مشارکت مکتوب همسفران لژیون سایت
همسفر فروغ:
فرمانبرداری در همه مراحل زندگی وجود دارد و فقط مختص به اعتیاد نیست؛ اگر ما فرمانبردار خوبی نباشیم، قطعاً نمیتوانیم فرمانده خوبی برای اداره زندگی و حتی شهر وجودی خود باشیم.
انسان برای اینکه در هر مقولهای صاحب نظر باشد، بتواند کاری را به درستی انجام دهد و در جایگاه فرماندهی قرار بگیرد، ابتدا باید فرمانبرداری را بهطور کامل بیاموزد و به درستی اجرا کند؛ شاید فرمانبرداری در ظاهر کار سادهای به نظر برسد اما در عمل چندان آسان نیست.
به گفته استاد امین، شرط لازم برای اینکه در کنگره فرمانبردار خوبی باشم این است که؛ درباره استاد خود قضاوت نکنم، در مورد اینکه استاد چه مطالبی را میداند یا نمیداند، اظهار نظر نکنم و در مورد اینکه سخنان او در لژیون منطقی است یا نه، قضاوت نکنم؛ اگر این موارد را رعایت کنم، آنگاه میتوانم فرمانبردار خوبی باشم و در ادامه نیز فرماندهای شایسته شوم.
یک فرمانده خوب، ابتدا فرمانبرداری مطیع و گوش به فرمان بوده است که توانسته به جایگاه فرماندهی برسد؛ جمله استاد امین را به یاد دارم که میگویند؛ «من از جنس کسی میشوم که از او فرمان میگیرم؛ اگر فرمان الهی را اجرا کنم به سمت پاکیها و زیباییها میروم و اگر فرامین شیطانی را اجرا کنم، از جنس شیطان شده و در سپاه او خدمت خواهم کرد» این فرمایش ایشان، برایم بسیار زیبا و تأثیرگذار بود.
علت بسیاری از شادیها و اندوههای ما نیز به فرمانبرداری و فرماندهی باز میگردد؛ خداوند میفرمایند؛ ما همه انسانها را هدایت میکنیم، اوست که انتخاب میکند، شاکر باشد یا کافر، انجام دهد یا ندهد؛ اگر انجام دهد، از لذت آن بهرهمند میشود و اگر انجام ندهد، ناگزیر تاوان آن را خواهد پرداخت.
همسفر سوسن:
فرماندهی و فرمانبرداری در انسان میتواند هم در صور آشکار و هم در صور پنهان وجود داشته باشد؛ به نظر من، ابتدا این موضوع باید در صور پنهان و درون انسان تحقق پیدا کند؛ در واقع، اعضای بدن انسان هستند که باید فرمانبردار فرمانهای صادر شده از عقل برای انجام کارها باشند.
برعکس، گاهی انسان حتی قادر به انجام سادهترین کارهای خود مانند جابهجا کردن اشیاء کوچک یا حرکت دادن دست و پا نیست، فقط به این دلیل که سیستمهای حیاتی بدن در اثر مصرف مواد مخدر یا مشکلات فراوان دچار آسیب شده و از چرخه حیات خارج شدهاند.
بنابراین، بازسازی و راهاندازی «کارخانههای شهر وجودی انسان»، همان آموزش فرمانبرداری درونی است.
زمانی که بتوانم فرماندهی درونی داشته باشم و تعادل لازم را به جسم، روان و جهانبینی خود بازگردانم، آنگاه میتوانم فرماندهی در صور آشکار را نیز آغاز نمایم.
فرماندهی بهطور عام یک قانون کلی دارد؛ اگر انسان بخواهد صاحب نظر باشد و در جایگاه فرماندهی قرار بگیرد، شرط لازم آن فرمانبرداری است.
همسفر نگار:
فرماندهی یکی از خواستههای ذاتی انسان است اما اگر بخواهد در جایگاهی قرار بگیرد، شرط لازم آن فرمانبرداری است؛ زمانی که تواناییهای انسان افزایش پیدا میکند، دامنه فرماندهی او نیز گسترش یافته و بر نیروهای بیشتری مسلط میشود؛ این همان فرماندهی واقعی است.
علت اینکه گاهی یک فرد ۱۰سال از عمر خود را صرف یادگیری یک مهارت میکند، این است که به نیروهای درونی خود شناخت پیدا کند، نیروهایی که باید از او فرمان بگیرند(فرماندهی درون)؛ اگر نتواند آنها را هدایت کند، به معنای آن است که فرماندهیاش را از دست داده است.
برای رسیدن به یک زندگی عادی و توانایی فرماندهی، انسان باید کارهایی را انجام دهد که کلید اصلی همه آنها از فرمانبرداری تا فرماندهی است؛ اگر نیروهایی که روزی در اختیار ما بودند به هر دلیلی از دستمان خارج شدهاند، برای بازگرداندن آنها تنها راه فرمانبرداری است؛ چرا که اگر بخواهیم زمانی که میگوییم « شو شود»، همان لحظه اتفاق بیفتد، باید ابتدا فرمانبرداری را تمرین کنیم.
وقتی وارد کنگره شدم، منیّت زیادی داشتم و همین نافرمانیها باعث شد، سفر اولم ۲سال طول بکشد؛ اما خدا را شاکرم که متوجه شدم باید فرمانبردار خوبی باشم تا بتوانم فرمانروای زندگی خود شوم.
کنگره ۶۰ این بستر آگاهی را برای همه ما فراهم کرده تا در ادامه، زندگی بهتری را تجربه کنیم.
سپاس فراوان از جناب مهندس دژاکام و خانواده محترمشان که این مکان مقدس و سرشار از آموزش را برایمان مهیا کردهاند.
منبع: سیدی از فرمانبرداری تا فرماندهی
ویرایش و ارسال: همسفر سما رهجوی راهنما همسفر مولود (لژیون یازدهم) دبیر دوم سایت
همسفران نمایندگی آبادان
- تعداد بازدید از این مطلب :
121