هشتمین جلسه از دوره چهلم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰؛ نمایندگی صائب تبریزی با استادی مسافر محمد، نگهبانی مسافر علیرضا و دبیری مسافر آرش با دستور جلسه « از فرمانبرداری تا فرماندهی » روز سهشنبه ۱۱ شهریور ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ برگزار شد.

سخنان استاد:
از استاد عزیزم اقا سعید تشکر میکنم که اجازه دادند در این جایگاه باشم و اموزش ببینم و همینطور از گروه مرزبانی و ایجنت محترم و تمامی خدمتگزاران تشکر میکنم و چهارمین سال رهایی استاد عزیزم اقا سعید را به ایشان تبریک عرض میکنم و از خداوند میخواهم که این تولدها برایشان پرتکرار باشد.
در مورد دستور جلسه از فرمانبرداری تا فرماندهی؛ به نظر من از فرمانبرداری تا فرماندهی یک مسیر پر پیچ و خم و پیچیده ای است که باید در این مسیر رشد درونی پیدا کرد و همینطور تجربه بیرونی هم نیاز است. برداشت من در این مدتی که در کنگره هستم این است که برای این کار جهان بینی لازم است که بتوانم نگاهم را تغییر بدهم و مسئولیت پذیر باشم . اگر بتوانم نگاهم را تغییر بدهم رشد خواهم کرد و در این مسیر خودشناسی هم لازم است تا نقاط ضعف و قوت خودم را بشناسم و از آنها درس بگیرم و اعتماد بنفسم را تقویت کنم تا فکر آگاه داشته باشم .این افکار آگاه و مثبت باعث میشوند که یادگیری در من بهتر بشود تا با آگاهی مهارت هایم را بشناسم و تقویت بکنم و بتوانم کارهایم را بهتر مدیریت کنم .وقتی کارهایم را بدرستی انجام دادم یعنی من نسبت به خودم و اطرافیان متعهد هستم و این تعهد باعث میشود تا من مودب و منظم و خوش اخلاق باشم و در اینصورت دیگران هم به من احترام خواهند گذاشت و برای آنها قابل احترام میشوم .وقتی یادگیری و اموزش درست باشد در مقابل مشکلاتی که پیش میآید تصمیمات درست میگیرم .
به نظر من کسانی که خودشان را ناتوان و ضعیف میبینند منتظر هستند که کسی به آنها دستور بدهد و همیشه ترس دارند که مبادا کارشان را بدرستی انجام ندهند ولی وقتی متعهد و مسئولیت پذیری داشته باشند خلاق میشوند و به این باور میرسند که میتوانند در جهان تاثیر مثبت بگذارند و دیگر بدنبال اطاعت کورکورانه و بی هدف نخواهند بود.
مثلا من هم میتوانم به کنگره بیایم و در جلسه حضور داشته باشم و بعد از لژیون به خانه بروم و هم میتوانم در جلسه مشارکت کنم و نظر بدهم یا ایده بدهم و حالا ایجنت محترم و مرزبانان و راهنما تصمیم میگیرند که ایده من درست است یا نه و وقتی به این درک رسیدم میتوانم فرماندهی درستی داشته باشم.
فرماندهی هم این نیست که من بنشینم و به چند نفر دستور بدهم و بر آنها تسلط داشته باشم بلکه فرماندهی به دیگران کمک کردن است و خدمت کردن است.
تایپ متن: مسافر آرش
خدمتگزار سایت: مسافر هادی
- تعداد بازدید از این مطلب :
105