سیزدهمین جلسه از دوره نوزدهم سری کارگاه های آموزشی عمومی کنگره 60 نمایندگی کاشمر روز پنج شنبه به استادی راهنمای محترم مسافر امید، نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر هادی با دستور جلسه « از فرمانبرداری تا فرماندهی » در تاریخ 13 شهریور ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان امید هستم یک مسافر
از نگهبان جلسه مهدی آقا تشکر می کنم که مسئولیت اداره جلسه را به من واگذار نمودند تا خدمت کنم وآموزش بگیرم.
از فرمانبرداری تا فرماندهی یعنی تا شاگردی نکنیم، استاد خوبی نمی شویم باید خیلی عمیق تر به لحظاتی فکر کنیم که اشتباه و خطا می کردیم، هم در مصرف مواد و هم در کارهای دیگر مثل معاملات و خرید و فروش، در همه این لحظه ها ما میدانستیم کدام راه درست است و کدام غلط، اما معمولاً راه نادرست را انتخاب می کردیم.
همه ما میدانستیم که اشتباه میکنیم ولی بازهم انجام می دادیم مخصوصاً در مورد مواد مخدر که برای اولین بار مصرف کردیم، فکر میکردیم کار خوبی است، ولی واقعیت این است که بدترین اشتباه را مرتکب شدیم اما صدایی ضعیف از درونمان میگفت: تمام کارهایی که انجام داده ای اشتباه است که آن صدا همان فرماندهی عقل بود، فرماندهای که فرّ ایزدی داشت و از سمت نور و خدا بود.

وقتی انسان فرمان نگیرد محکوم به شکست و اسارت است مانند اسیری که هیچ اختیاری از خود ندارد، ما هم در اعتیاد دقیقاً همین وضعیت را داشتیم تمام رفتار و کردار ما در اختیار مواد بود. کنگره میگوید: از فرمانبرداری تا فرماندهی یعنی اول باید فرمانبردار باشیم تا به فرماندهی برسیم در غیر این صورت صدای ضعیف درون ما از بین میرود و دیگر فرمان درست صادر نمی کند. خیلی وقتها به دلایل زیادی فرمانبردار نیستیم یکی از مهمترین آن ها نداشتن ایمان است، ایمان داشتن قدمهای ما را محکم میکند وقتی مطمئن هستیم کسی از ما حمایت می کند با قدرت حرکت میکنیم. پس ما باید به راهنمایان، خدمتگزاران و کنگره 60 ایمان داشته باشیم چون همه افرادی که به رهایی و درمان رسیدند تجربه کردهاند که بدون مواد هم میشود زندگی کرد و حال خوب داشت. دلیل دیگر منیت است، وقتی منیت داریم از آموزش ها دور می شویم گاهی هم ترس مانع حرکت میشود، ترس محصول ناشناختههاست.
در تاریکی اعتیاد، همیشه ترس وجود دارد مانند نداشتن مواد، دستگیر شدن و از همه مهم تر ناامیدی است که مثل تیری آدم را فلج میکند. همه چیز را متوجه می شویم، درک می کنیم اما توان حرکت نداریم، غم و اندوه هم مثل باری است که همیشه دنبال ما میآید تا ما را زمینگیر کند. تنها راه رهایی از آن، حرکت در مسیر و گرفتن آموزش است و اگر در حرکت باشیم، غم و ناامیدی هرگز به ما نمیرسد.
اگر ایمان داشته باشیم، منیت نداشته باشیم و از ترس عبور کنیم می توانیم از فرمانبرداری به فرماندهی شهر وجودی برسیم.
از این که سکوت کردید و به صحبت های من توجه نمودید از همه شما سپاسگزارم.
عکاس: مسافر احمد لژیون هشتم راهنما مسافر امید
تایپ : مسافر محمد لژیون پنجم راهنما مسافر علیرضا
ویراستار: مسافر جواد لژیون دوم راهنما مسافر مرتضی
ارسال خبر : مسافر علی لژیون یکم راهنما مسافر کاظم
مرزبان کشیک : مسافر مرتضی
- تعداد بازدید از این مطلب :
97