای برای کنگره باشم.


ضبط صدا: مسافر محمدحسین خدمتگزار سایت
عکاس: مسافر محمد امین عکاس سایت
تایپ، ویرایش و ارسال: مسافر محمد خدمتگزار سایت

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .