به نام قدرت مطلق الله
فرماندهی آن قدر اهمیت دارد و با ارزش است که انسان بهای سنگینی را پرداخت میکند وجان خود را به خطر می اندازد. تا آن را به دست بیاورد. کسی که دچار بیماری اعتیاد میشود فرماندهی خود را از دست میدهد.
زیرا این خاصیت مواد مخدراست که به نحو احسن این کار را انجام میدهد و احساس ناتوانی، بدبختی و... را بوجود میآورد. وقتی که شخص مصرف کننده میخواهد حرف بزند نمیتواند چون تارهای صوتی فرمان نمیبرند. فکر چیز دیگریست ، اما زبان چیز دیگری میگوید و هر غذایی را نمی تواند بخورد، زیرا فرماندهی از او سلب شده است.
در باب دستور جلسه، مسافر مسلم گفتوگویی با راهنما مسافر نصرالله ترتیب داده است که در ادامه مطالعه میکنید:

خودتان را به رسم کنگره معرفی کنید:
سلام دوستان، نصرالله هستم، مسافر، تخریب بیش از ۱۵ سال، آخرین آنتیایکس مصرفی متادون، هروئین و شیشه، ۱۲ ماه سفر کردم به راهنمایی آقا امید به روش DST، با شربت OT، رهایی ۲ سال و ۱۱ ماه، ورزش در کنگره دارت.
۱. به نظر شما فرمانبرداری در کنگره ۶۰ به چه معناست و چه تفاوتی با اطاعت کورکورانه دارد؟
فرمانبرداری در یک کلام یعنی چشم گفتن به فرامین استاد یا راهنمای خود و در ادامه عمل کردن به این دستورات، در فرمانبرداری صحیح، اطمینان داریم که مسیر حرکت با کمترین آسیب، ما را به هدف و مقصدی که نتیجه آن ختم به خیر میشود، میرساند.
برای رسیدن به این یقین، یا بهتر است بگوییم شناخت، باید از دروازههای شک عبور کرد تا به یقین رسید. به طور مثال، با ورود یک تازهوارد به سیستم کنگره ۶۰ برای رسیدن به هدف که درمان اعتیاد است، میبایست با دانش نسبی خود مسیر درمان و خروجیهای این سیستم را بررسی کند و در طول مدت حدوداً دو ماه، قضاوتی نسبت به کنگره و راهنما انجام ندهد.
در ادامه، کمکم به این شناخت و ایمان میرسد که این مسیر او را به هدف و مقصد، که همان درمان است، خواهد رساند. در آن زمان، باید از قوانین، حرمتها و راهنما فرمانبرداری کند تا از تاریکی اعتیاد به روشنایی درمان و رهایی برسد.
اما در اطاعت کورکورانه، شناخت و یقین نسبت به مبدأ، مسیر حرکت و مقصد نداریم و حتی نسبت به راهنمای خود که آیا به جایگاه مورد نظر رسیده است یا خیر، یقین و شناختی نداریم و در اصطلاح، کورکورانه اطاعت میکنیم بدون شناخت و بررسی دستورات که آیا ما را به هدف درست میرسانند یا خیر.
۲. چرا انسان باید فرمانبردار خوبی باشد تا روزی بتواند فرمانده شود؟
هر شخصی در زندگی هدفی را دنبال میکند؛ مثلاً شخصی میخواهد پزشک شود یا یک مکانیک حرفهای، یا شخصی هم در کنگره ۶۰ به رهایی برسد. برای رسیدن به این اهداف، باید مراحلی را طی نمود و مسیر درست این است که از یک انسان با تجربه و کاربلد، معلم، استاد یا راهنما استفاده کنیم.
که این مسیر را به خوبی طی کنیم و به جایگاهی با علم و دانش صحیح برسیم. در واقع، باید فرمانبرداری نماییم تا به فرماندهی برسیم و این کار با چشم گفتن، پشت سر نهاده میشود. مثلاً: کسی که در ارتش، نظام و سربازی فرمانبرداری نکرده باشد، آیا آن شخص میتواند فرماندهی کند؟ قطعاً نه فرمانهای درستی میدهد، نه میتواند فرمانبردار خوبی باشد. اگر هم فرمانهایش اجرا شود باعث تخریب میشود.
۳. به نظر شما بزرگترین مانع در مسیر فرمانبرداری چیست؟
مانع اصلی همان عدم شناخت یا جهل انسان است که، حسهای منفی و خواستههای نامعقول، بهترین نیروهای بازدارندهای هستند که نمیگذارند فرمانبرداری انجام شود. مثلاً در بدو ورود به کنگره، ترس از خماری به سراغ ما میآید یا منیت و غرور میگوید: «تو خودت میدانی و نیازی به راهنما نداری.» یا با نامیدی نمیگذارد درست عمل کنیم.
در اینجا، با شرکت کردن در لژیون و نوشتن سیدیها، نور دانایی که همان آموزش، تجربه و تفکر است، به کمک ما میآید و مسیر را برای سفر کردن هموار میکند و باعث میشود حسهای منفی، جهل و ناامیدی کمرنگ و کمرنگتر شود تا بتوانیم فرمانبردار خوبی باشیم.
۴. رابطه فرمانبرداری و شکرگزاری چیست؟
شرط و لازمه شکرگزاری کردن، فرمانبرداری است. برای روشن شدن موضوع، به یک مثال اشاره میکنیم: کارخانهای را در نظر بگیرید که کارمندان قصد دارند با زبان از صاحب کارخانه تشکر کنند. آیا سیستم کارخانه در این فاصله میتواند به کار خود ادامه دهد؟ خیر، کارمندان باید فرمانبردار کارفرما باشند و کار خود را به نحو احسن انجام دهند تا سیستم کارخانه مستمر به کار خود ادامه دهد و کارفرما به درآمد برسد تا بتواند به کارمندان خود حقوق بدهد. سیستم هستی و خلقت هم به همین گونه است. بهترین شکرگزاری از قدرت مطلق، مربی یا استاد فرمانبرداری از فرامین و انجام وظایف و مسئولیتها است.
۵. اگر کسی نخواهد فرمانبرداری کند، چه اتفاقی در مسیر رشد و تکامل او خواهد افتاد؟
در مسیر تکاملی انسان فرامین قدرت مطلق که، خالق انسان است و همان دوری از ضد ارزشها و پرداختن به ارزشها میباشد و البته با فرمان عقل هم مغایرتی ندارد؛ اگر فرمانبرداری از این فرامین به درستی انجام نشود قطعاً ما نمیتوانیم مراحل رشد را یکی پس از دیگری پشت سر بگذاریم.
البته فرمانبرداری سختیهای خود را دارد ولی اگر بدانیم که این سختیها امتحانی است برای رسیدن به آرامش و تکامل مسیر راحتتر طی میشود آن وقت با گذشت زمان همراه با صبر و استقامت، باید جسم، افکار، گفتار و کردار خود را سالم کنیم و فرمانده آنها شویم آنگاه به جایگاه تکامل و آرامش خواهیم رسید. در پایان، از تمامی خدمتگزاران سایت نمایندگی سهروردی کمال تشکر و قدردانی را دارم.
گزارش، تایپ: مسافر مسلم ل۵
طراح و ویرایش: مسافر مرتضی ل۹
تنظیم و ارسال: مسافر جواد ل۱۴
مسافران نمایندگی سهروردی اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
161