جشن تولدها در کنگره ۶۰ فراتر از یک مراسم ساده هستند. هر تولد در کنگره، جشن رهایی و بازگشت به زندگی است! وقتی یک مسافر از بند اعتیاد آزاد میشود، تولدش نمادی است از حرکت، اجرای قوانین و فرمان راهنما، قدرت، اراده و تلاش مستمر. این جشنها یادآور مسیر سختی است که او پیموده و هیچگاه از دست نرفته است.
در تولدها، مسافران، همسفران، خانوادهها و همراهان کنار هم جمع میشوند تا شادی و انرژی مثبت را تقسیم کنند. فضا پر از محبت، عشق و همدلی است و مسافر با بیان تجربهها و تغییرات چشمگیر در زندگی خود، دیگران را دلگرم و پیامی الهامبخش برای تازهواردین و سفر اولیها در بر دارد. این جشنها فرصتی است برای شکرگزاری از نعمت سلامتی و زندگی دوباره یک مسافر!
دوستان و راهنمایان با صحبتها و انرژی خود، حس تعلق و امنیت را در جمع ما اعضای کنگره ایجاد میکنند. این جشنها نشان میدهد که تغییر واقعی امکانپذیر است و زندگی دوباره میتواند زیبا باشد. تولدهای کنگره ۶۰ نه تنها جشن رهایی، بلکه جشن امید، انگیزه و توانمندی انسانهاست. زندگی دوباره زیباست؛ وقتی که خواسته، اراده و تلاش همراه آن باشد.
و امروز با شوق و افتخار، تولد یک سال رهایی آقا حسین و همسفر و همراه دلسوز و مهربانش خانم هاجر عزیز را جشن میگیریم. برایشان آرزوی موفقیت و شادی بیشتر دارم. این جشن تولد، دومین جشن تولد رهایی در شعبه لامرد میباشد که با انرژی، امید و لبخند، این روزهای ویژه را جشن میگیریم و از موفقیت همدیگر لذت میبریم.
گر بخواهم نیم نگاهی به گذشته داشته باشم و خلاصهای کوتاه بیان کنم؛ سفر اول را در شعبه تخت جمشید شیراز با راهنمایی خانم مرضیه عزیز سپری کردم و بعد از مدتها دوری از کنگره، در ۱۶ مهرماه ۱۴۰۳ قدم به شعبه لامرد گذاشتم و آغاز سفر دومم، سفری روشن و پرانرژی بود. خداوند در این سفر هدیهای بزرگ به من داد و آن آشنایی با خانم هاجر عزیز بود که از همان روزهای نخست در کنار هم، در خدمت همسفران تازهوارد مشاورههای آنها را انجام میدادیم. آن حس آشنایی عجیب و دلنشین نشان میداد که این مسیر پر از آموزش، مهر و محبت است.
هاجر جان، امروز جشن رهایی توست، روزی که نتیجه صبر و تلاش و ایمان قلبی تو را درخشانتر از همیشه میبینم. هر لحظه در کنار تو بودن، تجربهای ارزشمند و یادآوری است از اینکه همراهی و همدلی همسفر چقدر میتواند مسیر زندگی را روشن کند. من در اوایل سفر اولم که جشن رهاییهایی را میدیدم، با خودم میگفتم که چرا جشن میگیرند؟ تا اینکه جشن رهایی خودم و مسافرم رسید. هیچ وقت آن روز از یادم نمیرود، روزی پر از شکرگزاری و امید بود، خصوصاً حضور پسرم کنار من و پدرش برای اولین بار در کنگره، حکم دو بال بزرگ پرواز را داشت. گویی خداوند به من زندگی و پرواز بخشید. با آمدنش، جشن من و پدرش را کامل کرد و شادیم را چند برابر ساخت. آن روز برایم فقط یک جشن نبود، بلکه نشانهای از رحمت الهی و ثمرهی صبر و تلاشمان بود.
در این میان نمیتوانم از مسافر عزیزم آقا پژمان تشکر نکنم، کسی که باعث آشنایی من با کنگره شد و باعث شد دریچهای تازه به زندگیم گشوده شود و قدم در مسیری بگذارم که سرشار از امید، عشق و نور است. حمایت و همراهی مسافرم بزرگترین هدیه زندگی من است. تبریک مجدد به خانم هاجر عزیز. این جشن تولد نشانهای هست از اینکه همه سختیها میگذرد و نور و حقیقت همیشه بر تاریکیها پیروز میشود. در پایان از آقای مهندس و کنگره ۶۰ و راهنمایان دلسوز و تمام اعضای شعبه لامرد که با خدمت و آموزشهای بیدریغشان چراغ راه ما شدند، صمیمانه سپاسگزارم و میدانم که بدون محبت و آموزشهای آنان، چنین روزهای روشن و پر از شادی رقم نمیخورد.
نگارش: همسفر سوده
همسفران نمایندگی لامرد
- تعداد بازدید از این مطلب :
63